«سهمی از قفسههای فروشگاههای زنجیرهای نداریم.» این آهی است که از نهاد همه تولیدکنندههای خرد بلند میشود. قرار بود با توسعه فروشگاههای زنجیرهای، توزیع کالا در کشور سامان پیدا کند، دسترسی به هدف نهایی برای تولیدکننده و مصرفکننده آسانتر شود و به واسطه فضای رقابتی ایجاد شده، همه منتفع شوند اما انگار این بار هم تیرها به سنگ خورد.
فروشگاههای زنجیرهای انحصار تازهای برای تولیدکنندگان آفریدهاند؛ تولیدکنندگان خرد و کوچک از پیش، این بازی را باختهاند چراکه برای عرضه کالای خود در فضای جدید چارهای جز مراجعه به فروشگاهها ندارند و آنها هم برای عرضه کالا شرایط دشواری را پیش پای تولیدکنندهها میگذارند. تولیدکنندههایی که بعد از عبور از دشواری های تولید موفق به ارائه محصول شدهاند، برای عرضه محصولات خود مجبورند ورودیههای چند صد میلیون تومانی بپردازند و زیر بار قراردادهای یک طرفه بروند.
از طرف دیگر نایبرئیس اتحادیه فروشگاههای زنجیرهای میگوید که همهچیز در بازار به توافق طرفین بستگی دارد. هر شرکت یا فروشگاهی سلیقه و قوانین خودش را دارد و نمیتوان ادعا کرد که ورود به همه فروشگاهها سخت و غیرممکن است.
تولیدکننده: عطای فروشگاهها را به لقایش بخشیدیم
یک تولیدکننده لوازم آرایشی و بهداشتی میگوید که یکی از این فروشگاههای زنجیرهای از او مبلغ 100میلیون تومان به ازی هر قلم کالا بهعنوان «ورودی» درخواست کرده است. این تولیدکننده میگوید: قراردادی از سوی فروشگاههای زنجیرهای تحمیل میشود که علاوه بر مبلغ ورودی، مسئولیت خسارت 10درصدی ناشی از سرقت یا خرابی کالا در فروشگاه را هم به تولیدکننده منتقل میکنند. از طرف دیگر تسویه حساب با تولیدکننده بعد از 3ماه انجام میشود و تمامی موارد ذکر شده در قرارداد از پرداختی فروشگاه به تولیدکننده کاسته میشود و امکان اعمال نظر از طرف تولیدکننده وجود ندارد.
این تولیدکننده که از کارآفرینان مشهور است، ادامه میدهد: عملا انحصار فروش به دست این فروشگاهها افتاده و آنها هم برای عرضه کالاها مبالغی به غیر درصد سود حاصل از فروش کالا هستند. تولیدکننده که در این شرایط دشوار با تحریمها و مشکلات داخلی میجنگد، برای فروش کالای خود نیز باید درگیر نظام توزیع انحصاری با قواعد عجیب شود.
او تصریح میکند: یکی از شروط فروشگاهها این است که تولیدکننده باید تعهد دهد که در دورههای زمانی تعیین شده به تامین کالا به میزان مورد نظر فروشگاه بپردازد. گر این تامین کالا رخ ندهد، تولیدکننده باید به فروشگاه خسارت بدهد. این در حالی است که با این شرایط تولید که برنامهریزی دقیق در زمینه تامین ارز، واردات مواد اولیه و سایر رویههای تولیدی، امکانپذیر نیست، نمیتوان چنین تعهدی به فروشگاهها داد. شاید این رویه برای برخی کشورها که درگیر جنگ اقتصادی نیستند، منطقی باشد اما در ایران نمیتوان آن را پذیرفت.
به گفته او، این قواعد دست و پا گیر و پرهزینه در زمینه فروش کالا به سایر مشکلات تولید اضافه شده و راه را برای تولیدکنندهها به خصوص بنگاههای کوچک و متوسط بسته است. این در حالی است که دائما از ضرورت توسعه بنگاههای کوچک و متوسط سخن گفته میشود.
«یکی دیگر از تولیدکنندگان که نان جو تولید میکند، می گوید: «یا باید برای واردشدن مبلغهای هنگفتی بدهیم یا به فروشگاهها بابت نگهداری محصولاتمان اجاره بها بپردازیم.» گلایههایش ادامه دارد: قراردادها و شروطی که پیش پای تولیدکننده گذاشته میشود از نظم خاصی پیروی نمیکند، هر فروشگاهی نرخ و قانون خودش را دارد. ما که عطایش را به لقایش بخشیدیم. چطور میتوانم 2ماه صبر کنم تا اصل سرمایه و سود مورد نظرم برگردد؟ آن هم در این شرایط ناآرام اقتصادی.
پاسخهای نایب رئیس اتحادیه فروشگاههای زنجیرهای
فروشگاههای زنجیرهای روز بهروز بیشتر در سطح شهر دیده میشوند. قیمتهای پایین کالاهای عرضه شده در شعب این فروشگاهها و بالابودن تنوع محصول باعث شده که مردم به سرعت با این واحدهای فروش ارتباط برقرار کنند؛ شرایط مطلوبی که حالا پایهگذار یک انحصار تازه در بازار خرید و فروش ایران شده است. منصور عالیپور، نایبرئیس اتحادیه فروشگاههای زنجیرهای درباره ابهامات این ماجرا به همشهری توضیحاتی ارائه کرده است.
ماجرای مبالغ سنگینی که تحت عنوان ورودی از تولیدکنندگان دریافت میشود چیست؟ آیا ورود به همه فروشگاهها، اینقدر سخت است؟
همهچیز در بازار به توافق طرفین بستگی دارد. هر شرکت یا فروشگاهی سلیقه و قوانین خودش را دارد. نمیتوان گفت که یک قاعده یا قانون بر همه فروشگاههای زنجیرهای حکم میکند. بهخصوص در رابطه با کالاهایی که از نوع استراتژیک نیستند کمتر میتوان بهدنبال شروط مشخص یا قانونی بود.
تسویهحسابها واقعا 2ماه یا حتی 3ماه یکبار با تولیدکنندگان انجام میشود؟
نمیتوان بهطور قطعی و درباره همه کالاها و فروشگاهها یک حکم صادر کرد. برای خرید کالاهای اساسی مثلا روغن تقریبا همه فروشگاهها توافق میکنند که ظرف یک هفته با تولیدکننده تسویهحساب کنند اما کالاهای غیرضروری ممکن است زمان تسویههای طولانیتر داشته باشند.
پس تکلیف حمایت از تولیدکننده چه میشود؟ بهخصوص آنها که تازهکارترند و بیشتر نیاز به حمایتشدن دارند....
ببینید! به هر حال نفع این قراردادها دوسویه است. تولیدکنندهها هم اگر این شرایط برایشان مناسب نباشد یا احساس کنند که تحت قراردادهای اینچنینی، متضرر میشوند، قطعا اصراری برای پیوستن نخواهند کرد. واقعیت این است که وقتی دوست داریم بهعنوان تولیدکننده کالاها و تولیداتمان را تحت برند یک فروشگاه عرضه کنیم باید شرایط فروشگاه را بپذیریم.
در واقع شما به اصرار تولیدکننده برای حضور در فروشگاه استناد میکنید...
ببینید! با ارائه کالا در قفسههای فروشگاههای زنجیرهای، تولید بالا میرود، کالا شناخته میشود و دردسترس مشتری قرار میگیرد بدون آنکه تولیدکننده سراغ تبلیغات گسترده و پرداخت هزینههای گزاف برای آن برود. اصلا بسیاری از تولیدکنندهها از استراتژی تخفیف در فروشگاه برای شناخت کالاهای خود در ابتدای راه استفاده میکنند. اما آن مبلغ ورودی که شما از آن حرف زدید درباره همه کالاها و برندها صحت ندارد. اینطور نیست که لزوما هر تولیدکنندهای بخواهد هر کالاهایی را در هر فروشگاه زنجیرهای ارائه کند، نیاز به پرداخت مبلغ هنگفتی برای ورودی داشته باشد.
پس مشکل کجاست؟
خیلی وقتها فروشگاهها نیازی به کالاهای تولیدکنندههایی که میگویید، ندارند. قفسه فروشگاهها هم محدود است. درنظر بگیریم که باید عرضه کالا برای فروشگاه و مدیر فروشگاه هم توجیه اقتصادی داشته باشد. باید قبول کنیم که دادن قفسه فروشگاهها به تولیدکنندهها امتیازدادن به آنهاست و فروشگاهها هم برای عرضه یا حذف یک برند مشکلات و مصایب خودشان را دارند.
یعنی در اتحادیه هیچ سیاستی در راستای حمایت از تولیدکنندگان در دستور کار نیست؟
قطعا هست. از طرف خود اتحادیه، بخشنامههای مختلفی به فروشگاهها زده شده که حمایت از تولیدات داخلی صورت پذیرد. امروز و به این واسطه، 95درصد کالاهایی که در تمام فروشگاههای زنجیرهای داخلی عرضه میشود، ایرانی است. اما باید پذیرفت که بازارهای هدف در هر فروشگاهی با فروشگاه دیگر یا حتی با سوپرمارکتها فرق میکند.
پس به عقیده شما فروشگاههای زنجیرهای به اهدافی که برای آنها تاسیس شده بودند (رفع انحصار، کوتاهکردن دست واسطهها، ایجاد فضای رقابتی و...) رسیدهاند؟
تا حدودی بله. کالاهایی که در شلف فروشگاهها قرار میگیرند، به نوعی دارای اعتبار میشوند. مثلا وقتی 5نوع برند ماست کنار یکدیگر به واسطه شرایطی که فروشگاههای زنجیرهای فراهم کردهاند، کنار یکدیگر قرار میگیرند، ناخودآگاه به ایجاد شرایط رقابتی در تولید و افزایش کیفیت کالاها کمک میکند. یکی از اهداف فروشگاههای زنجیرهای ایجاد همین رقابت در بازار بوده که من فکر میکنم تا حدودی به آن رسیدهایم.
اما تولیدکنندگان میگویند که یک باند مافیا و انحصارطلبی گسترده دست آنها را از قفسهها کوتاه کرده...
باند مافیا و انحصار معنا ندارد اما من قبول دارم که ورود به بعضی از فروشگاهها سخت است. همانطور که گفتم فضای فروشگاهها هم محدودیت دارد و این باعث میشود که ما گاهی شرمنده برخی از تولیدکنندگان باشیم.