رادیو مجازی اتاق ایران - 12 آبان 1403

گفت‌وگو با هادی حق‌شناس به مناسبت 1 آبان، روز آمار و برنامه‌ریزی

اساس توسعه پایدار، آمار شفاف و دقیق است

حق‌شناس معتقد است: مشکل اقتصاد ایران مغایرت‌های آماری تولید شده توسط بانک مرکزی و مرکز آمار نیست؛ مشکل اقتصاد ایران تورم دو رقمی است؛ نرخ بیکاری دو رقمی است؛ رشد نقدینگی بیش از رشد تولید است نه نحوه تولید آمار. به گفته حق‌شناس سیاست‌مدارها در استفاده از آمار نیمه پر لیوان را می‌بینند.

01 آبان 1398
کد خبر : 30808
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

ارائه آمارهای دقیق، شفاف، به‌موقع و جامع‌نگر چه تأثیری بر روند سیاست‌گذاری‌های اقتصادی دارد؟ هادی حق‌شناس، اقتصاددان در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران می‌گوید: امروز دنیا، دنیای آمار و اعداد است؛ مثلاً علم پزشکی بدون آزمایشگاه، بدون سونوگرافی و اسکن‌های داخلی هیچ گامی را نمی‌تواند به‌درستی بردارد؛ هیچ سیاست‌مداری هم بدون شناخت افکار عمومی نمی‌تواند تجویزی در حوزه کاری خود داشته باشد؛ هیچ کارآفرینی نمی‌تواند بدون شناخت دقیق بازار و بدون بازاریابی معتبر کالای خود را به بازار ارائه دهد. سیاست‌گذار مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برای ارائه مسیر درست به شناخت مبتنی به آمار و اطلاعات موثق دارد.

حق‌شناس می‌گوید: جامعه و اقتصاد موجود زنده‌ای است که شرط آن معالجه یا مراقبت و درمان است که نیازمند پشتوانه آماری است. اگر امروز اقتصاددان، سیاست‌گذار یا سیاست‌مدار نداند که امسال یا سال قبل چه تعداد کودک به دنیا آمده، نمی‌تواند برآورد کند هفت سال بعد چه میزان مدرسه لازم است و بیست سال بعد چه تعداد شغل نیاز است.

اساس سیاست‌گذاری درست و توسعه پایدار آمار متقن، شفاف و دقیق است؛ این را حق‌شناس می‌گوید.

او معتقد است: امروز در کشور همه دستگاه‌ها آمار تولید می‌کنند درحالی‌که تولید آمار وظیفه دستگاه‌های ذی‌صلاح و علمی است. تولید آمار، صلاحیت علمی می‌خواهد. آمارها مبنای برنامه‌ریزی در اقتصاد، فرهنگ، موضوع‌های اجتماعی و سیاسی است.

او از نحوه استفاده از آمار هم انتقاد می‌کند: کسانی که این آمارها را در اختیار دارند متناسب با نیاز، سلیقه، دیدگاه و مصلحت‌های شخصی خود با آمار برخورد می‌کنند. مثلاً یکی از نیمه خالی لیوان و دیگری از نیمه پر لیوان می‌گوید. در استفاده از آمار اهداف و نیت بهره‌بردار مبنا است؛ مقامات سیاسی به دنبال بخش مثبت آمار هستند؛ کسی گزارش نمی‌دهد که در دوره تصدی او پارامترها و شاخص‌ها منفی شده است. باید ببینیم چه مرجعی با آمار چگونه برخورد می‌کند.

حق‌شناس، اقتصاددان ادامه می‌دهد: به‌دلیل پیشرفت علم آمار در ایران نمی‌توانیم به صحت آن داده‌ها شک کنیم، ولی نوع استفاده افراد و سیاست‌مداران از آمار جای بحث دارد. درباره تحلیل آمار می‌توان دیدگاه دیگری هم مطرح کرد. از آنجایی‌که در ایران جلسات تودیع و معارفه به تکرار برگزار می‌شود و کسی از تکلیف خود چیزی به زبان نمی‌آورد، در این مواقع استفاده از آمار در نمایان کردن شاخصه‌های مثبت و به حاشیه راندن پارامترهای منفی کاربرد دارد.

او تاکید می‌کند: مسئولان درباره تکالیف معوقه و انجام‌نشده هیچ بحثی نمی‌کنند؛ استفاده از آمار موضوع مهمی است که گاهی افراد را به تحلیل اشتباه می‌اندازد.

او به فهم و اعتماد جامعه و مردم از آمار اشاره می‌کند: اقتصاد همچون بدن انسان است؛ بدن انسان باید 37 درجه تب داشته باشد و درصورت بالا رفتن این عدد حال فرد خوب نیست؛ درجه تب‌سنج اقتصاد ایران هم در جای دقیق قرار نگرفته است؛ اقتصاد ایران تب دارد و بیمار است. نرخ بیکاری، تورم، رشد اقتصادی، قدرت خرید، نرخ ارز و ...، شاخص‌های سلامت دارند و وقتی نرخ بالاتر از عدد سلامتی باشد، حال اقتصاد خوب نیست. اینکه تورم 37درصد باشد یا 39 یا 35 درصد تفاوتی ندارد مگر اینکه این شاخص به عدد تک‌رقمی برسد.

او ادامه می‌دهد: وقتی مقامات سیاسی و اقتصادی از کم شدن تورم می‌گویند، درست است ولی این تغییر تأثیری در حال بد و بیمار اقتصاد ایران ندارد؛ این مریض به این زودی‌ها حالش خوب نمی‌شود. مردم هم احساس نمی‌کنند که حال این مریض خوب باشد. تب 38 با 40 درجه برای پزشک تفاوت دارد ولی بیمار چنین درکی ندارد؛ اقتصاد هم‌ چنین وضعیتی دارد. تورم 37 تا 40 درصد برای سیاست‌مدارها فرق دارد ولی مردم این تفاوت را در بهبود حال بیمار نمی‌بینند.

او درباره مراکز چندگانه تولید آمار می‌گوید: مرکز آمار ایران و بانک مرکزی دو جامعه هدف متفاوت دارند. مرکز آمار ایران شهر و روستای کل کشور را برای آمارگیری در نظر می‌گیرد ولی بانک مرکزی شهرها را جزو جامعه آماری خود محاسبه می‌کند. این تفاوت جامعه آماری دلیل مغایرت آماری است اما این مغایرت‌ها چندان اثرگذار نیست. چرا؟ به دلیل اینکه تورم اعلام‌شده 37 درصد با 34 درصد تفاوتی در وضعیت نهایی ندارد. این‌ها مشکل اقتصاد ایران نیست؛ مشکل اقتصاد ایران تورم دو رقمی است؛ نرخ بیکاری دو رقمی است؛ رشد نقدینگی بیش از رشد تولید است نه نحوه تولید آمار.

در همین رابطه