هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

وقتی آرامش خریدنی می‌شود

نگاهی به گردش مالی صنعت یوگا

نسیم بنایی

خبرنگار
26 مرداد 1395
کد خبر : 3261
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

هند کشور شلوغ و پرازدحامی است؛ صدای بوق ریکشاها (ماشین‌های سه‌چرخه) از یک طرف و شلوغی هفتاد و دو ملت از طرف دیگر آرامش را از آدم می‌رباید؛ اما مردم این کشور در دل همین ازدحام و التهاب تنها با یک ورزش «آرامشی» قابل خرید و فروش را خلق کرده‌اند. داستان از هند باستان شروع شد؛ از «یوگی‌ها». حالا یوگی‌ها شکل مدرنی به خود گرفته‌اند. یک یوگی چهارزانو روی یک تکه پارچه یا تشک نرمی می‌نشیند، دو دستش را روی زانوهایش می‌گذارد و انگشتان شست و اشاره‌اش را به هم می‌چسباند، چشمانش را می‌بندد، به موسیقی ملایم طبیعت که احتمالاً در کلاس در حال پخش است گوش می‌سپارد و آرام‌آرام نفس می‌کشد تا به آرامش روحی دست پیدا کند. البته این یکی از صدها وضعیتی است که یوگی‌ها در سبک‌های مختلف یوگا انجام می‌دهند. یوگا در هند شکل گرفت اما اسیر مرزهای این کشور نشد و پای خود را به همه کشورهای دنیا باز کرد. همه تشنه آرامش هستند و طبیعی است که موسسه‌های آموزش یوگا برای القا آرامش به روح و روان آدم‌ها مثل قارچ همه‌جا سبز شوند اما بودجه این موسسات و شیوه تأمین مالی آن‌ها جای تأمل دارد. در دنیایی که همه‌چیز حتی فرهنگ به کالایی برای خرید و فروش تبدیل شده‌است، چیز عجیبی نیست که آرامش نیز مانند کفش و لباس قابلیت خرید و فروش پیدا کند. به هر حال انسانی که در هر لحظه از زندگی در جستجوی آرامش است، از هر چیزی برای رسیدن به آرامش استقبال می‌کند خواه هدف باطنی آن همان آرامش باشد یا چیز دیگری. انسان‌ها امروز پول‌های کلانی صرف کسب آرامش می‌کنند در حالی‌که می‌توانند همین پول را صرف بخشیدن آرامش و خوشبختی به دیگران کنند و از این طریق خودشان نیز به آرامش روحی دست پیدا کنند. اما خیلی‌ها ترجیح می‌دهند به فعالیتی که شکل یک صنعت پرسود به خود گرفته‌است، کمک کنند: «صنعت یوگا».

برای عشق نه برای پول

بان‌کی‌مون دبیرکل سازمان ملل در سال 2014 تاریخ 21 ژوئن را به عنوان روز بین‌المللی یوگا معرفی کرد. گرامی‌داشت این روز در حقیقت پیشنهادی بود که از سوی نارندرا مودی نخست‌وزیر هند صورت گرفت و با موافقت سازمان‌ملل همراه شد. بان‌کی‌مون در سخنرانی خود ورزش یوگا را نوعی هارمونی بین بشر و طبیعت نامید و آن را رویکردی آرامش‌بخش برای دست یافتن به سلامتی و تناسب‌اندام دانست. چنین صحبت‌هایی از سوی مقامات یکی از مهم‌ترین نهادهای بین‌المللی، اهمیت «یوگا» را در مناسبات جهانی به خوبی نشان می‌دهد. اگر فوتبال ورزشی سیاسی است که در تمامی مناسبات قدرت در جهان خودش را نشان می‌دهد، یوگا نیز جزو مهم‌ترین ورزش‌های روح و ذهن است و جایگاه آن در میان ورزش‌های غیرفیزیکی در جهان آنقدر مهم است که دبیرکل سازمان‌ملل یک روز را به آن اختصاص می‌دهد. اما ریشه این توجه جهانی به یوگا چیست؟ آیا واقعا میل بشر به آرامش و دوستی با طبیعت باعث شده یوگا تا این اندازه محبوب و همه‌گیر بشود یا واقعا دستی پشت پرده به موسسه‌های یوگا کمک کرده‌است کلاس‌های مختلف بگذارند و مردم را در گوشه‌وکنار دنیا با خود سرگرم کنند؟ بسیاری از کسانی که در جهان در حوزه یوگا فعالیت می‌کنند ادعا دارند تنها از سر عشق در این حرفه کار می‌کنند و هدف آن‌ها پول نیست. اکثر آن‌ها هر چند وقت یک بار دوره‌های رایگان برگزار می‌کنند. اما می‌توان اینطور برداشت کرد که این دوره‌های رایگان تنها یکی از ترفندهای تبلیغاتی برای جلب مشتری باشد.

«65هزار دلار» این درآمد سالانه یک مربی حرفه‌ای یوگا در امریکاست. طبق بررسی‌های سی‌ان‌ان، شغل مربی یوگا جزو پردرآمدترین شغل‌های جهان است که همیشه فرصت بهبود و ارتقا نیز دارد. البته 65هزار دلار یک رقم متوسط برای مربی‌های حرفه‌ای است. برخی از این مربی‌ها سالانه بیش از 100هزار دلار درآمد دارند. البته کسی ادعا نمی‌کند این رقم خیلی کلان است اما برای یک یوگی که کار خود را نوعی لطف و عمل خیر برای مردم می‌داند و حتی حکمِ مرتاض‌های هندی را دارد، این پول نسبتاً زیاد است. در مقابل مربی‌هایی که از این طریق پول زیادی به دست می‌آورند عده زیادی نیز وجود دارند که پول زیادی برای این ورزش خرج می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد در سال 2012 افراد بیش از 10میلیارد و 300میلیون دلار هزینه یوگا کرده‌اند. این صنعت از سال 2008 تا 2012 بیش از 80درصد رشد داشته‌است. این رقم‌های کلان و جذاب قابل تأمل هستند. بسیاری از افراد می‌توانستند هزینه کمتری بابت خرید آرامش بپردازند و در مقابل به ایجاد آرامش واقعی کمک کنند.

3هزار دلارِ ناقابل

«به نغمه پرنده‌ها و چکه‌چکه دلنشین برخورد آب با صخره گوش کنید و در مناظر نفس‌گیر جنگلی که ما در موسسه یوگای بالی برای‌تان مهیا کرده‌ایم غرق شوید. اینجا سرزمین خدایگان است، تنها کافی است کمی از زمان خود را به ما بدهید و به یک مربی بزرگ یوگا تبدیل بشوید.» این بخشی از معرفی‌نامه یکی از سایت‌های آموزش یوگاست که سعی دارد با این تبلیغات مشتری‌هایی را به سوی خود جلب کند. این سایت در حقیقت به دنبال کسانی است که می‌خواهند مهارت‌هایی را به عنوان مربی یاد بگیرند. دوره‌های آموزش مربی‌گری یوگا در این موسسه 200ساعته است و در 26 روز برگزار می‌شود. شهریه هر دوره نیز 2500دلار است. اما در کنار آن 1690دلار نیز بابت امکانات رفاهی و غذا دریافت می‌شود. به این ترتیب هزینه‌ای بیش از 3000دلار دریافت می‌شود. موسسه بالی برای اجرایی کردن هر دوره خود 100 متقاضی می‌پذیرد. یعنی روی هم رفته  300هزار دلار برای برگزاری این دوره‌ها دریافت می‌کند. همه کسانی که برای این دوره‌ها بیش از 3هزار دلار پول پرداخت می‌کنند بر این باورند که قرار است از طریق یوگا به دنیا کمک کنند و آن را به جای بهتری برای انسان‌ها تبدیل کنند. آن‌ها از این طریق، مهارت آرامش داشتن را می‌خرند و آن را به بقیه افراد به قیمتی پایین می‌فروشند. این در حالی است که در دنیایی که خط فقر آن 1دلار و 90 سنت تعریف شده، با 3هزار دلار می‌توان افراد بسیار بیشتری را به آرامش و خوشبختی رساند. در نیویورک موسسه‌ای برای ریشه‌کنی فقر فعالیت می‌کند که سالانه 8هزار و 700دلار به خانواده‌های فقیر می‌دهد و از آن‌ها می‌خواهد از آن در جهت هدفی خاص استفاده کنند تا بتوانند در نهایت پس از سه سال خود را از فقر نجات بدهند. این روش موفقیت‌آمیز بوده و تا کنون افراد بسیاری در امریکا به همین شیوه موفق شده‌اند شرایط خود را به بالای خط فقر برسانند. اما به هر حال عده بسیاری از افراد هستند که به جای این روش‌ها، ترجیح می‌دهند به کمک یوگا، آرامش و خوشبختی را به افراد بفروشند. آن‌ها به کلاس‌های موسسه بالی می‌روند و بیش از 3هزار دلار برای تبدیل شدن به یک مربی حرفه‌ای یوگا هزینه می‌کنند.

کسب‌وکاری از جنس سلوک

«بیکرام» چیست؟ نام یک مکان است؟ یا شاید هم اسم یک فیلم است! نه هیچ‌کدام، بیکرام یکی از سبک‌های متنوع یوگاست اما جزو پرخرج‌ترین سبک‌ها به شمار می‌آید. چرا؟ اولین چیزی که برای انجام یوگا به سبک بیکرام لازم است، اتاقی با دمای 104درجه فارنهایت (40درجه سانتی‌گراد) و سطح رطوبت 40درصد است. البته این شرایط کنترل‌شده تنها بخشی از امکانات مورد نیاز برای انجام این سبک از یوگاست. هنرجویان در این کلاس به مدت 90دقیقه 26وضعیت مختلف را انجام می‌دهند. حمام و دوش بخش دیگری از امکانات مورد نیاز آن‌هاست. با وجود همه این شرایط سخت و هزینه‌ای که این سبک به دنبال دارد باز هم از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار است؛ محبوبیت آن نیز نه تنها در میان هنرجویان است بلکه مربی‌ها نیز به آموزش آن علاقه دارند. در حقیقت یکی از سبک‌هایی که در این کسب‌وکار زیاد مورد توجه مربی‌های یوگا قرار می‌گیرد همین سبک بیکرام است. البته بسیاری از دیگر انواع یوگا نیز وجود دارد که افراد می‌توانند به عنوان مربی در آن مشغول به کار بشوند اما این یکی تا حدودی منحصربه‌فرد است.

کسانی که می‌خواهند به عنوان مربی یوگا آغاز به کار کنند و وارد این صنعت 5میلیارد و 700دلاری بشوند ابتدا باید مجوز مربی‌گری یوگا را به دست بیاورند. پس از آن باید سبک مورد نظر خود را انتخاب کنند و کارشان را شروع کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد مربی‌های معمولی یوگا سالانه بین 20هزار تا 40هزار دلار درآمد دارند. یکی از مهم‌ترین فنون جلب مشتری در یوگا برگزاری کلاس‌های رایگان است. اکثر مربی‌ها هر از چند گاهی کلاس‌ها و دوره‌های کوتاهی را به صورت رایگان برگزار می‌کنند که هدف از آن جلب مشتری است. هرچند اغلب این دوره‌ها با عنوان «خیریه» صورت می‌گیرد اما در حقیقت این یکی از فنون کسب‌وکار است که برای جلب مشتری از آن استفاده می‌شود. افراد با شرکت در چند دوره جذاب و رایگان شیفته این حرکات ورزشی می‌شوند و در نهایت تصمیم می‌گیرند در دوره‌های شهریه‌ای شرکت کنند.

مالیات بر یوگا

در کشورهای غربی حتی به آب خوردن هم مالیات تعلق می‌گیرد، یوگا که جای خود دارد. دو سال پیش بحث مالیات بر یوگا جزو موضوعات جنجالی واشنگتن‌پست بود. طبق قانون ایالات متحده امریکا در زمینه کلوپ‌های ورزشی و مراکز تناسب‌اندام «هر نوع مرکز یا ورزشگاه یا کلوپ تناسب‌اندام که هدف آن تمرین ورزشیِ فیزیکی باشد، باید مالیات پرداخت کند». طبق همین قانون قرار بود به یوگا نیز مانند هر کسب‌وکارِ ورزشیِ دیگری «مالیات» تعلق بگیرد. اما این مسئله با واکنش‌های شدید مراکز آموزش یوگا و مربی‌های یوگا مواجه شد. ریچارد کارپل رئیس موسسه‌های آموزش یوگا در ایالات متحده امریکا در گفت‌وگو با واشنگتن‌پست گفته‌است: «هدف از یوگا تمرین یا ورزش نیست. یوگا در حقیقت راهی برای ایجاد وحدت و اتحاد میان ذهن، بدن و روح است.» به این ترتیب این مربی‌ها ادعا می‌کردند هیچ مالیاتی به یوگا تعلق نمی‌گیرد چرا که هدفِ آن کاملاً متفاوت از هدف کسب‌وکارهای ورزشی که در قانون آمده، است. اما دلایل آن‌ها به این یک مورد ختم نمی‌شد.

بسیاری از مربی‌ها ادعا می‌کنند موسسه‌های یوگا در حقیقت شبیه به موسسه‌های خیریه هستند. اکثر آن‌ها برای موسسه آموزش یوگای خود از عنوان «Charity» استفاده می‌کنند. به همین خاطر است که بسیاری از آن‌ها در آن زمان شعار «مالیات بر نیکی قرار ندهید» را سر می‌دادند. این مربی‌ها می‌گویند هنوز درک درستی از یوگا به دست نیامده‌است. یکی از این مربی‌ها در گفت‌وگو با نیویورک‌تایمز در همان زمان گفته بود: «آن‌ها با این کار قانون را زیر پا می‌گذارند؛ در حقیقت چیزی را اعمال می‌کنند که اصلا به کلمه "یوگا" تعلق نمی‌گیرد.» در نهایت شورای برای رسیدگی به این مسئله تشکیل شد و سرانجام قانون مالیات برای یوگا حذف شد. به این ترتیب در حال حاضر مردمی که در غرب حتی برای یک خودکار مالیات پرداخت می‌کنند در پیشه مربی یوگا، به عنوان نهاد خیریه‌ای کار می‌کنند، پول به دست می‌آورند و مالیاتی پرداخت نمی‌کنند.

موضوعات :
در همین رابطه