رادیو مجازی اتاق ایران - 29 فروردین 1403

گزارش پایگاه خبری اتاق ایران از منافع اقتصادی المپیک برای کشورها

الگوی اقتصادی حمایت از «صنعت ورزش نخبگان» در بریتانیا

صرف 350 میلیون یورو برای بردن مدال در هر 4 سال یک‌بار، به نظر زیاد می‌آید، اما این هزینه بسیار اندکی از کل هزینه‌های عمومی در همین دوره زمانی است. اگر نسبت به خودمان به عنوان یک ملت برای ورزش احساس خوبی داشته باشیم، به نظر می‌رسد این پول برای هر کدام‌مان بسیار خوب خرج شده است.

30 مرداد 1395
کد خبر : 3363
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

انگلستان 350 میلیون یورو برای رقابت‌های المپیک پول خرج کرده و به همین دلیل، مورد انتقاد قرار گرفته است. گاردین در یادداشتی به قلم مارتین کتل، دستیار سردبیر، به مسئله اهمیت سرمایه‌گذاری در ورزش برای اقتصاد و توجیهات اقتصادی آن پرداخته است. این یادداشت نشان می‌دهد انگلستانی‌ها بعد از برگزیت، به دنبال پیدا کردن جایگزین‌هایی برای اقتصادشان هستند و حالا به صنعت ورزش نخبه، توجه کرده‌اند.

مارتین کتل/دستیار سردبیر گاردین

فهرست انتقادها در مورد بازی‌های المپیک بسیار طولانی است. همه ما انتقادها مخصوص خودمان را داریم. بله، بازی‌های المپیک بسیار تورم‌زاست، بسیار ملی‌گراست و پر از عوام‌فریبی و فساد است. اما یک نگاه کوتاه به چهره عمران داغنیش 5 ساله، پسر سوری در آمبولانس، صحبت درباره فساد را از ذهن دور می‌کند.

با وجود همه این حرف‌ها، بریتاینیا بسیار خوب عمل کرده است، نه به خاطر اینکه بریتانیا بهترین است. بلکه به علت مسئله‌ای که به آن «پول» می‌گوییم. از این مسئله نباید غافل شد.  برای این مدال‌ها باید جشن گرفت چرا که همه آن‌ها مستقیما به علت تصمیم دولت برای اولویت‌گذاری و سرمایه‌گذاری در ورزش نخبگان به دست آمده است. مسلما در مورد بعضی‌‌ها مانند «مو فرح» که دارای استعداد محض هستند، می‌‌توان مطمئن بود که هر سال مدال المپیک می‌گیرند، حتی بدون کمک مالیات‌دهندگان. اما این مسئله در مورد 50 مدال دیگر کاروان المپیک بریتانیا صدق نمی‌کند و سرمایه‌گذاری مالی روی آن‌ها نقش به‌سزایی داشته است.

بعضی‌ها ممکن است بگویند همه این‌ها، اسراف بسیار عظیم پول است. بعضی‌ها نیز ممکن است بگویند این میزان پول، بهتر است جای دیگری خرج شود. یک روز زمانی که چاقی کودکان دوباره به صدر اخبار بیاید، معلوم می‌َ‌شود که امکانات ورزشی برای عده بسیار زیادی اهمیت ندارد و تنها برای عده معدودی از نخبگان مهم است.

واقعیت این است که المپیک ارزش ملی خوبی است. صرف 350 میلیون یورو برای بردن مدال در هر 4 سال یک‌بار، به نظر زیاد می‌آید، اما این هزینه بسیار اندکی از کل هزینه‌های عمومی در همین دوره زمانی است. اگر نسبت به خودمان به عنوان یک ملت برای ورزش احساس خوبی داشته باشیم، به نظر می‌رسد این پول برای هر کدام‌مان بسیار خوب خرج شده است.

اگر بخشی از این احساس خوب باعث شود بریتانیایی‌ها معلولین را به آغوش بکشند، یا نژادهای دیگری که در کشور زندگی می‌کنند، احساس کنند بریتانیایی هستند، هزینه‌ای که صرف المپیک شده بسیار گران‌بها و باارزش است.

اضافه بر این، مباحث بزرگ‌تر دیگری نیز وجود دارد. اگر دولت با یک تصمیم آگاهانه و سرمایه‌گذاری هوشمندانه در ورزش نخبگان بتواند نتیجه مطلوبی به دست آورد، می‌تواند الگوی آن را برای دیگر مسائل عمومی نیز به کار بندد. در آخر، ورزش نخبگان یک صنعت خاص است. به هر حال هم در حرف و هم در عمل، سیاستی که در ورزش درست از آب درآید، در بسیاری از صنایع دیگر نیز می‌تواند به کار گرفته شود.

بسیاری از صنایع، کمک مالی از دولت می‌گیرند، هرچند دولت علاقه‌ای به تبلیغ این واقعیت ندارد. همه‌چیز از ارتش تا هنر، به نحوی از بخش عمومی تغذیه می‌شود. نمی‌شود تصور کرد که کشاورزی، بانک‌داری بدون کمک مالی بخش عمومی حرکت کنند. مالیات دهندگان همه آن‌ها را حمایت می‌کنند، همان‌طور که مالیات‌شان، ورزشکاران المپیکی را حمایت می‌کند.

پول عمومی گران‌بهاست. افزایش آن از نظر سیاسی بسیار سخت است، به خصوص در زمان تضادهای اقتصادی. همین است که آن‌هایی که نگاه‌شان به صنعت از ملی‌گرایی شروع می‌شود و به ملی‌گرایی ختم می‌شود، نسبت به سیاست‌های عمومی با خساست برخورد می‌کنند.

ترزا می، نخست‌وزیر انگلستان، به تازگی درباره استراتژی صنعتی مناسب صحبت کرده است. صحبت‌های او، نزدیک به همین استراتژی حمایت از برندگان المپیکی است. در دنیای پسابرگزیت، جایگزین‌های بسیار کمی وجود دارد.

در همین رابطه