سالانه 200 هزار نفر از سراسر جهان برای بازدید از نمایشگاه کانتون (گوانگژو) که بزرگترین نمایشگاه تجاری جهان به شمار میرود، به چین سفر میکنند.
اما امسال به دلیل همهگیری ویروس کرونا، نمایشگاه کانتون بهصورت کاملاً آنلاین برگزار شد و در روز 24 ژوئیه (چهارم تیرماه) پس از 10 روز به کار خود پایان داد. اگرچه این نمایشگاه مجازی نمیتوانست جایگزینی برای نمایشگاه حضوری باشد، اما بار دیگر نشان داد که بخش تولید چین تا چه حد قدرتمند است. نمایندگان حدود 25 هزار شرکت که اغلب آنها از کارخانههای خود بهصورت پخش زنده محصولاتشان را معرفی میکردند، در این نمایشگاه مجازی با کسانی که مایل به خرید این محصولات بودند، گفتگو کرده و اطلاعات لازم درباره محصولات را در اختیارشان میگذاشتند.
ون لی، مدیر تولید جوانی که دستگاه چمنزنی خودکِششی Z-Green را به مشتریان معرفی میکرد، نماینده یکی از شرکتهای حاضر در نمایشگاه مجازی کانتون بود. خانم جوی، فروشنده همکار شرکت PKCELL نیز در حالی که انواع مختلفی از باتریهای لیتیومی قابل شارژ را در مقابل داشت، درباره 23 خط تولید اتوماتیک این شرکت به مخاطبان توضیح میداد.
شرکتهای دیگری نیز این نمایشگاه محصولاتی همچون موتورسیکلت، خودروهای برقی دستگاههای قهوهساز، اسباببازی و ... را به مشتریان معرفی میکردند. این شرکتها برای معرفی محصولات خود از طریق پخش زنده، از تجهیزات آماتور استفاده کرده بودند و از طرفی ارائهکنندگان توضیحات معمولاً زبان انگلیسی را روان صحبت نمیکردند و نور صحنه نیز ضعیف بود؛ اما نتیجه کار در نهایت بسیار خوب بود. در نمایشگاه کانتون مشخص شده که چین هنوز هم کارخانه دنیاست و حتی در بحبوحه بحران کرونا همچنان قدرت صنعتی خود را حفظ کرده است. سهم چین از تولیدات صنعتی جهان اکنون 28 درصد است که این رقم با مجموع سهم کشورهای آمریکا، ژاپن و آلمان برابری میکند.
چین بهعنوان یک قدرت صنعتی، از دو مزیت عمده برخوردار است. اول اینکه عمق بخش صنعت چین با هیچ کشور دیگری قابلمقایسه نیست و طی سالهای اخیر نیز همواره در حال رشد بوده است. بر اساس آمارهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، در سال 2005 سهم قطعات وارداتی در محصولات صادراتی چین حدود 26 درصد بود، اما این رقم در سال 2016 به 17 درصد رسید. به عبارت دیگر، اکنون بخش بیشتری از قطعات مورد استفاده در محصولات صادراتی چین، در کارخانههای خود این کشور ساخته میشود.
مزیت دوم چین نیز به بازار وسیع این کشور مربوط میشود. به همین دلیل است که شرکتهای آمریکایی از دولت ترامپ میخواهند که در کشمکشهای تجاری با دولت چین فقط تا آنجا پیش برود که فضای بیشتری در بازار چین برای آنها باز شود، نه اینکه فرصتهای تجاری آنها در چین بهکلی از بین برود. مطالعات گروه تحقیقات اقتصادی «ریکانز رودیوم» نشان میدهد که ارزش ادغام و خرید شرکتهای خارجی فعال در چین طی 18 ماه اخیر به بیشترین میزان خود در یک دهه اخیر رسیده است. حداقل از این لحاظ میتوان گفت که شرکتهای بینالمللی بیش از گذشته به چین وابسته شدهاند.
همانطور که انتظار میرفت، رکود اقتصادی اخیر به شرکتهای چینی نیز آسیب وارد کرده است. صادرات این شرکتها در پنج ماه نخست سال 2020 در مقایسه با دوره مشابه سال قبل 8 درصد کاهش نشان میدهد. با این حال، شرکتهای چینی به لطف موفقیتهای این کشور در مقابله با ویروس کرونا، در مقایسه با همتایان خود در اغلب کشورهای جهان وضعیت بهتری داشتهاند. ازسرگیری زودتر فعالیتهای تولیدی در چین (در مقایسه با سایر کشورهای جهان) این امکان را برای صادرکنندگان چینی فراهم کرده است که سهم بیشتری را از بازارهای جهانی در اختیار بگیرند. در ماه می (12 اردیبهشت تا 11 خرداد) سهم کالاهای چینی از بازار کالاهای وارداتی به ژاپن و اروپا به سقف تاریخی خود رسید. 30 درصد از کالاهای وارداتی ژاپن در ماه می، کالاهای چینی بودند و در اروپا نیز سهم کالاهای چینی از کل کالاهای وارداتی 24 درصد بود.
اما در عین حال، دیگر کشورها که بهخوبی از قدرت بخش تولید چین آگاه هستند، معتقدند که وابستگی بیش از حد به چین باعث آسیبپذیری آنها در موقعیتهای حساس میشود. این نکته در اوایل سال جاری میلادی وقتی کشورها برای خرید ماسک و دستگاههای تنفس مصنوعی از چین بهشدت با یکدیگر رقابت میکردند، آشکار شد. در این شرایط دولتهای دیگر –از هند گرفته تا تایوان- سعی دارند با ارائه وام، زمین و سایر مزایا سرمایهگذاران خارجی را از چین به سمت خود بکشانند.
چنین تلاشهایی برای وسوسه سرمایهگذاران خارجی اگرچه در گذشته بهندرت جواب داده است، اما در شرایط کنونی به سه دلیل امکان موفقیت آنها بیش از گذشته است. اول اینکه صعود چین به بالادست زنجیره تأمین جهانی باعث شده است که شرکتهای پاییندستی عملاً به کشورهای دیگر رانده شوند. بسیاری از تولیدکنندگان پوشاک از قبل دستکم بخشی از فعالیتهای تولیدی خود را به کشورهای جنوب آسیا منتقل کردهاند. دوم اینکه تنشهای تجاری بین آمریکا و چین بسیاری از شرکتها را آشفته کرده است. شرکت اپل اگرچه هنوز هم بخش عمده قطعات گوشیهای آیفون خود را در چین تولید میکند، اما در عین حال تأمینکنندگان خود را تشویق کرده است که فعالیتهای تولیدی خود را در دیگر کشورها گسترش دهند. سومین دلیل نیز این است که تعطیل شدن کارخانهها به دلیل شیوع کرونا بار دیگر خطر وابستگی به تنها یک کشور برای فعالیتهای تولیدی را بیش از پیش مشخص کرد.
نشانههایی از آغاز موج خروج شرکتهای خارجی از چین را میتواند در نظرسنجی اخیر بانک سوئیسی UBS از مدیران بیش از 1000 شرکت بزرگ جهان مشاهده کرد. مدیران 76 درصد از شرکتهای آمریکایی، 85 درصد از شرکتهای شمال شرق آسیا (ژاپن و کره جنوبی) و حتی مدیران 60 درصد از شرکتهای چینی اعلام کردهاند که تاکنون بخشی از فعالیتهای تولیدی خود را از چین خارج کردهاند یا در حال برنامهریزی برای این کار هستند.
کیت پارکر، استراتژیست ارشد بانک UBS، برآورد میکند که احتمالاً در سالهای آتی شرکتهای خارجی 20 تا 30 درصد ظرفیت تولیدی خود در چین را به سایر کشورها منتقل خواهند کرد. این انتقال یکشبه رخ نخواهد داد، اما در هر صورت از شدت تسلط چین بر بخش تولید جهان خواهد کاست.