غلامعلی سلیمانی، عضو شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی میگوید: این شورا از زمان تشکیل تاکنون توانسته است به اهداف تعیین شده خود از جمله طرح مشکلات و دغدغههای تشکلهای بخش خصوصی بدون واسطه در حضور مقامات دولتی دست یابد؛ اما برای اینکه شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی به تمامی اهداف خود برسد ضروری است که دولت هم در کنار بخش خصوصی قرار گیرد و خود را جدا از این نهاد نبیند.
به عقیده سلیمانی، جزیرهای عمل کردن، یکی از مهمترین مشکلات در بدنه دولت است و منجر به این میشود تا ضمن نادیده گرفته شدن سهم بخش خصوصی در اقتصاد، تضاد منافع هم به وجود آید.
این عضو شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی در پاسخ به این سوال که مهمترین موانع رسیدن به اهداف واقعی شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی چیست، میگوید: متاسفانه هر زمان که مسئولین در نشستهای شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی حاضر میشوند به نفع و در موافقت با بخش خصوصی صحبت می کنند؛ اما در عمل شاهدیم تصمیماتی گرفته و اجرا می شود که در ضدیت با بخش خصوصی قرار دارد.
او میافزاید: سیاستهایی که بعضا در بدنه بانک مرکزی یا سازمان بازرسی کل کشور گرفته میشود، به ضرر تولیدکنندگان و کارخانههای تولیدی است. در حالیکه اقتصاد دنیا بر مبنای توسعه، تولید و صادرات است؛ اما متاسفانه در چند وقت اخیر شاهد اعمال برخی تصمیمهایی هستیم که شان صادرکنندگان را زیر سوال می برد و اعتبار آنها را خدشه دار میکند.
سلیمانی همچنین به انتقاد از نحوه حضور برخی از مسئولین دولتی در جلسات شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی پرداخت و میگوید: رفع تضادها از دیگر کارکردهای مهم شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی است؛ هرچند به نظر من هنوز نتوانستهایم در تحقق کامل این هدف، صد در صد موفق عمل کنیم. علت هم این است که گاهی مشکلات و مسائلی که تضاد را ایجاد میکند باید در حضور مستقیم مسئولان بحث و بررسی مطرح شود. بااینحال شاهد هستیم که برخی از مسئولان دولت از حضور در این شورا ممانعت میکنند. بهعنوان نمونه تاکنون بالغبر پنج بار از آقای همتی برای حضور در این شورا دعوتشده اما تاکنون ایشان در جلسات شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی حاضر نشدهاند.
او در ادامه بر ضرورت توسعه اقتصادی تأکید کرد و از مالیات، قانونمندی و شفافیت بهعنوان مهمترین استراتژیهایی که منجر به این نوع توسعه میشود، نام برد .
سلیمانی تصریح میکند: متأسفانه بهرغم تأکید هم دولت و هم بخش خصوصی بر توسعه اقتصادی، مسئولینی بر سرکار هستند که هیچ درکی از تولید و استراتژیهای آن ندارند و بعضاً به دلیل ناآگاهی موجب ایجاد چالش برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان میشوند. به عنوان مثال صادرکنندهای که با ارز آزاد صادرات دارد و تمام هزینهها در حال حاضر چند برابر شده است، کدام عقل سلیمی میگوید که صادرکنندگان ارز حاصل از صادراتشان را با قیمت پایینتر به دولت بفروشند؟