در 11 شهریور سال 1354 درج خبری از وضعیت بد مالی در بازار آجرفروشها باعث شد که کاریکاتورهایی در برخی از نشریات منعکس شود که یکی از آنها مورد توجه عموم قرار گرفت که در زیر آن نوشته شده بود «وقتی نان آجرفروشها، آجر میشود»در آن کاریکاتور اهل و عیال یک آجرفروش دور یک سفره نشسته بودند که وسط آن نوشابه و چند آجر چیده شده بود و بچهای در کنار سفره داشت آجر گاز میزد!
در خبر مذکور آمده بود که: نمایندگان صاحبان کورههای آجرپزی و کارخانههای تولید آجر از وزیر مسکن و شهرسازی درخواست کردند که با خاموش کردن کورههای آجرپزی در یک نوبت موافقت کند، زیرا تمام آجرهای تولید شده آنها در ماههای گذشته بر اثر رکود روی دست کورهپزخانهها مانده است.
نمایندگان مذکور در گزارشی که به مهندس همایون جابر انصاری، وزیر مسکن و شهرسازی تسلیم کردند متذکر شدند که چون آجر، فروش ندارد، کلیه انبارهای آنها از آجر انباشته شده است و دیگر برای آنها امکان هیچ گونه ذخیره کردن وجود ندارد و آنها در روزهای اخیر مجبور شدهاند بخشی از آجرهای خود را در اطراف بیابانهای جنوب تهران، شهر ری و قرچک دپو کنند.