بایدها و نبایدهای رئیسجمهور آینده برای اقتصاد کشور چیست؟ مهدی پازوکی، اقتصاددان میگوید: بزرگترین مشکل اقتصاد کشور علاوه بر تحریمها در حوزه دسترسی بنگاههای اقتصادی به منابع مالی است؛ کمبود سرمایه در گردش در اقتصاد ایران، بهویژه در حوزه صنعت، واقعیتی انکارناپذیر است؛ و در این چند سال اخیر، صنعت کشور بیش از همه دورهها، از این مشکل در رنج است. اما چرا و چگونه این مشکل چندوجهی به بنگاههای صنعتی کشور تحمیلشده است؟
پازوکی در گفتوگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» میگوید: وقتی قیمت اقلام تشکیل دهنده برای تولید بالا میرود، نیاز به سرمایه در گردش، در واحدهای صنعتی افزایش مییابد. از طرفی سیاستهای ارزی و تغییرات نرخ ارز، نیاز بنگاهها به سرمایه در گردش بیشتر از شرایط عادی کرده است.
او ادامه میدهد: افزایش دستمزد کارگران عامل دیگری است که نیاز به سرمایه را افزایش میدهد. نرخ دستمزد که بالا میرود، روی قیمت تمام شده تأثیر میگذارد. در نتیجه واحد صنعتی اگر قبلاً با x مقدار سرمایه کار میکرد، در این دوره با بالا رفتن قیمت تمام شده کالا، به سرمایه بیشتری نیاز پیدا میکنند.
به گفته پازوکی تحریمها و بالا رفتن قیمت مواد اولیه و تکنولوژی یا ماشینآلات از موارد دیگری است که نیاز به سرمایه را بیشتر میکند؛ اگرچه برخی در کشور همچنان منکر تاثیر تحریمها هستند.
سرمایه در گردش بنگاهها از کجا و چگونه باید تعیین شود؟ پازوکی جواب میدهد: در ایران و همه جای دنیا، سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی از محل تسهیلات نظام بانک تأمین میشود. وقتی سرمایه به صورت تسهیلات تأمین شود، چرخه تولید به حرکت در میآید و با فروش محصول تولید شده صنعتی، این تسهیلات بازپرداخت میشود.
او ادامه میدهد: اما در این چند سال اخیر، مشکل دیگری هم در مقابل فعالان اقتصادی قرار گرفته است؛ بازار عرضه و تقاضا متعادل نیست و در نتیجه این عدم تعادل، کالای تولید شده در انبارها باقی مانده است. بانکها و بنگاههای اقتصادی هر دو درگیر مشکلات خود هستند. اگر بانکها از دادن تسهیلات خودداری میکنند، بنگاهها هم با نصف ظرفیت خود کار میکنند. بانکها به اندازه کافی نمیتوانند و نتوانستند به واحدهای صنعتی تسهیلات بدهند و صنعت هم با مشکلات خاص خود دستبه گریبان است. البته این شرایط در دوره شیوع بیماری کرونا هم بدتر شده است.
او تصریح میکند: از طرفی بانکها به متقاضیان تسهیلات مسکن، وامهای سنگینی دادهاند، اما بازار مسکن شرایط خوبی ندارد و در اثر رکود بخش مسکن این منابع به بانک برنگشته است. دلیل دیگر این است بانکها خود بنگاهداری میکنند و تسهیلات را در اختیار واحدهای خود قرار میدهند. البته خود این بنگاهها هم مثل همه بنگاههای اقتصادی دیگر دستخوش مشکلات زیادی هستند.
پازوکی در ادامه میگوید: اگر بانکها توان یا تمایل به پرداخت تسهیلات به واحدهای صنعتی نیستند، و خدمات دادن به بنگاههای صنعتی برای بانک به صرفه نیست، اما واحدهای صنعتی هم وضعیت قابل تعریفی ندارند. خیلی از بنگاههای صنعتی زیانده بودهاند و بانکها به دلیل عدم اطمینان از بازگشت سرمایه به این واحدها، تسهیلات ارائه ندادهاند.
بهگفته پازوکی نظامی مالی ما نظام مطلوبی نیست؛ اما نظام مالی مطلوب در دنیا، مثل هر بنگاه اقتصادی ناگزیر است مدیریت آگاه و خردمند داشته باشد تا در شرایط تکرار چرخههای نامطلوب اقتصادی، دچار مشکل نشود.
او تاکید میکند: رئیسجمهوری آینده باید بتواند سیاستهای بانکی را اصلاح کند؛ بهعنوان مثال بانک میتواند سیاست تسهیلاتدهی خود را در بخشهای اقتصادی طوری تنظیم کند که کمتر دچار زیاندهی شود. بانکهای ما به یک حوزه توجه کردند .
او ادامه میدهد: گفته میشود نقدینگی اقتصاد ما بسیار بالاست؛ ولی چرا این نقدینگی به خدمت توسعه صنعت و سرمایهگذاری صنعتی در نمیآید؟ برای پاسخ به این پرسش باید ابعاد این مسئله و دلایل آن به دقت بررسی شود. چرا نقدینگی یک تریلیون تومانی در این اقتصاد در جاهایی خوابیده است که آن حوزه صنعت نیست. این نقدینگی در چه بخشهایی سرمایهگذاری میشود؟
پازوکی تاکید میکند: برای حل مشکلات بنگاههای صنعتی باید پای دستگاههای تنظیم کننده دولتی به میان بیاید. انتظار این است که وزارتخانهها و سازمانهای دولتی که کار برنامهریزی و تنظیم امور در بخشهای اقتصادی را به عهده دارند وارد این حوزه عمل شوند.
پازوکی تصریح کرد: نباید انتظار داشته باشیم که آنها بدون تبعیض و تمایز برای همه صنایع سرمایه تأمین کنند. باید رئیسجمهور آینده و نظام تصمیمگیر تدوین استراتژی توسعه صنعتی، اصلاح نظامی بانکی را در اولویت قرار دهد. صنعت درگیر مشکلات چندلایه است و باید رفع این موانع در دستور کار باشد.