بررسی ابعاد مختلف پدیده فرونشست زمین موضوع کارگروه تخصص آب مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران بود. در این نشست سید عبدالرضا سعادت، مدیرکل زمینسنجی و نقشهبرداری زمینی سازمان نقشهبرداری کشور گزارشی ازر شرایط فرونشست زمین در ایران ارائه کرد.
سعادت میگوید: تغییرات پوسته زمین میتواند ناشی از حرکات تکتونیکی، افقی و مسطحاتی؛ تغییرات دانسیته و چگالی پوسته و یا حرکت قائم، کوهزایی و پدیده فرونشست باشد. نتیجه مطالعاتی که در بیش از 290 منطقه در 41 کشور دنیا انجام شده نشان میدهد که بساری از مناطق آمریکا، اروپا و آفریقا درگیر پدیده فرونشست هستند، قدیمیترین فرونشستهای گزارششده، مربوط به ایالت آلابامای آمریکا در سال 1900 بوده است. برای اولین بار به صورت علمی در سال 1921 تحقیقاتی در شانگهای چین روی این پدیده انجام شده است. 45 ایالت آمریکا و بیش از 95 شهر چین به ترتیب با پهنهای بیش از 17 هزار و 79 هزار کیلومتر مربع دچار مخاطره فرونشست هستند. در ایران هم پدیده فرونشست زمین مشاهده شده است و گزارشهای اولیهٔ آن هم در سال 1380 از طریق سازمان نقشهبرداری برای بحث تغییرات ارتفاع پوسته در اختیار مسئولین مدیریت بحران کشور قرار گرفته است.
سعادت ادامه میدهد: حدود 3 درصد از فرونشستهای دنیا دارای نرخ بیشتر از 20 سانتیمتر در سال است و در ایران، این عدد حدود 16 درصد و بیش از 5 برابر متوسط جهانی است. طبق گزارش سازمان نقشهبرداری کشور که در اختیار مسئولان کشور نیز قرار گرفته است، نرخهای 11 تا 20 سانتی متر در سال حدود 35 درصد مناطق ایران را در برمیگیرد.
آیا این اندازهگیری قابل اعتماد است؟ در گزارش ارائه شده آمده است: در رابطه با قابل اعتماد بودن این مقادیر، باید گفت 5 روش برای اندازهگیری در دنیا وجود دارد که شامل روشهای تصاویر راداری، اندازهٔ زمینشناسی، ترازیابی دقیق، مدلسازی و مشاهدات جی-پی-اس است که در ایران سازمان نقشهبرداری کشور با ابزارهای دقیقی به صورت دورهای فرونشست زمین را با 4 روش مختلف پایش میکند تا از صحت نتایجی که در اختیار مسئولین قرار میگیرد اطمینان بیشتری حاصل شود.
سعادت در ادامه تصریح میکند: تغییرات ارتفاعی در منطقه تهران، اولین بار در شمال بزرگراه آزادگان در سال 1380 اتفاق افتاد که در مقایسه با سال 1371، فرونشستی معادل 1.2 متر در یک بازه ده ساله مشاهده شد.
او ادامه میدهد: پس از آن با بررسی مشاهدات و اندازهگیریهای دورهای شبکههای ارتفاعی و ترازیابی دقیق در سطح کشور، مشخص شد حداقل 44 منطقه از کشور تحت تأثیر پدیده فرونشست قرار دارند. در حال حاضر بسیاری از مناطق حساس در شهرها و کلانشهرها تحت تأثیر این پدیده قرار گرفته و نیازمند توجه بیشتر مسئولان امر در این خصوص است. بر اساس آخرین پردازشهای انجام شده بیشترین نرخ سالانه فرونشست در مناطق جنوبی استان تهران در حدود 21 سانتیمتر در سال، در استان البرز 29 سانتیمتر در سال، در استان گلستان، 22 سانتیمتر در سال، در استان اصفهان 13 سانتیمتر در سال و در قزوین 18 سانتیمتر در سال و استان کرمان 19 سانتیمتر در سال است.
خسارتهای فرونشست چیست؟ سعادت در بخشی از گزارش خود به این پرسش پاسخ میدهد: برگشتناپذیرشدن تمام یا بخشی از آبخوان در اثر از بین رفتن تخلخل مفید آن، تخریب بافت خاکهای حاصلخیز، آسیب به سازههای شهری و روستایی و شریانهای حیاتی کشور و آسیبپذیری سازهها در برابر زلزلههای با قدرت پایین، تغییر شیب زمین و ایجاد مشکلات در جریان طبیعی آب و بیلان آب، شکست یا بیرونزدگی لوله جدار چاهها و ایجاد اختلال در بهرهبرداری از منابع آب و پیشروی آب دریا.
او ادامه میدهد: در تمام بررسیها، نقش تخلیه آبهای زیرزمینی یکی از نکاتی بوده که مورد توجه قرار گرفته است. در دنیا حدود 77 درصد فرونشست به علت عوامل انسانی است که 60 درصد از این عوامل مربوط به برداشت آبهای زیرزمینی است. البته این نسبت در ایران بالاتر است و بر اساس مطالعات حدود 90 صد پدیدههای فرونشست بدلیل برداشت آبهای زیرزمینی است.
بهگفته سعادت براساس نمودارهای جهانی، هر میلیون مترمکعب برداشت از آب زیرزمینی میتواند تا 20 الی 30 سانتیمتر باعث فرونشست در یک منطقه بشود. البته عوامل دیگری همچون ضخامت آبخوان هم در میزان فرونشت اثرگذار است، یعنی هرچه ضخامت آبخوان کمتر باشد، میزان فرونشست افزایش پیدا میکند. البته میزان فرونشست بستگی بسیار نزدیکی به دانهبندی خاک دارد، یعنی در بعضی مناطق ممکن است برداشت آب را داشته باشیم و فرونشست رخ ندهد.
او تاکید میکند: با توجه به بررسیهای انجام شده علت اصلی فرونشست در بسیاری از مناطق ایران برداشت بیرویه آب زیرزمینی است. البته در برخی موارد کاهش نرخ فرونشست مشاهده شده که این پدیده همیشه نمیتواند مناسب ارزیابی شود و میتواند نشان از مرگ آبخوان باشد.
مدیرکل زمینسنجی و نقشهبرداری زمینی سازمان نقشهبرداری کشور در این گزارش عنوان میکند: وابستگی شدید اغلب مناطق کشور به منابع آب زیرزمینی، رشد جمعیت و نیاز روزافزون به منابع آبی از یک طرف و وضعیت اقلیمی و جغرافیایی ایران و وقوع پدیده خشکسالی در سالیان اخیر از طرف دیگر، موجب شده تا برداشت بیرویه از منابع آب و عدم رعایت حریم کمی و کیفی منابع آب در دهههای اخیر باعث ایجاد صدمات جبرانناپذیری به این منابع حیاتی شود؛ به نحویکه بسیاری از منابع آب در دسترس و استراتژیک در معرض خطر جدی و بازگشت ناپذیر قرار گرفته است. در حال حاضر از 609 دشت، 410 دشت ممنوعه و ممنوعه بحرانی شناخته شدهاند و بیش از 130 میلیارد مترمکعب از منابع آب تجدیدپذیر در آبخوانهای کشور برداشت شده است.
او تصریح میکند: با توجه بهروشنبودن ابعاد مختلف فاجعه تخلیه آبخوانها و خطرات ناشی از آن از جمله فرونشست زمین، برای کارشناسان، خبرگان و مسئولین کشوری، چرا در این زمینه چارهجویی نمیشود؟ به نظر میرسد، طرح احیا و تعادلبخشی آبهای زیرزمینی (مصوب پانزدهمین جلسه شورای عالی آب) بعنوان تنها راهکار برای مواجه با بحران آب زیرزمینی در اختیار دولت میباشد. این در حالی است که پس از گذشت بیش از 5 سال از شروع این طرح، اثربخشی آن در نیل به هدف اصلی خود که همانا جبران کسری مخازن آبخوانهای کشور میباشد، با ابهامات جدی مواجه شده است. گذشته از آنکه، برخی از پروژههای طرح به لحاظ فنی و مالی واقعبینانه نبوده و از همان ابتدای امر محکوم به شکست بودهاند. بهطور کلی میتوان چنین اظهار نمود که در طرح احیا و تعادلبخشی، بهدلیل وجود ساختار تمرکزگرا و نگرش حاکمیتی بالا به پایین و غلبه رویکرد فرمان- کنترل در مدیریت آب زیرزمینی کشور، اغلب پروژهها در زمره اقدامات سلبی و نظارتی (از نوع نظارت اقدام- محور، نه نتیجه- محور) نظیر انسداد چاههای غیرمجاز، ایجاد گروههای گشت و بازرسی، نصب کنتور و... قرار گرفتهاند. فقدان بسترهای نهادی و قانونی، عدم هماهنگی بین دستگاهها و همچنین عدم وجود مشوقهای اجتماعی و اقتصادی لازم نیز موجب گردیده تا برخی از پروژههای مهم طرح نظیر ایجاد و تقویت تشکلهای آببران، از پیشرفت مناسبی برخوردار نباشند.
مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران بنا بر اهمیت موضوع طرح احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی مطالعاتی را به منظور: آسیبشناسی طرح و احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی در سطح ملی و تدوین نقشه راه و سند راهبردی احیا و تعادلبخشی آبهای زیرزمینی؛ در دستور کار قرار داده است.
نتایج مطالعه آسیبشناسی طرح احیا و تعادلبخشی، حاکیست از مهمترین پیشنیازهای احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی در سطح کلان میتوان به لزوم کاهش فشار بر منابع طبیعی (آب، خاک و محیطزیست) با تغییر نگرشها و رویکردها در الگوی توسعه اقتصادی کشور، ضرورت ایجاد بسترهای لازم (سیاسی، اقتصادی، نهادی و قانونی) برای توسعه مدیریت مشارکتی با تقویت جایگاه و نقش بهرهبرداران در سطوح مختلف تصمیمگیری، اجرا، نظارت و پایش و اصلاح ساختار حکمرانی منابع آب زیرزمینی اشاره کرد.
وضعیتی کنونی کشور در حوزه منابعآب زیرزمینی نتیجهٔ انباشت 50 سال بیتدبیری و عدم اقدام برای چارهجویی است. اکنون نیز، هر چه در شکلگیری یک اقدام عمیق و گسترده ملی برای مواجه با این بحران ملی درنگ شود، راهکارهای موجود کماثرتر و با هزینه افزونتری روبهرو میشود.
ضروری است، با به کارگیری ظرفیتهای موجود در بدنه علمی و دانشگاهی کشور، بخش خصوصی، بهرهبرداران و ذینفعان و با مشارکت نمایندگان قوای سهگانه، نقشه راه و الگوی برونرفت از بحران موجود ترسیم شده و بر اساس برنامه زمانی و قبول و تفکیک مسئولیت نهادها و بخشهای مختلف و هماهنگی بین آنها، به سرعت اقدامات اجرایی لازم انجام گیرد.