میان خیابانهای تو در تو و باریک محله نواب، 20 سال است که ساختمانی سبزرنگ به یکی از شلوغترین ساختمانهای منطقه تبدیل شده است. دیوارهای سبز، صندلیهای زخمی، راهپله باریک و کمنور، فضای مطبی را میسازد که سالهاست در آنجا بیماران مختلفبرای مسائل پوست و مو ویزیت میشوند.
ساعات عصر، اوج شلوغی مطب اوست. یکی از مراجعین، از منشی دکتر میپرسد:«دکتر کار لیزر هم انجام میدهند؟» خانم مسنی که طی 20 سال گذشته، اداره این مطب را برعهده داشته، میگوید:«لیزر در مطب فرشته و قیطریه انجام میشود، اینجا دکتر ویزیتهای معمولی را انجام میدهند.»
پزشک حاذق و نامدار، سر طاسی دارد و روی پوستش، لکهای مختلفی به چشم میخورد. مرد میانسالی با شکم برآمده مقابل او نشسته و با لحنی طنزآمیز میپرسد:«شما که دکتر پوست و مو هستید، چرا خودتان مو ندارید و برای خودتان مو نمیکارید؟» پزشکی که نزدیک به 65 سال سن دارد، میخندد و میگوید:«این سوال را همیشه بیمارانم از من میپرسند. من این تیپ را برای خودم بیشتر دوست دارم. اما تو نمیخواهی فکری برای شکمات بکنی؟» مرد میانسال، قد بلند است اما چاقی و اضافه وزن به وضوح از چهرهاش پیداست و میگوید حوصله رژیم گرفتن را ندارد. پزشک کارت ویزیتی از روی میزش برمیدارد، به سمت مرد میگیرد و میگوید:«بیا مطب قیطریه. جدیدترین دستگاه را وارد کردهایم. با عمل لیزر، همه این چربیها آب میشود. هزینهاش حدود ده میلیون است اما برای شما را رفاقتی حساب میکنیم.»
از مراجعه به سایتهای مختلف و حسابهای اینستاگرامی برای حل مسئله چاقی گرفته تا عملهای لیزر و پیکرتراشی، بازاری پیرامون این مسئله شکل گرفته است. حدود دو ماه پیش نیز پسر 25 سالهای در یکی از مطبهای خصوصی در شمال پایتخت، هنگام جراحی لاغری فوت کرد و البته پزشک نیز از مطب فرار کرد.
به جز هزینههایی که افراد چاق برای لاغر شدن متحمل میشوند، چاقی به یک معضل برای اقتصاد تبدیل شده است تا آنجا که در مطالعات دانشگاهی جهان، عبارتی با عنوان «اقتصاد چاقی» شکل گرفته است. همین مطالعات نشان میدهد چاقی سالانه بیشتر از تروریسم، برای اقتصاد جهانی هزینه دارد.
اضافه وزن، در محیط کار نیز برای اشخاص چاق هزینههایی دارد و عملکرد آنها را ضعیف میکند.
وضعیت چاقی در جهان چگونه است؟
از سال ۱۹۸۰ تا کنون، شیوع چاقی در جهان دو برابر شده است. در سال ۲۰۱۴، بیشتر از ۱.۹ میلیارد نفر از افراد بالای ۱۸ سال جهان، چاق بودهاند. از این تعداد، حدود ۶۰۰ میلیون نفر بیش از اندازه فربه بوده و چاقی مفرط داشتهاند.
۳۹٪ از بزرگسالان بالای ۱۸ سال، در سال ۲۰۱۴ اضافه وزن داشته و ۱۳٪ بیش از اندازه چاق و فربه بودهاند. ۳۸٪ از جمعیت مردها و ۴۰٪ از جمعیت زنها چاق بودهاند. در همین سال، ۴۱ میلیون نفر از بچههای زیر ۵ سال در جهان نیز دچار چاقی بودهاند.
بیشتر جمعیت جهان، در کشورهایی زندگی میکنند که در آنها چاقی و اضافه وزن، بیشتر از کمبود وزن و سوءتغذیه آدم میکشد. در کل جهان نیز چاقی بیشتر از کمبود وزن آدم میکشد. تنها در بعضی قسمتهای آسیا و آفریقا چنین مسئلهای وجود ندارد.
در گذشته چاقی بیشتر در کشورهای ثروتمند و پردرآمد اتفاق میافتاد، اما حالا در کشورهایی با درآمد پایین و متوسط نیز این مسئله شیوع پیدا کرده است. در آفریقا، تعداد کودکان چاق طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۴، دو برابر شده و به ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر رسیده است. حدود ۵۰ درصد از کودکان چاق زیر ۵ سال جهان نیز در آسیا زندگی میکنند.
بسیاری از کشورهایی با درآمد متوسط و پایین در جهان، با فشار و بار دو برابری از بیماری چاقی مواجه هستند، در حالی که این کشورها درگیر مقابله با مشکلات بیماریهای عفونی و سوءتغذیه هستند، همزمان موجی ناگهانی با سرعتی بالا از بیماریهای مربوط به چاقی به ویژه در مناطق شهری شکل گرفته است. ممکن است در برخی از این کشورها، سوءتغذیه و چاقی، همراه با هم در جامعه و در خانه وجود داشته باشد.
بر اساس گزارش موسسه جهانی بیامآی که یک نهاد تحقیقاتی در حوزه مرگ و میر است، خطر مرگ زودرس برای افراد در سن ۳۵ تا ۷۰ سال با وزن طبیعی، ۱۹ درصد در مردان و ۱۱ درصد در زنان است. در افراد چاق، خطر مرگ زودرس برای مردان به ۲۹ درصد و برای زنان به ۱۴.۶ درصد میرسد.
بر اساس صحبتهای امانوئل دیآنجلانتونیو، سرپرست این تحقیقات در دانشگاه کمبریج، به طور میانگین افراد با وزن بالا یک سال از امیدزندگیشان را از دست میدهند، افراد چاق و فربه نیز سه سال از امید زندگیشان از دست میرود. همچنین خطر مرگ زودرس، مردان چاق را بیشتر از زنان چاق تهدید میکند. خطر دیابت و مقاومت نشان دادن نسبت به انسولین نیز در مردان چاق بیشتر از زنان چاق است.
اگر افراد چاق در وضع نرمال قرار بگیرند، از هر ۷ مرگ زودرس در اروپا، یک مورد قابل پیشگیری خواهد بود. در امریکای شمالی نیز که نرخ چاقی بالاتر است، از هر ۵ مرگ زودرس، یک مورد قابل پیشگیری خواهد بود.
بر اساس صحبتهای ریچارد پتو، استاد دانشگاه آکسفورد، چاقی بعد از سیگار، دومین عامل مرگ زودرس در امریکا و اروپاست. سیگار کشیدن اولین عامل مرگ زودرس در اروپا و امریکاست و افراد سیگاری با ترک سیگار، میتوانند این خطر را از سرشان رفع کنند. اما چاق بودن در امریکا، از هر ۵ مرگ زودرس عامل یکی از آنهاست. در اروپا نیز از هر ۷ نفری که دچار مرگ زودرس میشوند، یک نفر به خاطر چاقی جان خود را در سنین جوانی و میانسالی از دست داده است.
تحقیقات دیگری نیز در دانشگاه کلمبیا نشان میدهد از هر۵ مرگ در امریکا، یک مرگ بر اثر چاقی اتفاق میافتد. این تحقیق که در یک بازه ۲۰ ساله بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۶ انجام شده است، نشان میدهد در ۱۸.۲ درصد از مرگ و میرهای امریکاییها، چاقی دخیل بوده است.
دو سوم از جمعیت امریکا یا به عبارتی دیگر، دو نفر از هر سه بزرگسال امریکایی، اضافه وزن دارد و ۳۵.۷ درصد از این جمعیت نیز، چاق و فربه هستند.
در استرالیا نیز، دو سوم از جمعیت چاق هستند. از هر ده مرد استرالیایی، ۷ نفر چاق هستند. از دو زن، یک نفر چاق است. از هر ۴ کودک نیز، یک نفر درگیر چاقی است.
در حالی که نهادهای مختلفی در دنیا وجود دارند و مطالعات مخصوصی درباره چاقی انجام میدهند، در ایران ضعف آماری وجود دارد و به جز اظهارنظرهای پراکنده، نمیتوان اطلاعات دانشگاهی و آماری به دست آورد.
60 درصد جمعیت ایران چاقاند
آمار سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۴ نشان میدهد ٦٢,٧درصد جمعیت کشور اضافه وزن و چاقی دارند، به این ترتیب ٥٠میلیون از ٨٠میلیون نفر جمعیت کشور با این معضل حوزه سلامت در ارتباطند.
میزان اضافه وزن در میان ایرانیان دوبرابر میانگین جهانی است. گفته میشود ٣٣درصد جمعیت دنیا اضافه وزن دارند، درحالی که این عدد در ایران ٦٠ تا ٦٥درصد جمعیت است. در این وضعیت، زنان سهم بیشتری نسبت به مردان دارند.
محمدرضا عبدالحسینی، دبیر اجرایی دومین کنگره بینالمللی جراحیهای چاقی و متابولیک، میگوید: «80درصد کسانی که چاقی بیش از حد دارند، نمیتوانند وزن خود را پایین آورند. اگر یک فرد آسیایی و اروپایی در یک قد و وزن مشابه کنار یکدیگر قرار گیرند، خطر دیابت و فشارخون در فرد آسیایی بیشتر است. به ازای هر پنج کیلو اضافه وزن، ٨٤درصد آمار ابتلا به دیابت در افراد آسیایی بیشتر میشود. از نظر ژنتیکی و اقلیمی آسیاییها بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماریهای متابولیک و چاقی هستند.»
در دهههای گذشته افراد اغلب در دهه سوم و یا چهارم زندگی خود مبتلا به چاقی و پس از حدود یک دهه مبتلا به بیماریهای قلبی- عروقی ناشی از چاقی و حدود ١٠ تا ١٥سال بعد دچار مرگومیر میشدند. اما درحال حاضر سن شیوع چاقی به سنین کودکی و نوجوانی رسیده است و در ادامه آن، این افراد در سنین جوانی به عوارض ناشی از چاقی مانند دیابت و فشارخون بالا مبتلا میشوند.
معاون تربیت بدنی و امور سلامت وزارت آموزش و پرورش نیز اعلام کرده است ۲۰ درصد از دانشآموزان ایرانی، دچار اضافه وزن و چاقی هستند. ایران بین ۱۹۴ کشور جهان، در رتبه ۷۴ از نظر چاقی قرار دارد.
هزینه 2تریلیون دلاری چاقی برای اقتصاد جهان
نشریه معتبر اکونومیست در گزارشی در خصوص «اقتصاد چاقی» چنین مینویسد:«چاق بودن مانند لیسانس نداشتن است. این پیامی عجیب و غریب است. مردان سوئدی که در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، به خدمت اجباری ارتش رفته و در سن ۱۸ سالگی چاق بودند، ۱۶ درصد کمتر از همسالان خود با وزن نرمال درآمد کسب میکنند. یک سال تحصیل اضافه در سوئد، باعث ۶ درصد افزایش درآمد میشود. ۱۶ درصد درآمد کمتر، برابر با حدود سه سال تحصیلات دانشگاهی در سوئد و فایده اقتصادی آن است. بنابراین افراد چاق، مانند دانشجوهای سال اولی هستند که هرگز نمیتوانند مدرک لیسانس بگیرند. در نگاه اول، افراد شکاک ممکن است با نتایج این تحقیقات متقاعد نشوند. در بسیاری از کشورها، فقیرترین افراد، چاقترینها هستند. یک مطالعه نشان میدهد که آمریکاییهایی که در شهرهای فقیر زندگی میکنند، بیشتر مستعد ابتلا به چاقی هستند. اگر افراد چاق زمینه فقر داشته باشند، پس ما انتظار داریم آنها درآمد کمتری نسبت به دیگران به دست آورند.
«مجازات چاقی» به تبعیض مستقیم در بازار کار مربوط نمیشود. تحلیلهای روانشناسان از مسائل غیر شناختی مانند محبوبیت و انگیزه میتواند این ماجرا را تبیین کند. کودکان چاق، مهارتهای غیرشناختی کمتری کسب میکنند. آنها کمتر احتمال دارد در تیمهای ورزشی عضو شوند و حتی ممکن است با تبعیض معلمها روبرو شوند. همین مسئله، زمینه درآمد کمتر آنها را در سالهای بزرگسالی فراهم میکند.»
بر اساس گزارشهای جهانی، خشونت، جنگ و تروریسم سالانه 2.1 تریلیون دلار به اقتصاد جهان هزینه تحمیل میکند و چاقی، 2 تریلیون دلار. یعنی هزینه چاقی بر اقتصاد جهان تنها 100 میلیارد دلار از هزینه تروریسم کمتر بوده است.
دانشگاه هاروارد نیز مطالعهای را در خصوص اقتصاد چاقی انجام داده و هزینههای مستقیم و غیرمستقیم این مسئله را برآورد کرده است. بر اساس این گزارش، از دست دادن روزهای کاری، برای افراد چاق هزینه دارد. شاغلان چاق، روزهای بیشتری را به خاطر غیبت کوتاه مدت، ناتوانی بلندمدت و مرگ زودرس از کارکنان غیرچاق از دست میدهند.
کارفرماها نیز هزینه بیشتری را برای بیمه زندگی و جبران خسارت این افراد میپردازند. بعضی مطالعات نیز نشان میدهد چاقی همراه با حقوق کمتر و درآمد کمتر خانوار است.
هاروارد همچنین در خصوص هزینههای مستقیم و غیرمستقیم چاقی در ۶ شرایط مربوط به چاقی مانند دیابت نوع۲، فشار خون بالا، بیماریهای قلبی عروقی، بیماریهای کیسه صفرا، سرطان روده بزرگ و سرطان سینه پس از یائسگی مینویسد. یک مطالعه قدیمی نشان میدهد در سال ۱۹۸۶، ۵.۵ درصد از هزینههای مربوط به این بیماریها چیزی در حدود ۳۹ میلیارد دلار، بر اثر چاقی بوده است.
مطالعه دیگری نیز در خصوص هزینههای پزشکی در امریکا نشان میدهد در سال ۲۰۰۸، چاقی مسئول هزینههای ده درصد از بیماریها بوده است، چیزی در حدود ۸۶ میلیارد دلار در یک سال.
شخصیتی دانشگاهی به نام فینکنستلین نیز مطالعه دیگری را بر اساس اطلاعات حسابهای ملی هزینههای سلامت در امریکا انجام داده و اینطور براورد کرده است که در سال ۲۰۰۶، ۱۴۷ میلیارد دلار از هزینههای مراقبتهای درمانی، به چاقی اختصاص داشته است.
محققان برآورد میکنند تا سال ۲۰۳۰، هزینههای پزشکی مربوط به چاقی به ۶۶ میلیارد دلار طی یک سال برسد.
کشورهایی که کمتر از امریکا با چاقی روبرو هستند، هزینههای کمتری برای این مسئله میپردازند. اما فشار و حجم باری که روی دوش آنها نیز وجود دارد، سنگین است.
مطالعات دیگری نیز در امریکا، هزینههای سرانه چاقی را برآورد کرده است. بر این اساس، در سال ۲۰۰۶، هر فرد چاق به طور متوسط ۱۴۲۹ دلار بیشتر از افراد با وزن نرمال برابر با ۴۲ درصد بیشتر، برای هزینههای سلامت پرداخته است. مطالعه شخص دیگری به نام مِیِر هوفر نیز نشان میدهد هر فرد چاق ۲ هزار و ۷۴۷ دلار هزینههای سلامت بیشتری نسبت به افراد دیگر میپردازند. این میزان ۱۵۰ درصد بیشتر از هزینههای سلامت افراد غیرچاق است.
تامپسون نیز در مطالعاتی دریافته است که هزینههای ناشی از چاقی برای هر فرد، مانند هزینههای ناشی از سیگار کشیدن است.
در مردان میانسال چاق هزینههای مربوط به سکته مغزی، بیماری عروق کرنر، دیابت، فشار خون بالا و کلتسرول بالا، ۹ هزار تا ۱۷ هزار دلار بیشتر از افراد با وزن نرمال و درگیر در همین بیماریها، هزینه دارد.
تحقیقاتی که در دانشگاه شیکاگو انجام شده نیز نشان میدهد سالانه دو میلیون و ۸۰۰ نفر در جهان، بر اثر چاقی میمیرند. در سال ۲۰۰۸، ۲۱ درصد از هزینههای سلامت کشور به چاقی اختصاص یافته است.
تحقیقاتی در مدرسه پزشکی سنگاپور نیز نشان میدهد هزینههای سلامت برای بچههای چاق ۱۹ هزار دلار بیشتر از بچههایی با وزن نرمال است.
هزینههای پزشکی برای بچههای چاق ده ساله، در آمریکا به حدود ۱۴ میلیارد دلار میرسد.
صنایع خاص مانند خطوط هواپیمایی، صنایع غذایی و بهداشتی نگرانیهای مخصوص به خودشان را دارند. به دلیل افزایش میزان چاقی، خطوط هواپیمایی با هزینههای بیشتر سوخت مواجه شده و برای افزایش پهنای صندلیها تحت فشار قرار دارند. در سال ۲۰۰۰ وزن اضافی مسافران چاق ۲۷۵ میلیون دلار برای هواپیمایی هزینه داشته است. صنعت بهداشت موظف است در مورد امکانات خاصی مانند تجهیزات بلند کردن و آمبولانس باریاتریک سرمایهگذاری کند تا بطور محکمی بیماران چاق را کنترل کند. هزینههای رستورانها به دلیل متهم کردن قضایی آنها برای ایجاد چاقی افزایش یافت. در سال ۲۰۰۵ کنگره آمریکا در مورد قانونی برای منع کشوری در برابر صنعت غذایی مرتبط با چاقی بحث و گفتگو کرد، هر چند هرگز تصویب نشد.