برآوردهای مبتنی بر دادههای سامانه ملی اشتغال حاکی از این است که در سال 1399، در اقتصاد ایران بیش از یکمیلیون و 711 هزار نفر فارغالتحصیل دانشگاهی زیر 40 سال بیکار وجود داشته که 82 درصد آنها مجرد بودند و غالباً بهعنوان فرزند در کنار خانواده زندگی میکردند.
مرکز آمار ایران سهم فارغالتحصیلان دانشگاهی و آموزش عالی از جمعیت بیکاران کشور در سال 1399 را 38.9 درصد و جمعیت آنها را کمتر از 963 هزار نفر تخمین زده است؛ اما برآوردهای مبتنی بر دادههای سامانه ملی اشتغال و کسبوکار که از دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این زمینه منتشر شده، اختلافات چشمگیری با روایت مرکز آمار دارد و بهعنوان نمونه، سهم بیکاران فارغالتحصیل دانشگاهی زیر 40 سال از جمعیت بیکاران کشور را 61.2 درصد و جمعیت آنها را بیش از یکمیلیون و 711 هزار نفر اعلام میکند.
زندگی خصوصی دانشگاهیهای بیکار
بیکاری جوانان فارغالتحصیل دانشگاهها و آموزش عالی جدا از بار روانی و اجتماعی بیکاری و اتلاف عمر برای خود این افراد، برای خانوادههایشان نیز آزاردهنده بوده و بهویژه از منظر اقتصادی دارای هزینه بالایی است. علاوه بر این، تأثیر وضعیت اشتغال جوانان درسخوانده در ازدواج و تشکیل خانواده نیز امر بدیهی و اثبات شدهای است؛ آنهم در شرایطی که یک جوان بیکار بدون اتکا به وضعیت اقتصاد خانواده، بهسختی قادر به تأمین ملزومات ازدواج و زندگی مشترک است.
یکی از موضوعاتی که در گزارش دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و با استناد به دادههای مرکز آمار ایران مورد بررسی قرار گرفته، پیشنهاد طرحی برای اشتغال این دسته از بیکاران از طریق آموزش و تدریس به دانشآموزان بازمانده از تحصیل در دوران کروناست که در بهترین حالت میتواند شرایط اشتغال موقت 35 هزار نفر از آنها را بعد از یک دوره آموزشی و با دستمزد ماهانه 2 میلیون تومان تضمین کند. گذشته از اینکه چنین طرحی در مقایسه با جمعیت یکمیلیون و 711 هزار نفری فارغالتحصیلان بیکار زیر 40 سال کارگشاست یا نه، آمارهای ارائه شده در این گزارش بسیار قابل تأمل است.
بررسیهای دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت کار در مورد وضعیت تأهل بیکاران دارای تحصیلات عالی، نشان میدهد 84 درصد این جمعیت یکمیلیون و 711 هزار نفری در سال 1399 مجرد، 14 درصد متأهل و 2 درصد (به دلیل فوت یا طلاق) بدون همسر هستند. از نگاهی دیگر به این ماجرا، بیشترین تعداد این گروه از بیکاران معادل یکمیلیون و 547 هزار نفر، در خانواده نقش فرزند را دارا هستند. بهعبارتدیگر، بیش از 90 درصد بیکاران فارغالتحصیل دانشگاهی زیر 40 سال کشور، همچنان بهعنوان فرزند در کنار خانواده زندگی میکنند و عمدتاً بار مالی معیشت آنها نیز بر گرده خانوادههاست.
بیکاری درسخواندهها به تفکیک استان
بررسی نقشه پراکندگی بیکاران فارغالتحصیل زیر 40 سال در ایران حاکی از این است که کانون اصلی این جمعیت بنا به جغرافیای اقتصادی و اجتماعی کشور، در تهران است و درمجموع 254 هزار و 445 نفر از فارغالتحصیلان دانشگاهی زیر 40 سال بیکار در سال 1395 در این استان زندگی میکنند.
البته این موضوع برای تهران بهعنوان پایتخت و پرجمعیتترین استان کشور که بیشترین مهاجرتپذیری را دارد، دور از انتظار نیست؛ اما نکته قابلتوجه این است که در این ردهبندی، استان خوزستان بهعنوان پنجمین استان پرجمعیت کشور، در رتبه دوم بیکاران فارغالتحصیل دانشگاهی قرار گرفته و بعد از آن استان کرمان بهعنوان نهمین استان پرجمعیت کشور در رتبه سوم قرار دارد. استانهای فارس و اصفهان نیز بهعنوان چهارمین و سومین استانهای کشور از لحاظ جمعیت، در رتبههای سوم و چهارم میزبانی از فارغالتحصیلان بیکار جای میگیرند.
از منظر جمعیت بیکاری درسخواندهها به تفکیک استان، بدترین شرایط به استان خوزستان تعلق دارد که باوجود سهم 14.8 درصدی از تولید ناخالص ملی، فارغالتحصیلان دانشگاهی آن چنین شرایطی نامساعدی دارند. در مقابل، استانهای یزد، قزوین، خراسان جنوبی و قم به ترتیب از نظر جمعیت بیکاران فارغالتحصیل زیر 40 سال بهترین شرایط را دارند بهگونهای که در سال 1399، فقط 8307 فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار زیر 40 سال در استان یزد وجود داشته و جمعیت این افراد در استان قزوین 8610 نفر و در استان خراسان جنوبی 8840 نفر بوده است.
سایر شاخصهای بیکاری درسخوانها
برآوردهای انجام شده بر پایه اطلاعات سامانه ملی اشتغال و مرکز آمار ایران حاکی از این است که در سال 1399 حدود 52 درصد بیکاران دارای تحصیلات دانشگاهی زیر 40 سال در ایران را مردان و 48 درصد را زن تشکیل میدادند. از نگاهی دیگر، بررسی جمیع بیکاران این گروه به تفکیک دهکهای درآمدی نیز حاکی از این است که بیشترین سهم از این جمعیت بیکاران معادل 14.3 درصد به دهک هفتم درآمدی مربوط میشود و درمجموع، دهکهای متوسط درآمدی (از 4 تا 7) با سهم 46.3 درصدی، بیشترین سهم را بیکاران فارغالتحصیل زیر 40 ساله کشور دارند.
از این منظر، کمترین تعداد بیکاران معادل 6.1 درصد متعلق به دهک اول درآمدی است. بررسی جایگاه درآمدی خانوارهای دارای فرزند فارغالتحصیل دانشگاهی نشان میدهد که سهم خانوارهای ضعیفتر از بیکاران فارغالتحصیل کمتر است و این رویه تا دهک هفتم درآمدی که مرز میان دهکهای فقیر و دارا محسوب میشود، ادامه دارد.
احتمالاً، همراهی فارغالتحصیلان در خانوارهای فقیر با مشاغل با درآمد کمتر یا نامتناسب آب تحصیلات در خانوارهای فقیر یکی از دلایل کاهش سهم درسخواندهها در این خانوارها باشد؛ بهخصوص که طبق گزارش معاونت رفاه اجتماعی وزارت کار، بیش از 90 درصد فارغالتحصیلان بیکار زیر 40 سال کشور همچنان بهعنوان فرزند در کنار خانواده زندگی میکنند و طبیعتاً هزینه معیشت آنها به خانوار تحمیل خواهد شد. بالا ماندن سهم این جمعیت در خانوارهای 4 دهک بالای درآمدی هم میتواند بهنوعی وابسته با تابآوری اقتصادی بالاتر این خانوارها باشد.
گزارش دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی با موضوع «طرح مشاغل عمومی حمایت از بیکاران دارای تحصیلات دانشگاهی» را اینجا بخوانید.