در روزهای گذشته، رییسجمهور به همراه تیم اقتصادیاش به سه کشور آسیای جنوب شرقی سفر کرد تا روابط اقتصادی ایران واین سه کشور آسیای جنوب شرقی بیشتر گسترش یابد. نیم نگاهی به سه کشور تایلند، ویتنام و مالزی نشان میدهد که هر سه کشور مذکور عضو گروه «آسهآن» هستند و توانستهاند با عضویت در این گروه با استفاده از امکاناتی که این گروه در اختیارشان قرار میدهد در سالهای گذشته به رشدهای مناسبی دست پیدا کنند و حالا اینکه ما بخواهیم با استفاده از تجارب این کشورها به رشد اقتصادی رسیده یا این کشورها را الگوی رشد اقتصادی خود قرار دهیم، شدنی نیست.
اما در همین حال میتوانیم از کمک این کشورها و تجارب اقتصادی آنها در رسیدن به رشدهای قابل توجه شان استفاده کنیم. در همین حال در سالهای گذشته الگوهای مختلف اقتصادی کشورهای دیگر همچون چین، ترکیه و مالزی برای ایران مطرح بود اما نکته اساسی در الگوبرداری برای توسعه توجه به ظرفیتها، قابلیتها وشرایط و امکانات دو کشور است. اشتراک ما با کشورهای حوزه آسیای جنوب شرقی در اختیار داشتن برنامههای بلندمدت و چشماندازههای ١٤٠٤ است اما کشورهای آسیای جنوب شرقی بر عکس ایران و کشورهای اطراف ایران اقتصادشان بر اساس نفت پایهریزی نشده است به همین جهت فرصت قابل تامل ما و این کشورها در این است که ازمزیتهای نسبی یکدیگر بهره ببریم و بتوانیم از بازارهای هم استفاده کنیم. در حوزه فعالیت ما اکثر کشورهای عربی اقتصادی شبیه خودمان دارند و برعکس در آسیایی جنوب شرقی هر کشور اقتصادش بر مبنای مزیتی خاص شکل گرفته است.
ویتنام بعد از جنگ طولانی که داشت، توانست اتحاد بیشتری را در کشورش پایهریزی کند و الگوی توسعهای خود را بر مبنای همین مزیتهایش پایهریزی کرد و با ورود به گروه «آسهآن» توانست از امکانات سایر اعضا استفاده کرده و برنامه توسعهایاش منجر به ثبت رشد اقتصادیاش شد. این امر برای تایلند و مالزی هم به همین شکل اتفاق افتاد و اعضا با استفاده از کمکهای گروه آسه آن توانستند رشدهای اقتصادیشان
را پایهریزی کنند.
در عین حال در منطقه ما، گروه اکو فعال با اعضایی همچون پاکستان، افغانستان، آذربایجان، قزاقستان و قرقیزستان و... وجود دارند و سوال اینجاست که ما در این گروه چقدر توانستهایم از کمکهای یکدیگر بهره ببریم و چقدر همگرایی با یکدیگر داشته باشیم؟ جواب این سوال دردآور و واقعی است.
در حقیقت اعضای اکو نتوانستهاند همان میزان که اعضای «آسهآن» به یکدیگر کمک کردند، کمک کنند. گروه «آسهآن» به اعضایش کمک کرد تا هر کشوری با توجه به وضعیتش الگوی توسعهای را برای خودش تعریف کند، شک نکنید الگوی توسعهای مالزی و ویتنام اصلا شبیه هم و یکسان نبوده چرا که بنیادها و قابلیتهای هر دو کشور متفاوت است اما مقوله کمک کردن برای هر کدام از این کشورها تکرار شده است تا به رشد برسند و در نهایت قدرت این گروه افزایش یابد.
حالا به نظر میرسد با توجه به اینکه مثلا سطح مبادلات تجاری ایران و ویتنام تنها ٤٠٠ میلیون دلار است و قرار است در یک بازه زمانی به دو میلیارد دلار برسد ما هم از این ظرفیتها استفاده کنیم و بخواهیم تا اعضای گروه «اکو» با اعضای گروه «آسهآن» بیشتر به یکدیگر نزدیک شوند و بیشتر از ظرفیتهای هم استفاده کنند.
در عین حال نباید حضور چین در این بازار را نادیده بگیریم. چین یکی از بزرگترین موانع افزایش مبادلات و تجارت ایران و کشورهای آسیای جنوب شرقی است و با تولید انبوه و ارزان طی سالهای گذشته توانسته بازار مناسبی از ایران را در اختیار خود بگیرد و حالا حاضر نیست این بازار را به راحتی در اختیاز سایر کشورها قرار دهد.
به این جهت به نظر میرسد راهکار، پیوند «اکو» و «آسهآن» است اگر ظرفیتهای این دو نهاد را در کنار هم بگذاریم با توجه به اینکه ما در مرکز اکو و مالزی در مرکز «آسهآن» قرار گرفتهایم میتوانیم از ظرفیتهای مناسب این دو گروه استفاده کرده و به رشدهای قابل توجه برسیم.
نباید نادیده گرفت که در دنیای امروز تنها حرکت کردن توفیق ندارد؛ باید به سمت گروهی حرکت کردن برویم، این یک اصل است که کشورهای آسیای جنوب شرقی به خاطر نگاه جمعی که به همکاری با یکدیگر داشتند، توانستند موفق شوند.