رادیو مجازی اتاق ایران - 15 آبان 1403

گزارش پایگاه خبری اتاق ایران از بازنمایی اعتیاد کودک در تلویزیون

غفلت مسئولین، چطور به «اعتیاد نوزدان» انجامیده است؟

بچه‌های بی‌شناسنامه، کودکان کار، کودکان خرده‌فروش مواد مخدر، حاصل غفلت خانواده و مسئولان کشور هستند. این بچه‌ها در معرض فروش هستند، در معرض اجاره داده شدن هستند، دور انداخته می‌شوند و در کیسه زباله پیدا می‌شوند. چرا که ما در مقطعی که می‌توانیم جلوی آن‌ها را بگیریم، اقدام نکرده‌ایم.

12 آبان 1395
کد خبر : 5108
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
بچه‌های بی‌شناسنامه، کودکان کار، کودکان خرده‌فروش مواد مخدر، حاصل غفلت خانواده و مسئولان کشور هستند. این بچه‌ها در معرض فروش هستند، در معرض اجاره داده شدن هستند، دور انداخته می‌شوند و در کیسه زباله پیدا می‌شوند. چرا که ما در مقطعی که می‌توانیم جلوی آن‌ها را بگیریم، اقدام نکرده‌ایم.

فاطمه دانشور رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی اتاق ایران و پرویز افشار، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر-عکس:مونا خیرآبادی

«من تا چهارم ابتدایی درس خوندم. از همون کودکی که دنیا اومدم معتاد بودم. یعنی مامانم وقتی منو به دنیا اورد، اعیتاد داشتم. مامانم از 13 سالگی تریاک مصرف می‌کرد. بابام نمی‌دونست که مامانم به من مواد می‌ده. شاید مامانم دلش برام می‌سوخت وقتی می‌دید درد دارم بهم تریاک می‌داد. من یه روز خمار رفتم مدرسه و سر کلاس خوابم رفته بود. همیشه ته کلاس می‌نشستم. درسم خوب نبود چون همه زندگیم شده بود مواد. وقتی که خمار بودم، معلم اومد و دید که خوابم. شروع کرد به داد و بیداد کردن. گفت چرا خوابی؟ اصلا چرا اینجا ثبت نام شدی؟ من انقدر که خمار بودم جواب معلم رو نمی‌تونستم بدم. یه مدرسه‌ای بود که پسر و دختر با هم قاطی بودن. هیچ حرفی نداشتم بزنم، زورم نمی‌رسید. همه بچه‌ها شروع کردن به خندیدن. چون من همه‌اش به فکر این بودم که زودتر برسم خونه و مواد مصرف کنم. به فکر این که الان دارن منو مسخره می‌کنن و به من ترحم می‌کنن نبودم. زنگ آخر خورد و داشتم می‌رفتم خونه، همه بچه‌ها با هم نقشه کشیده بودن که منو کتک بزنن. من داشتم می‌رفتم که به مواد برسم، لباسام خاکی بود، منو مسخره کردن، منو زدن، به من ترحم کردن و گفتن جات اینجا نیست.» این روایت دختر 18 ساله‌ای از روزهای کودکی‌‌اش است که 17 سال را با اعتیاد گذرانده است. سمیه، چند شب پیش مقابل دوربین برنامه تلویزیونی «اکسیر» قرار گرفت و برای اولین بار در صدا و سیما، از حکایت «اعتیاد کودکان» تعریف کرد. او روزها و شب‌هایی را هم در اوج دوران نوجوانی، با کارتن‌خوابی سپری کرده و سخت‌ترین تجربه‌اش را چنین واگویه می‌کند:«باعث می‌شد واسه مواد هر کاری بکنم.»

سمیه حالا یک سال است که به واسطه آشنایی با موسسه‌ای خیریه، توانسته ترک کند و سلامت کامل خود را به دست آورد، البته به گفته خودش هیچ‌گاه تصور نمی‌کرده بتواند شبیه به «آدم‌های عادی» زندگی کند. آدم‌های عادی، عبارتی است که این دختر جوان، زیاد به کار می‌برد و می‌گوید:«انقدر به من بد نگاه کرده بودن که از همه آدمای عادی می‌ترسیدم و فکر می‌کردم جام پیش‌شون نیست.»

پدیده اعتیاد کودکان و کارتن‌خوابی دختران نوجوان که زمانی توسط مسئولان انکار می‌شد، حالا به عنوان یک واقعیت اجتماعی پذیرفته شده و برنامه‌سازان تلویزیون نیز به دنبال بازنمایی آن در رسانه رفته‌اند.

در برنامه اکسیر با اجرای فرزاد حسنی، فاطمه دانشور، رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی وحاکمیت شرکتی اتاق ایران نیز به همراه پرویز افشار، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر حضور داشتند و به بررسی کارشناسی پدیده اعتیاد کودکان و زنان پرداختند.

در برنامه ششم توسعه، جایی برای اقشار آسیب‌پذیر دیده نشده است

15 هزار کارتن‌خواب در تهران زندگی می‌کنند و حدود 2 هزار نفر از آن‌ها زن هستند

فاطمه دانشور که ریاست کمیسیون اجتماعی شورای شهر تهران را نیز بر عهده دارد، یکی از معدود افرادی است که در سال‌های گذشته درباره این واقعیت اجتماعی، هم در مجامع عمومی صحبت کرده و هم در عمل، فعالیت کرده است. او در موسسه مهرآفرین، 8 هزار نفر از زنان بی‌سرپرست و بدسرپرست را تحت پوشش دارد.

دانشور درباره تعداد افراد معتاد و کارتن‌خواب می‌گوید:«اگر بخواهیم این آمار را طی ده سال گذشته بررسی کنیم، در یک بازه زمانی تعداد آن بسیار افزایش پیدا کرد. آماری که من از شهرداری گرفته‌ام، در سال 86 تعداد کارتن‌خواب‌های ثبت شده در تهران 2 هزار نفر بود اما سیر صعودی پیدا کرد و در سال 92 به 15 هزار نفر افزایش پیدا کرده است. که در این بین درصدی متعقل به جامعه زنان است. بین 1500 تا 2 هزار نفر ثبت شده است. زنانی که به نوعی اعتیاد شدید داشتند و به کارتن‌خوابی روی آورده بودند، طی یک مقطعی درست سال گذشته، حدود 400 نفر آن‌ها برای درمان توسط شهرداری و نیروی انتظامی جمع‌آوری شدند.»

رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی اتاق ایران، غفلت‌زدگی جامعه را یکی از دلایل اصلی وجود این پدید‌ه‌ها می‌داند و چنین توضیح می‌دهد:«در موضوع آسیب‌های اجتماعی بالاخص در خصوص زنان، غفلت‌زدگی زیادی وجود دارد. اکثر آن هم از خانواده بلند می‌شود. توجه به وضعیت زنان در خانواده‌های بدسرپرست مغفول واقع شده است. به خصوص درباره باروری زنان غفلت زیادی وجود دارد. وقتی درباره مرد معتاد صحبت کنیم، باز شرایط خیلی بهتری وجود دارد. طی بررسی‌هایی که داشته‌ام، اکثر زن‌های معتاد شاید حدود 90 درصد، زیر 45 سال و در سن باروری هستند و همین خطرات زیادی ایجاد می‌کند.»

او ادامه می‌دهد:«چرا تا زمانی که این افراد در خانواده هستند، ما و مسئولان حواس‌مان به آن‌ها نیست؟ شرایط مادر به گونه‌ایست که در خانواده نیاز به حمایت دارد و ممکن است وضعیت خانواده را به جایی ببرد که دختر بخواهد از آن‌جا فرار کند. بیشتر خانم‌های معتادی که با آن‌ها صحبت می‌کنم، در بازه‌ای از خانه فرار کرده‌اند. چرایی فرار آن‌ها از خانه باید بررسی شود. و چرا هیچ دستگاه متولی نبوده که در زمان فرار آن‌ها از خانواده، به وضعیت‌شان رسیدگی کنند؟ این مسئله برمی‌گردد به اینکه ما بعضی از اقشار جامعه آسیب‌پذیر را در برنامه‌ریزی‌هایمان ندیده‌ایم. در برنامه‌های توسعه سوم، چهارم، پنجم و ششم هم ندیده‌ایم.»

او در خصوص مشاهدات میدانی‌اش چنین توضیح می‌دهد:«وقتی سری به محلات منطقه 12 مانند محله هرندی بزنید، می‌بینید ساعت 2 بعد از نصفه شب، یک مادر با سه بچه، یک پدر با سه بچه، در خیابان و بین معتادان هستند. این تصاویر حال آدم را خراب می‌کند که در یک محله پرآسیب، یک بچه چرا باید در خیابان باشد و مصرف معتادان را به چشم ببیند؟ مسیری که این بچه در آینده طی خواهد کرد، همان مسیری است که الان در آن بزرگ می‌شود.»

بچه‌ها در معرض فروش و دور انداخته شدن هستند

در کشور هیچ مهدکودک شبانه‌روزی وجود ندارد و زنان معتاد به همین دلیل ترک نمی‌کنند

دانشور بر اساس فعالیت‌های میدانی اعتقاد دارد، باید مهدکودک‌های شبانه روزی در کشور وجود داشته باشد. او می‌گوید:«ما حتی یک مهدکودک شبانه‌روزی در کل کشور نداریم. مانند کشورهای پیشرفته چنین مهدکودک‌هایی برای والدینی که رفتارهای پرخطر در محلات آسیب‌خیز دارند، پیش‌بینی نکرده‌ایم. ما یک کمپ نداریم که کنار آن مهدکودک باشد که مادری که می‌خواهد ترک کند، بچه‌اش را به آن‌جا بسپارد. مادر به خاطر نگرانی از بچه‌اش، ترک نمی‌کند.»

دانشور توضیح می‌دهد:«ما 264 نمونه مادر را شناسایی کرده‌ایم که اعتیاد دارند و کودک شیرخوار دارند. از آبان سال گذشته تا کنون، از این 264 مادر، با مشاوره‌ای که یک سال روی آن‌ها انجام شده، تنها 23 نفر حاضر به ترک شده‌اند. باقی آن‌ها حاضر نیستند و نگرانی‌شان بچه‌هایشان است. می‌گویند ما را جایی ببرید که بچه‌هایمان هم بتوانیم کنارمان نگه داریم. چنین مراکزی نداریم یا ظرفیت آن‌ها بسیار محدود است. در این شرایط وقتی مادر نمی‌خواهد ترک کند، تکلیف رشد و تربیت بچه چیست؟»

دانشور پیش از این برنامه، در یکی از جلسات کمیسیون مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی از نوزادهایی صحبت کرده بود که شهرداری در سطل‌ زباله پیدا می‌کند. او در برنامه «اکسیر» نیز در خصوص آن‌ها گفت:«این‌ها فرزندان و نوزادان مادران مبتلا به اعتیاد هستند. در مورد این بچه‌ها،چند حق تضعیف می‌شود. اولین حق، حق سلامت این فرزندان است. اگر بعد از تولد هوشیاری بیمارستان و پزشک نباشد و بچه بدون سم‌زدایی ترخیص شود، اعتیاد را همراه با خودش خواهد برد. دومین حق، حق هویت است. بچه‌های بی‌شناسنامه، کودکان کار، کودکان خرده‌فروش مواد مخدر، حاصل غفلت خانواده و مسئولان کشور هستند. عمده این مادران در ازدواج‌های ثبت نشده کودکان‌شان را به دنیا می‌آورند و به همین دلیل، صاحب اوراق هویت نمی‌شوند و محروم از خدمات اجتماعی رشد می‌کنند. به گونه‌ای که با بسیاری از بچه‌های 12 و 13 ساله مواجه شده‌ایم که به خاطر شناسنامه نداشتن، مدرسه نرفته‌اند. به خاطر همین مسئله، آن‌ها هر قدر هم بزرگ‌تر شوند از فرصت‌های شغلی هم نمی‌توانند برخوردار شوند. پس باید چه کنند؟ در بهترین حالت کودک کاری می‌شوند که سر چهارراه فال می‌فروشند. این در بهترین حالت است. خیلی از آن‌ها در خرده‌فروشی‌های مواد مخدر به کار گرفته می‌شوند که مشاغل سخت پنهان هستند و جرم است. بدون اینکه بچه آگاهی داشته باشد به او می‌گویند مواد را حمل کن.»

دانشور ادامه می‌دهد:«حق امنیت این بچه‌ها را هم باید مورد توجه قرار داد. این بچه‌ها در معرض فروش هستند، در معرض اجاره داده شدن هستند، متاسفانه دور انداخته می‌شوند و در کیسه زباله پیدا می‌شوند. تمام این‌ها به خاطر غفلت‌زدگی والدین و مسئولین است. چرا ما در مقطعی که می‌توانیم جلوی آن‌ها را بگیریم، اقدام نکرده‌ایم.»

دانشور البته می‌گوید وزارت بهداشت به گزارش فروش بچه‌ها توجه کرده و ابلاغیه‌ای را صادر کرده‌ است که بیمارستان‌ها اگر با مادر باردار معتاد مواجه شوند، موظف هستند نوزاد را برای سم‌زدایی نگه‌دارند. مددکار و کادر پزشکی بعد از آن باید به محل زندگی مادر معتاد هم توجه کنند و موضوع را به اورژانس بهزستی اطلاع دهند. دانشور می‌گوید:«این موضوع از سال گذشته ابلاغ شده اما هنوز بسیاری از آن اطلاع ندارند.»

بیشترین انتقاد دانشور که خود در این زمینه فعالیت می‌کند، متوجه قوه مقننه است. او می‌گوید:«مجلس عقب و کند است. مجلس باید سریع‌ این موارد را شناسایی کند و افراد متخصص را به کمیسیون دعوت کند. چرا که بسیاری از نمایندگان ما مشکلات را نمی‌دانند. چون‌که نمی‌دانند، برای آن قانونی هم وضع نمی‌کنند. باید فعال اجتماعی مطلع را که در NGOها هستند به کمیسیون‌ها دعوت کنند تا مشکلات را بیان کند.»

در همین رابطه