مشکلات مربوط به تولید فراواناند و هرکدام از آنها نیازمند تأمل و اتخاذ تدابیر عملی است اما از نظر اولویت در طرح این مشکلات، به نظر میرسد که پرداختن به موضوع فرسودگی یا ناکارآمدی ماشینآلات صنعتی، معدنی، کشاورزی و لزوم برنامهریزی جهت پایانبخشی به این بحران از اهمیت زیادی برخوردار باشد. با نگاهی به تحولات اقتصادی پیشآمده در برخی کشورها (ازجمله ترکیه، هند، چین و...) درمییابیم که نوسازی و بهروز کردن مستمر تجهیزات و ماشینآلات و استفاده از فناوری مدرن در آن کشورها تا چه حد در افزایش کمی و کیفی تولید و بهتبع آن صادرات تأثیر مثبت داشته است.
به نظر میرسد که حداقل ضررهای ناشی از فرسودگی ماشینآلات چند مؤلفه مهم را تحت تأثیر منفی خود قرار میدهد. افزایش قیمت تمامشده و کیفیت پایین کالا را میتوان از آثار مستقیم ناکارآمدی تجهیزات و ماشینآلات موجود در بخشهای مختلف تولید دانست که این واقعیت بهطور مستقیم بحث صادرات را تحت تأثیر خود قرار داده و میدهد چراکه نقش قیمت و کیفیت کالا در امر صادرات، نقشی اساسی و تعیینکننده به شمار میرود. باید پذیرفت که در دنیای رقابت چارهای جز ارتقای کیفی کالا و کاهش هزینههای تولید باقی نمیماند و در غیر این صورت حذف از گردونه رقابت دور از انتظار نخواهد بود، لذا در ترسیم برنامههای مربوط به توسعه، این انتظار میرود که فضای قابل قبولی برای نوسازی ماشینآلات (در همه حوزهها) تعریف و ایجاد شود.
اساساً موضوع نوسازی و بهروز کردن تجهیزات و ماشینآلات جزی از اصلاح ساختارهای تولیدی کشور است که به اقتضای علم اقتصاد این انتظار منطقی خواهد بود که هر چه سریعتر باید در دستور کار دستگاههای ذیربط قرار بگیرد. برای مثال بسیاری از شهرکهای صنعتی (که علیالقاعده مرکز ثقل تولیدات صنعتی باید باشند) با مشکلات زیرساختی و تجهیزاتی دستوپنجه نرم میکنند و در اصل بقاء و استمرار خود ماندهاند. تأسفآور است که بیش از بیست درصد محصولات کشاورزی کشور تنها به دلیل فرسودگی ماشینآلات یا بهروز نبودن آنها ضایع میشود یا متوسط عمر ماشینآلات فعال در بخش معدن بالای بیست سال باشد، بگذریم از اینکه ماشینآلات و تجهیزات برخی واحدها به دهه چهل و پنجاه بازمیگردد. حال و با توجه به این واقعیتهای تلخ، چگونه میتوان به مصاف رقیبان برخوردار و بهرهمند از فنّاوری روز، رفت و بازارهای منطقهای و جهانی را در دست گرفت. این معضل، یک خطر جدی است و به تدبیر عاجل مسئولان نیاز دارد.