بهدلیل وجود بحرانهای اقتصادی، تحریمها و شرایط نامطلوب اجتماعی و رفاهی در چند دهه گذشته، آمار مهاجرت دانشجویان و نخبگان ایرانی بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
اما این ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ در چند سال اخیر نه تنها نخبگان ایرانی با امید به کسب موقعیت تحصیلی، شغلی و شرایط زندگی بهتر اقدام به مهاجرت کردهاند، بلکه تب داغ مهاجرت به همه قشرهای جامعه و حتی استارتآپها هم سرایت کرده است.
این در حالی است که قوانین ومقررات حمایتی بسیار خوبی در حوزه اقتصاد نوآوری و شرکتهای دانشبنیان تدوین و ابلاغ شده که کارشناسان و متخصصان این حوزه نیز اذعان دارند میتوان با اجرایی کردن آن ها امید به ادامه فعالیت در کشور را بالا برد؛ اما متاسفانه فضای کلی اقتصاد و محیط کسبوکار کشور که بیشتر متاثر از سیاست های کلی حاکمیت در بخشهای امنیتی، روابط بینالملل، بخشهای دیگر اقتصاد، و حتی سیاستهای فرهنگی و اجتماعی ناهمگون با الگوی زندگی اکثریت طبقه متوسط است، موجب شده تا هربار ضربه مهلکتری به بدنه این بخش جامعه وارد شود و تمایل به مهاجرت را بیش از پیش در جامعه بالا ببرد.
بر اساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، در سال ۲۰۲۲ حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر ایرانی مهاجرت کردهاند که این رقم نزدیک به 3.3 درصد از کل جمعیت کشور را شامل میشود. البته پدیده مهاجرت در همه جوامع وجود دارد و تا حدودی طبیعی است؛ اما وقتی مهاجرت نخبگان و فعالان اقتصادی کشور مطرح میشود، ماجرا حساسیت ویژهای پیدا میکند.
معضلی بهنام مهاجرت کارکنان و نخبگان
طبق آخرین پژوهشی که توسط رصدخانه مهاجرت دانشگاه شریف با استخراج و بررسی دادههای بازار کار ایران در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ صورت گرفته، مهاجرت کارکنان در بخشهای مختلف کسبوکار، یکی از مهمترین موضوعاتی است که سازمانها اعم از سازمانهای دولتی، خصوصی و نیمه خصوصی با آن مواجهند.
در این پژوهش بیش از ۶ هزار نفر از فعالان در کسبوکارهای کشور شرکت کردهاند که در بخشهای مختلف اقتصادی مشغول به فعالیت بودهاند. ۷۷ درصد از شاغلان در بخشهای مختلف کسبوکار، اعلام کردهاند که تمایل زیاد یا خیلی زیاد به مهاجرت دارند.
علیرغم اینکه، تصمیم به مهاجرت در میان کارکنان و مدیران میانی بیش از مدیران ارشد بوده است، با این وجود درصد افرادی که برای مهاجرت برنامهریزی و اقدام کردهاند در سطوح سازمانی بالا بیشتر بوده است. همچنین برنامهریزی و اقدام عملی در میان فعالان بخش خصوصی و نیمه خصوصی و ساکنان شهر تهران بیشتر دیده شده است.
نکته جالب توجه دیگر اینکه به طور کلی وضعیت مهاجرت به تفکیک طبقات مختلف تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته و این موضوع نشاندهنده همهگیر شدن تمایل به مهاجرت در تمامی اقشار جامعه و وارد شدن کشور به فاز تودهوار مهاجرت است.
چرا مهاجرت به یک اپیدمی در کشور تبدیل شده است؟
نوسان قیمت ارز، تورم و شرایط اقتصادی، دغدغه آینده فرزندان، شیوه حکمرانی، رویکردهای سیاسی و شرایط تحریم ایران از عوامل اصلی تمایل افراد به مهاجرت است.
همانطور که اشاره شد این آمار در اردیبهشت ماه سال جاری استخراج شده است، یعنی زمانی که کشور با قطعی وسیع اینترنت و سیاستهای فیلترینگ با این حجم و به این شکل مواجه نبود. پیرو اختلالات اخیر اینترنت در کشور که در پی نارضایتیها و اعتراضات اتفاق افتاد، کسبوکارها ضربه مهلکتری تحمل کردند و استارتآپها بیشتر از پیش میل به مهاجرت پیدا کردند، بهگونهای که مهاجرت نخبگان بهویژه در حوزه کسبوکار آنلاین و فضای مجازی به عنوان یک خطر جدی مطرح و در جریان است.
به طور قطع هر سیاستی که بهویژه در شرایط بحرانی و برای خروج از بحران طراحی میشود، هزینههایی نیز به همراه دارد؛ اما نکته حائز اهمیت این است که باید در تصمیمات و سیاستگذاریها به این موضوع توجه داشته باشیم که اگر شرایط مناسبی برای حفظ نیروی انسانی متخصص کشور مهیا نشود و این جریان مهاجرت به همین شکل ادامه پیدا کند، مهمترین سرمایه کشور یعنی نیروی انسانی مفید، متخصص و تاثیرگذار به تاراج خواهد رفت و امید به آینده بیش از بیش دچار چالش خواهد شد.