رادیو مجازی اتاق ایران - 12 آبان 1403

محمد قاسمی با نگاهی به جدول داده-ستانده تجارت خارجی ایران و جهان

حذف ایران از نقشه تجارت جهانی، رشد اقتصادی و امنیت ما را به خطر می‌اندازد

رئیس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران در تشریح آنچه با بررسی جدول داده-ستانده تجارت خارجی ایران و جهان به دست می‌آید از حذف ایران از نقشه تجارت جهانی سخن می‌گوید.

12 بهمن 1401
کد خبر : 55488
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

در طبقه دوم ساختمان جدید اتاق ایران، همه‌‌‌‌‌چیز آرام است و روزها در سکوت می‌گذرد. در اولین نگاه شاید این سکوت را به شیوه معماری مجموعه مرتبط بدانید اما اگر با این طبقه آشنا باشید، دلیل این سکوت را می‌‌‌‌‌فهمید. این طبقه از ساختمان اتاق، جای فکر و ایده‌‌‌‌‌پردازی است و مرکز پژوهش‌های اتاق ایران را به‌عنوان ‌واحدی برای رصد و تحلیل اقتصاد ایران و ارائه توصیه‌های سیاستی، در خود جای داده‌است. دکتر محمد قاسمی هم رئیس این مرکز است و مدت‌‌‌‌‌هاست اینجا را به کانونی برای ارائه گزارش‌های سیاستی تبدیل کرده‌است.

آخرین ایده این مرکز، تولید جدول داده-ستانده تجارت خارجی ایران و جهان است که با وجود سابقه ۷۰ساله در جهان، به‌تازگی با کمک چند نفر از اساتید اقتصاد دانشگاه علامه‌ طباطبایی تهیه و تولید شده ‌است. برای گفت‌وگو پیرامون این ایده به دیدار محمد قاسمی رفتیم تا درباره اهمیت جدول داده-ستانده و تفسیری که این رویکرد علمی از جایگاه ایران در نظام تجارت‌جهانی ارائه می‌کند، گفت‌‌‌‌‌وگو کنیم. این جدول که برای بهبود کیفیت سیاست‌گذاری اقتصادی در ایران ارزش بارزی دارد، تصویر روشنی از جاماندگی اقتصاد ایران از اهداف خود در حوزه تولید و تجارت را به نمایش می‌گذارد. تصویری که به گفته قاسمی بسیار تاسف‌‌‌‌‌بار است. به عقیده این استاد دانشگاه جدول جامع داده -ستانده بخش تجارت خارجی ایران، یک آینه شفاف است که اثر جهت‌‌‌‌‌گیری‌‌‌‌‌های ایران در حوزه اقتصاد و نتایج این جهت‌‌‌‌‌گیری در زنجیره جهانی را به‌خوبی نشان می‌دهد.

 آقای دکتر به‌عنوان نخستین سوال لازم است از خود جدول داده-ستانده بپرسم. دانشجویان اقتصاد و کارشناسان برنامه‌‌‌‌‌ریزی دولتی عموما با این مدل و اهمیت آن در اقتصاد آشنا هستند. منتها من اکنون مایلم شما به زبان ساده توضیح دهید این رویکرد علمی و جایگاه آن در سیاستگذاری اقتصادی چیست و چه کاربردی دارد؟

جدول داده‌-ستانده یکی از اقسام جداول حساب‌های ملی و کلان است که در بخش نخست روابط بخش‌های مختلف اقتصادی با یکدیگر را نشان می‌دهد. تلاش می‌کنم معنای این موضوع را با یک مثال قابل فهم‌‌‌‌‌تر کنم. می‌دانیم که در بخش صنعت، زیرگروهی با عنوان تولید خودرو وجود دارد که مشخص است برای تحقق آن به مجموعه‌‌‌‌‌ای از نهاده‌‌‌‌‌ها نیاز هست، به این‌معنی که ساخت خودرو به ورق فولاد نیاز دارد که در بخش دیگری از صنعت باید تولید شود که خود این ورق برای تولید نیازمند فعالیت‌هایی در زنجیره‌‌‌‌‌های دیگری از صنعت است، بنابراین مجموعه نهاده‌‌‌‌‌هایی که در نهایت تبدیل به یک خودرو می‌شود از بخش‌ها و حوزه‌های مختلفی از فعالیت اقتصادی و صنعتی می‌آیند.

حالا تصور کنید که ما برای تولید اتومبیل به آب یا برق و بخش انرژی هم نیاز داریم. به لاستیک هم نیاز داریم. برای تولید لاستیک هم شرایط به همین منوال است و باید یک گروه از صنایع هم‌‌‌‌‌مسیر شوند تا تولید این محصول ممکن شود. جداول داده-ستانده در گام نخست سعی می‌کند روابط بین‌‌‌‌‌بخشی را به شکل کمی و شفاف نشان دهد. همچنین اگر شما در بخش کشاورزی از این جدول استفاده کنید، داده‌های جدول نهاده‌‌‌‌‌های داخلی موردنیاز برای تولید هر کیلو محصول نهایی را به شما نشان می‌دهد، مثلا اینکه چه مقدار از نهاده بذر استفاده کرده که از خود بخش کشاورزی می‌آید یا اینکه از نهاده آب استفاده می‌‌‌‌‌کنید که از بخش دیگری می‌آید یا از نهاده‌‌‌‌‌های ماشین‌آلات استفاده می‌کند که از بخش صنعت می‌آید، بنابراین جدول داه- ستانده به‌خوبی می‌تواند روابط بین بخش‌ها را نشان دهد. در بخش یا ناحیه دوم جدول، تقاضاهای نهایی قابل‌شناسایی می‌شود یعنی این‌ها را به‌صورت شفاف نشان می‌دهد.

تقاضای نهایی به چه معنی است؟

کالاهایی که در اقتصاد تولید می‌شوند یا توسط بخش‌خصوصی مصرف می‌شوند یا توسط دولت، یا سرمایه‌گذاری می‌شوند یا اینکه صادر می‌‌‌‌‌شوند، ضمن اینکه خود واردات هم به‌گونه‌ای می‌تواند بر این جریان اثر بگذارد چراکه واردات هم می‌تواند شامل وارد‌کردن نهاده‌‌‌‌‌ها باشد که در جریان تولید مصرف می‌شوند و هم واردات کالاهای نهایی که به شکل معمول مصرف می‌شوند. بعد از ناحیه یا بخش دوم، به قسمت سوم یا ناحیه سوم جدول داده‌-‌ستانده می‌رسیم که به ما می‌گوید از هر واحد ارزش‌افزوده‌‌‌‌‌ای که در حال تولید است، چه میزان به‌دستمزد، چه میزان به‌عنوان بهره بانکی و هزینه مالی و چه میزان نیز به‌عنوان سود برای کارفرما باقی‌مانده؛ ضمن اینکه حجم پرداخت بابت مالیات را هم شفاف می‌کند. ارزش‌افزوده هم به معنای ارزش تولید منهای نهاده‌‌‌‌‌های واسطه یا هزینه‌های واسطه است، بنابراین این جدول یکی از انواع حساب‌های ملی است که بسیار مهم بوده و همه این اطلاعات را در خود دارد.

بنابراین با کمک این جدول قادر به اسکن شفاف و دقیق اقتصاد ایران خواهیم بود و درون بافت‌‌‌‌‌های این بدن را می‌توانیم ببینیم؟

دقیقا. این اسکن به ما نشان می‌دهد مزیت‌های نسبی کشور چیست. برای نمونه با استفاده از این جدول، ساختار بخش کشاورزی ایران را با ساختار بخش کشاورزی ۷۶ کشور دنیا که داده‌های آن در جدول هست، مقایسه کنیم. بعد از این نیز باید بفهمیم ما کجای این منظومه قرار می‌گیریم. موقعی که ما چنین اسکنی را در دست داریم، می‌توانیم درباره اولویت‌های هر بخش و نفوذ در بازارهای هدف تصمیم‌گیری کنیم. طبیعتا همه کشورها این کار را انجام می‌دهند و عملا این کار یکی از فوایدی است که ساختار بخش‌های مختلف را برای ما شفاف می‌کند، ضمنا این جدول زنجیره‌‌‌‌‌های ارزش‌‌‌‌‌آفرینی را در بخش تولید و تجارت در جهان به شکل شفاف به نمایش می‌گذارد. با یک مثال این مساله وضوح بیشتری برای خوانندگان پیدا می‌کند. امروز اگر چین از ایران واردات نفت دارد، با کمک جداول داده-ستانده مشخص خواهد شد که این مواد خام در کدام بخش‌ها و زیربخش‌های اقتصاد چین مورد‌استفاده قرار می‌گیرد یا از آن چه موادی تولید می‌شود؛ در واقع از این طریق مجموعه کالا و خدمات و نهاده‌‌‌‌‌های تولیدشده با استفاده از مواد نفتی ایرانی در چین را می‌توان رهگیری کرد. همچنین اینکه مواد نفتی و پتروشیمی یا هر کالای صادراتی ما به چین چگونه بر ساختار و روابط تولید چین اثر می‌گذارد، یا اینکه کالاهای ساخته‌شده چینی از مواد اولیه ایرانی به کدام کشورها صادر می‌شوند از طریق این جدول قابل رصد و مشاهده است. کلیت این روند یعنی اثر ما بر جریان عرضه و تقاضای جهانی از طریق این روابط قابل‌مشاهده است. در همین راستا نیز این جداول به ما کمک می‌کنند تا دقیقا بفهمیم که به ازای هر هزار دلار صادرات مواد پتروشیمی یا معدنی به هند، چه میزان ارزش‌افزوده‌ در ازای چه فرآیندهای تولیدی به این کشور و صنایع آن رسیده است. اطلاع یافتن از این شواهد و بینش‌‌‌‌‌ها از این جهت مهم است که به ما و سیاستگذاران ما در تنظیم‌‌‌‌‌گری بخش‌های پسینی و پیشینی صنایع داخلی و نحوه توسعه زنجیره‌‌‌‌‌های ارزش داخلی یاری خواهد رساند. موضوعی که اگر بتوانیم آن را محقق کنیم، می‌توانیم محصولاتی با پیچیدگی بالاتر و ارزش‌افزوده بیشتر را جانشین صادرات مواد خام یا نیمه‌‌‌‌‌خام با ارزش‌افزوده پایین کنیم، بنابراین می‌توان گفت با این جدول می‌توان پیچیدگی اقتصاد را به روشنی درک کرد و برای دسترسی به تولید در زنجیره‌‌‌‌‌های پیچیده‌‌‌‌‌تر اقتصاد برنامه‌‌‌‌‌ریزی و شروع به فعالیت کرد.

خب، حالا با توجه به این اسکن دقیق که انجام دادید، وضعیت اقتصاد ایران به چه شکل است؟

ما از نقشه تجارت بین‌الملل حذف شده‌‌‌‌‌ایم و این جدا از تبعاتی که برای رشد اقتصادی ما دارد، خطراتی برای امنیت ملی ما دارد که باید به آن توجه شود.

 بنابراین از لنز این جدول می‌توان اهمیت تجارت خارجی برای رشد اقتصادی را به عینه دید؟

بله. یکی از اهداف مهم همه کشورها، ایجاد رشد و توسعه اقتصادی است. طبیعتا وقتی اقتصاد بزرگ و بزرگ‌‌‌‌‌تر می‌شود، انتظار داریم اگر برنامه‌‌‌‌‌ریزی می‌کنیم، توزیع فواید رشد بین عوامل رشد اعم از نیروی کار، سرمایه، دانش و... هم منطبق با برنامه پیش‌رفته و فواید رشد بین بخش و مشارکت‌‌‌‌‌کنندگان توزیع شود؛ در واقع مفهوم ساده این حرف این است که در نتیجه یک رشد بابرنامه وضع مردم کشور باید بهتر شود. به ضرس‌قاطع می‌توان گفت که بعد از جنگ‌جهانی دوم در نتیجه پژوهش‌ها و تجربه‌‌‌‌‌های مختلف این موضوع به اثبات رسید ‌یا برای همه مشخص شد که اثر تجارت بر رشد اقتصاد و رفاه جوامع جدی است.

در واقع در بین همه کشورهای نوظهوری که از فردای جنگ دوم جهانی تا امروز پای در جاده رشد اقتصادی گذاشتند، هیچ کشوری نبوده که در میان‌مدت تا بلندمدت یعنی در محدوده ۱۰سال ‌تا چند ۱۰سال، وضع مردم و اقتصاد بهتر شده باشد؛ اما وارد حوزه تجارت بین‌الملل نشده باشد. هیچ نمونه‌‌‌‌‌ای خارج از این گزاره تابه‌حال مشاهده نشده‌ است. بنابراین کلیت رابطه رشد اقتصادی و تجارت خارجی مشخص است گرچه منافع و میزان برد این کشورها از این رابطه متفاوت است. بنابراین در این فضا، تجارت خارجی یکی از لوازم رشد اقتصادی مستمر است.

این لوازم چه هستند؟

برای اینکه یک کشور وارد بازی تجارت بین‌الملل شود، لوازمی نیاز است. اولا آن کشور باید بتواند سیاست‌های تجاری و ارزی مناسبی را که هم مولد رشد اقتصادی پایدار و هم مقوم رشد اقتصادی پایدار و سطح بالا باشند، اتخاذ کند. گرچه این دوگانه را ما از هم جدا می‌کنیم اما این دو مقوله، یعنی مولد و مقوم، هر دو اهمیت کلیدی دارند؛ از این جهت که هم خود رشد مهم است و هم شتاب رشد مهم است. برای اینکه کشورها بتوانند از ظرفیت تجارت بین‌الملل هم در ایجاد رشد اقتصادی و هم در شتاب رشد اقتصادی استفاده کنند، باید سیاست ارزی و تجاری مناسبی داشته باشند و همزمان، سیاست‌های پولی و مالی نیز بر این وضعیت اثرگذار است. از آن‌سو هم کشورهای علاقه‌‌‌‌‌مند به رشد اقتصادی سعی می‌کنند به طراحی و اجرای استراتژی توسعه صنعتی دست ‌بزنند تا جایگاه خود را در نظام تجارت بین‌المللی پیدا بکنند. ضمن اینکه این کشورها نیاز دارند از نقطه‌‌‌‌‌نظر سیاست خارجی که با سیاست اقتصادی همبسته است، جایگاه خود را در عرصه سیاست بین‌الملل پیدا کنند تا به بازیگری توانمند برای حداکثر‌کردن منافع ملی خود تبدیل شوند. برای بخشی از این سیاستگذاری‌‌‌‌‌ها از ابزارهای علمی استفاده می‌شود که اقدام اخیر ما در حوزه طراحی و تولید جدول داده‌-‌ستانده در همین راستاست؛ در واقع کاری که با عنوان جدول داده-‌ستانده ایران در جدول داده- ستانده جهانی در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران انجام‌گرفته شده یکی از ابزارهای فنی مناسبی است که متاسفانه در کشور ما با تاخیر بسیاری تهیه شد؛ در واقع این ابزار در دهه۴۰ به‌گونه‌ای تولید و به ابزاری متعارف در تحلیل اقتصادی کشورهای جنوب‌شرق آسیا بدل شد و سپس در اتحادیه اروپا نیز مورد ‌استفاده قرار گرفت.

 یکی از کاربردهای جدول داده - ستانده نشان ‌دادن روابط بین دو بخش یا دو مجموعه در اقتصاد است. تولید چنین جدولی کی تکمیل می‌شود؟

این جدول در دست تکمیل است و تکمیل آن به منزله دسترسی به اقیانوسی از اطلاعات و داده‌هاست که کاربردهای مختلفی دارد. برای نمونه مطالعات مختلفی را از مجرای این جدول می‌توان طراحی و پشتیبانی کرد و در دانشگاه‌‌‌‌‌ها انجام داد. ما فعلا در ابتدای راه هستیم و هنوز مطالعات برای گسترش، جای کار زیاد دارد. به‌زودی در جلسه‌‌‌‌‌ای که دوشنبه هفته آینده در همین جا برگزار می‌شود کلیاتی از آنچه پس از ماه‌ها کار به ‌دست آمده را سه ‌تن از بانیان کار به اشتراک خواهند ‌‌‌‌‌گذارد.

 تا جایی‌که می‌دانم نتایج مشخصی از همین مطالعات اولیه به‌ دست آمده است. امکان دارد این نتایج را برای خوانندگان تشریح کنید؟

اولا دردآورترین نتیجه این مطالعات و پژوهش‌ها که بر مبنای محاسبات صورت‌گرفته به‌ دست آمده این است که «بود و نبود اقتصاد ایران» اثرچندانی بر اقتصاد بین‌الملل ندارد. موضوعی که بسیار تاسف‌‌‌‌‌بار است و بزرگ‌ترین اثر این وضعیت  آن است که آسیب رساندن به اقتصادکشور به‌سادگی ممکن خواهد شد. به همین خاطر هم سیاست‌گذاران باید به این جدول و این وضعیت توجه کنند. بخش دیگری از مطالعه‌‌‌‌‌ای که در این روند انجام گرفت، به پاسخی روشن برای یک ‌سوال مهم منجر شد. سوال این بود که با توجه به تلاش دو سال‌گذشته سیاستگذار برای توسعه روابط تجاری با روسیه، نتیجه این تلاش‌ها چه بوده ‌است؟ و اینکه با توجه به رقابت ایران و ترکیه در بازار روسیه، امکان جایگزینی ایران با ترکیه در این بازار چقدر است؟ محاسبات صورت‌گرفته نشان داد در بسیاری از حوزه‌‌‌‌‌ها چنین امکانی وجود ندارد و اصولا ساختار تولید ما به‌ویژه در حوزه صنعت به گونه‌ای نیست که امکان رقابت با محصولات ترکیه را به ما بدهد و محصولاتمان را به روسیه صادر کنیم. خاصیت دیگر جدول، تصویری است که از اقتصاد جهان ارائه می‌کند. کشورهای حاضر در این جدول که بیش از ۷۰ کشور هستند مالک حدود ۹۵درصد اقتصاد جهانی هستند، بنابراین این جدول داده‌-ستانده در کنار اسکن اقتصاد ایران، عملا اسکنی از اقتصاد جهانی هم ارائه می‌کند. ما انتظار داریم مطالعات بیشتری روی این جدول انجام بگیرد و از طریق ارائه این جدول به تعدادی از دانشگاه‌‌‌‌‌های کشور، امکان تولید رساله‌‌‌‌‌های دانشگاهی در این‌باره افزایش یابد.

دیگر فایده این جدول که می‌تواند فواید بسیاری برای سازمان توسعه ‌تجارت و اتاق ایران در پی داشته باشد، کمک به انتخاب بهتر بازارها و کشورهای هدف جهت توسعه ‌تجارت و افزایش صادرات است. درعین‌حال این جدول راهنمای مناسبی برای سیاست‌گذار برای اتخاذ سیاست‌های تجاری به‌ویژه از زاویه تعرفه‌های ترجیحی و عقد پیمان‌‌‌‌‌های تجارت آزاد است. از آن‌سو این جدول می‌تواند به روند پذیرش و اعزام هیات‌‌‌‌‌های خارجی در زمینه توسعه‌تجارت برای انجام مذاکرات هدفمند کمک شایان‌توجهی کند. به‌طور کلی در این مطالعه گسترده و کلان، هم به حوزه کشوری و هم مناطق و حوزه‌هایی نظیر اورآسیا توجه شده و هم مقایسه ساختارها در دستور کار قرار گرفته ‌است. این ساختارها اهمیت بسیار زیادی دارند. در بخش ساختارهای صنعتی در کشور زحمات بسیار زیادی کشیده شده و می‌توان ادعا کرد کشور یک ساختار صنعتی دارد. این ساختارها در حلقه‌‌‌‌‌های پیشینی به برخی از نهاده‌‌‌‌‌های وارداتی وابسته‌اند اما برای ما مشخص نبوده که باید کدام بخش‌ها را تکمیل کنیم تا بتوانیم به توازن مناسبی در تولید صنعتی در آن بخش برسیم. در حلقه‌‌‌‌‌های پسینی نیز پیرامون اینکه تولید ما برای چه کسی و در چه کشوری است هنوز به نتیجه روشنی نرسیده‌‌‌‌‌ایم. کشور هم نمی‌تواند تا ابد با این ایده پیش ‌رود که من صرفا درون مرزهای خود به تولید می‌‌‌‌‌پردازم و مردم هم ملزم به مصرف همین محصولات هستند. اینکه چه چیزی را برای چه کسی تولید کنیم موضوعات مهمی هستند که از طریق این جدول قابلیت تنظیم و هدایت دارند.

در همین رابطه