پیام آب چیست و مشکلات این حوزه کدام است؟ روشنفکران آن را دستمایه «هستی و زمان» یا «سرمایه» میخوانند و مردم عادی بقایشان را گرهخورده به این مایع بیرنگ میدانند؛ اما بقای خودِ آب گرهخورده است با مشکلات خرد و کلان. در سطح کلان از آب مصرفی کشاورزی، آب مجازی، آب در حوزه صنعت و معدن و مصارف خانگی صحبت میکنند و در سطوح خرد از مشکلات پیچیده.
سید ناصر رئیسی، عضو هیات نمایندگان اتاق اردبیل درباره مشکلات آب آشامیدنی و بستهبندی آب میگوید. «آب آشامیدنی و بستهبندی آن، اولویت آخر دولت است نه اولویت اول. هر برنامهریزی راهبردی که انجام میشود درنهایت به آبهای مصرفی در حوزه صنعت، کشاورزی و خانگی توجه دارد نه حوزه دیگر.» او معتقد است: «متأسفانه در ایران، فرهنگ استفاده از آبهای بستهبندیشده، نهادینه نشده است تا با حداقل قیمت و بالاترین کیفیت به آب آشامیدنی دست یابند.»
عضو کمیسیون آب، محیطزیست و اقتصاد سبز اتاق ایران گلایه میکند از فرهنگی که درنهایت آن را هرز رفتن سرمایه میخواند: «دولت سالانه مبالغ بسیار هنگفتی را صرف آب تصفیهشده میکند، اما حدود چند درصد از این آب در حوزه مصرف فردی استفاده میشود ولی مابقی آب به مصارف دیگری میرسد که به آب تصفیهشده در آن حوزه، نیازی نیست.»
مردم هنوز فرهنگ استفاده از آبهای بستهبندیشده و آبهای معدنی را نمیشناسند؛ عضو هیات نمایندگان اتاق اردبیل تصریح میکند: «حدود 2 درصد از آبهای تصفیهشده، سهم شرب مردم است و مابقی به شستشو اختصاص دارد. درحالیکه بهجای آن هزینهها باید کمک کنند که آبهای بستهبندیشده در اختیار مردم قرار گیرد.»
او معتقد است: «حدود 100 کارخانه آبمعدنی در ایران فعالیت میکنند که همه آنها با بازار فروش مشکلدارند؛ بازار عرضه و تقاضا در حوزه آبهای بستهبندیشده مشکل دارد. به دلیل تقاضای پایین این محصول توان رقابت ندارد.»
نایبرئیس انجمن آبهای معدنی و آشامیدنی ایران میگوید: «در ایران میزان آب مصرفی حدود 2 درصد است ولی در ترکیه این میزان حدود 20 درصد است. اگر این سهم بالاتر رود ما میتوانیم انتظار تاثیرگذاری داشته باشیم.»
مشکل اصلی کدام است؟
مدیرعامل شرکت آبمعدنی پاک آب سبلان (واتا) از مشکلات اصلی حوزه بستهبندی آب میگوید: «مشکل اصلی ما تقاضای پایین است. از بعد سرمایهگذاری ما مشکلی نداریم؛ تقاضای پایین، قدرت خرید پایین مردم و دسترسی آسان به آب تصفیهشده در شیرهای خانگی، باعث میشود که کارخانههای آب بستهبندیشده یا ورشکسته شوند و یا بقای آنها تهدید شود.»
چه باید کرد؟
این حوزه نیاز به حمایت دولت و فرهنگسازی دارد.
اما چگونه باید حمایت کرد؟
دولت از طریق سیستم آموزشی-درسی و رسانههای عمومی میتواند به مردم آموزش صحیح استفاده از آب تصفیهشده و بستهبندی را بدهد. آموزش به حمایت و بودجه دولتی نیاز دارد. از طرف دیگر فرهنگسازی کار دولت بهتنهایی نیست. باید تشکلها، بخش خصوصی، اتاق ایران و شهرستانها در این آموزش درست سهیم باشند.
نقش تشکلها در این حوزه چیست؟
باید شرکتهای عضو این تشکل برای فرهنگسازی، سرمایهگذاری کنند؛ اینیک دغدغه عمومی است بین بخش خصوصی و دولت. اما من انگیزهای برای حل این مشکل نمیبینم.
او میگوید: «دولت هم اقبالی برای اجرای این سیاست ندارد. دولت سه برابر هزینه را متحمل میشود ولی برای فرهنگسازی استفاده از آب بستهبندیشده تلاشی نمیکند.»
رئیسی تاکید میکند: «دولت باید به این نتیجه برسد که بقای این کارخانهها به تقاضا بستگی دارد؛ از طرف دیگر دولت چگونه میخواهد کمبود آب را جبران کند و برای جبران کسری بودجه خود چه باید بکند؟» به گفته رئیسی این شیوه مدیریتی نادرست است و سیاست غلطی که باید اصلاح شود.
نحوه سرمایهگذاری و اقبال سرمایهگذارهای خارجی به این حوزه چگونه است؟
در ایران از قبل نسله و دنا حضور دارند ولی خبری از سرمایهگذاری جدید نیست. در دوره حضور هیاتهای تجاری خارجی در ایران هم خیلی به حوزه آب و بستهبندی این محصول توجهی نشد. آب محصولی است که صادرات و واردات آب به دلیل گران بودن حملونقل آن بهصرفه نیست.
صادرات آب بستهبندیشده چگونه است؟
حجم صادرات بسیار پایین است؛ تولیدکنندهها بیشتر به بازار داخلی میاندیشند، بازاری که خود حدود 2 درصد است. رئیسی سطح صادرات به کشورهایی مثل آذربایجان را پایینتر از مصرف داخلی میداند.