چه بخواهیم، چه نخواهیم جهان وارد عصر دیگری شده است؛ در این دوره مشاغل تغییر ماهیت میدهند؛ دوران گذار از صنعت به دانش و فناوری. در این دوره استارتآپها با یک ایده خلاقانه ظهور کردهاند تا مسیری را برای میلیاردر شدن خالق ایده، طی کنند. یلدار راهدار، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید: «در این شرایط کسبوکارهای سنتی، منافع و موقعیت خود را در خطر اضمحلال میبینند.» او نگاهی هم به احساس خطر دولت دارد. دولت نگران بازتولید نسل جدیدی از بیکاران است؛ بیکارانی که زمانی برای خود حرفهای داشتند. اما حذف کسب و کارهای نوین راهحل و چاره کار نیست. راهدار معتقد است دولت و مجلس باید با سیاستگذاری و قانونگذاری بهموقع زمینه را برای فعالیت هر دو حوزه سنتی و نوین فراهم کنند.
اعتراضهای متعددی از سوی اتحادیهها و انجمنهای صنفی در مورد استارتآپهای متعددی چون «اسنپ»، «زودفود»، «فینتک»، «دیوار» و کسبوکارهای مبتنی بر پلتفروم در کشور صورت گرفته است؛ آیا استارتآپها و کسبوکارهای نوین تهدیدی برای کسبوکارهای سنتی است؟
یلدا راهدار، رئیس کمیسیون رقابت، خصوصیسازی و سلامت اداری اتاق ایران میگوید: «اتفاقی که افتاده این است که بخش زیادی از فضای کسبوکار کشور، در اختیار اصناف است؛ کسبوکارهایی خرد و کوچک، که معمولاً در نوع تقسیمبندی شغلی خود اشتغال هستند. کسانی که خود، برای خود شغل ایجاد میکنند و اشتغالزایی آنها تقربیا برای 2 الی 10 نفر یا کمی بیشتر است. الان حدود 3 میلیون کسبوکار در مجموعه گروهبندی این مشاغل، هستند. این کسبوکارها سنتی هستند و کمتر سعی کردهاند خود را بهروز کنند. اینها برای ورود به بازارهای نوین آماده نیستند و نمیتوانند نیاز روز مردم را پاسخگو باشند. به همین دلیل چون کسبوکارهای اینها دچار آسیب میشود و یا سهمشان از بازار کم شده، نگران شدهاند.
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید: «در ارزیابی این واکنشها، باید منصف بود؛ این گروه منافع خود را در خطر و اضمحلال میبینند. کسی که سالها پیشه مشخص و ثابتی را با روال مشخصی انجام میداد، برای مقابله با این اتفاقها آمادگی روحی و مالی ندارد. شاید خیلی از این افراد به دلیل آشنا نبودن با دانش روز هم، کارآمد نباشند. اینها با از دست دادن حرفه خود، با مخاطرات زیادی روبهرو خواهند شد.»
او معتقد است: «این اعتراضها به معنای مقابله با تکنولوژی نیست، بلکه نوعی احساس خطر است. همین افراد معترض، حتماً در زندگی روزمره خود با تکنولوژی مواجه هستند.»
نگاه اینها به تکنولوژی از جنس نگاه کارآفرینی نیست، بلکه رفع نیاز روزانه است. راهدار میگوید: «کمتر از 5 درصد مردم دنیا، از فرصتها، ثروتهای انفجاری ایجاد میکنند. این وضعیت در بدنه اصناف، تشکلها و حتی دولت نگرانی ایجادشده است.» به باور راهدار، رشد بستر فناوری کمک میکند تا قبل از اینکه صاحبان بازارهای سنتی خودشان را با فناوری تطبیق دهند، یکسری بازیگر جدید وارد بازار شوند و موفقیت کسب کنند.
نگرانی دولت چه مبنا و اساسی دارد؟
دولت هم نگران از دست رفتن اشتغال مردم است؛ همین امروز مهمترین معضل و بحران کشور بیکاری است. وقتی قرار باشد این کسبوکارهای جدی هم از بین بروند، در آن صورت بیکاران جدیدی به آمار بیکارهای قبلی اضافه خواهد شد. گویی نسل جدیدی از بیکارها، بازتولید میشوند. بیکارانی که تا دیروز شغل داشتند. اما دولت برای مدیریت این بیکاری برنامه مشخصی ندارند.
گروههای سنتی باقدرت لابی و تشکلهای صنفی منسجمی که در اختیاردارند میتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهند. این وضعیت چقدر میتواند باعث ایجاد اختلال در سرنوشت کسبوکارهای نوین شود؟
شیوه برخورد با کسبوکارهای نوین اشتباه است. الان همین نگاه را در برخورد با مارکتهای بزرگ و مگامالها داریم. ما نمیتوانیم با از مدلهای نوین در دنیا پیروی نکنیم؛ ایران و کسبوکارهای ایران، جزیره جدا افتادهای از دنیا نیست. اینیک تحول است؛ چیزی شبیه به انقلاب که در دوران گذار از دوره اقتصاد سنتی و کشاورزی به عصر صنعتی شدن اتفاق افتاد. کسبوکارهای سنتی باید تأثیر فناوری نوین را بر حرفه خود بپذیرند. ما نمیتوانیم جلوی انقلاب فناوری و تاثیر آن را بگیریم. دانشگاههای ما نسل جوان را با مدل کشورهای اروپایی و فناوری آنها تربیت میکند و معلوم است که آنها الگوهایی را در حرفه خود به کار خواهند گرفت که اقتضای آن فناوری و تکنولوژی یا دادههای اطلاعاتی است. شکلگیری شرکتهای استارتآپ یک پدیدهای است که موج راهاندازی آنهمه دنیا را گرفته و طبیعتاً ایران هم وارد این موج شده است. ما کشوری هستیم که جوان تحصیلکرده زیاد در آن وجود دارد، از طرفی هم با بحران اقتصادی و بیکاری روبهرو هستیم. درواقع بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاههای ما نمیتوانند وارد بازار کار شوند و خیلیها هم رغبتشان برای ادامه تحصیل کم شده به همین خاطر اولویت اقتصادی رویکرد زندگی افراد را تغییر داده است.
دولت درزمینهٔ توسعه تجارت الکترونیک و حمایت از استارتآپها چه وظیفهای بر عهده دارد؟
اولین مسئله این است که قوانین حاکم بر این حوزه، حداقل به 10 سال قبل بازمیگردد؛ متأسفانه بهقدری در این زمینه کند اقدام میکنیم که خیلی زود زمان را از دست میدهیم. تا زمانی که تصمیم به بازنگری در قوانین قبلی بگیریم، تاریخمصرف این قوانین هم میگذرد. تکنولوژی بهسرعت مافوق تصور روبهپیشرفت است. ما دچار ترس از ورود فناوری و مدلهای نوین کسبوکار را به کشور هستیم. اینها امنیت را بهانه میکنند ولی دلیل اصلی این است که ما هنوز تصور درستی از تکنولوژی و فناوری نداریم؛ اگرچه در سه برنامه پنجساله توسعه (برنامه چهارم تا ششم) به توسعه تجارت الکترونیک و توسعه دانشگاهها توجه شده است.
عضو هیات نمایندگان اتاق شیراز میگوید: «دولت باید شهامت حمایت از کسبوکارهای نوین را داشته باشد؛ عدمحمایت به معنای به مخاطره افتادن ظرفیتی به نام نسل جوان دانشگاهی در ایران است.»
آیا همین حمایتها درنهایت به دخالت دولت و نهادهای نظارتی در استارتآپها نمیانجامد؛ همان دخالتی که الان در اقتصاد بخش خصوصی مدام از آن انتقاد میشود؟
حمایت دولت به معنای دخالت نیست، دولت باید سیاستگذاری و ضوابط درستی را تنظیم کند و مجلس با قانونگذاری بهروز و کارآمد شرایط را برای فعالیت و رقابت این کسبوکارهای نوین فراهم کند. تقابل کسبوکارهای نوین و سنتی از جنس رقابت است. کسبوکارهای سنتی، توان رقابت با کسبوکارهای نوین را ندارند.
چه باید کرد؟
تأسیس شرکتهای نوپا آنهم در بخش تکنولوژی و فناوری اطلاعات رو به رشد است. در ایران چند سالی است شرکتهای استارتآپی مختلفی شکل گرفتهاند، اما شکلگیری این شرکتها در یک سال اخیر با شتاب بیشتری همراه بوده است. شرکتهایی که بیشتر آنها به دلیل نبود حامی، سرمایهگذار، عدم آشنایی با دنیای تجارت، عدم امکان برقراری ارتباط با صاحبان تجارب موفق در این زمینه در کمترین زمان ممکن به یک طرح شکستخورده تبدیلشدهاند. بازار فناوری ایران به خاطر ریسکپذیری بالا برای سرمایهگذاری، عدم حضور رقبای خارجی در بازار داخلی و... هنوز دستنخورده باقیمانده است و بسیاری از بخشهای این حوزه اشباع نشدهاند، بنابراین جا برای ورود به این بخش برای فعالان کارآفرین یا شرکتهای استارتآپی بسیار بالا است. دولت باید شرایط را برای حمایت، صدور مجوز بهموقع، به دور از بروکراسی فراهم کند.
تعادل بین استارتآپها و کسبوکارهای سنتی چگونه است؟
کسبوکارهای نوین و سنتی در مقابل هم نیستند، باید برای حفظ کسبوکارهای سنتی و ترویج کسبوکارهای نوین مدل پیشرفتهای را در پیش گرفت. در دنیا مدلی وجود دارد که در آن، هم مغازه و پاساژها کوچک فعالیت میکنند و هم مگامالها؛ ولی ما حیات یکی را درگرو ممات دیگری میبینیم.
البته در دنیا هم ممکن است که استارتآپی از بین برود ولی این به دلیل مداخله دولتها نیست؛ بلکه اینها در فضای رقابت ممکن است از صحنه دور بمانند. دولت و مجلس باید فضا را برای کسب و کارهای نوین و سنتی امن کند. باید به این هم توجه کنیم که دولت هم تا جایی می تواند جلوی استارت آپ ها را بگیرد، زمانی که ایران به تجارت جهانی بپیوندد ،چنین دخالت حذفی ممکن نخواهد شد. باید زمینه را برای ورود به اقتصاد دنیا فراهم کنیم.
راهدار می گوید: «کسب و کارهای سنتی و آنلاین باید در فضای رقابتی بازار باهم رقابت کنند. اینها نمی توانند با حذف همدیگر، ادامه حیات دهند. از طرف دیگر، این کسب و کارها باید خود را تقویت کنند تا در بازار رقابتی، فعالیت کنند.»