علاء میرمحمد صادقی عضو هیات نمایندگان اتاق تهران از فعالان اقتصادی با سابقه کشور است که خاطرات بسیاری با آیت الله هاشمی رفسنجانی دارد. او در کتاب خاطراتشان در بخش های مختلف به همراهی آیت الله هاشمی با فعالان بخش خصوصی پرداخته است:
راه اندازی اتاق بازرگانی بعد از انقلاب
علا میر محمد صادقی درباره نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در شکل گیری اتاق بازرگانی بعد از انقلاب در کتاب خاطراتش می گوید: سناتور ضیایی رئیس سابق اتاق بازرگانی و صنایع معادن ایران فراری شده بود و اتاق متولی نداشت. عنوان حکم ما این بود ( حکمی امام خمینی به هشت نفر از جمله علاء میرمحمد صادقی می دهد): « کمیته اصلاح امور کارگری و اصناف». به این فکر افتادیم که استقرار ما در اتاق باید با مجوز باشد. به همین دلیل، به آقای بهشتی مراجعه کردم. جریان را برای آقای بهشتی توضیح دادم. ایشان هم تایید کرده و گفتند بهتر است شما به عنوان کمیته منتخب امام در اتاق بازرگانی به همان اتاق بازرگانی بروید. ایشان حکم جدیدی با قید نام اتاق بازرگانی از طرف امام صادر کردند که متن هر دو حکم در آرشیو اتاق موجود است....
حضور تیم هشت نفره در اتاق بازرگانی دریچه های جدیدی را روی شورای انقلاب گشود. پس از آن، بعضی از اعضای شورای انقلاب به اتاق رفت و آمد داشتند. بیش تر آقایان بهشتی و هاشمی رفسنجانی به اتاق می آمدند. این دیدارها بسته به شرایط جامعه به صورت خصوصی و یا عمومی برگزار می شد. در تمام جلسات خصوصی ما گزارش هایی از وضعیت اقتصادی کشور را در اختیار آن ها قرار می دادیم. در دیدارهای عمومی هم صاحبان صنایع می آمدند و با چهره های شورای انقلاب دیدار می کردند.....
قانون اتاق بازرگانی
علاء میرمحمد صادقی درباره قانون اتاق بازرگانی و نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش گفته است: قانون جدید به گونه ای تصویب شده بود که اکثریت اعضای هیئت نمایندگان و هیئت رئیسه اتاق از میان دولتی ها انتخاب می شدند. به سازمان های دولتی هم اختیار داده شده بود تا نمایندگان خود را به اتاق بازرگانی بفرستند. عملا اتاق بازرگانی فقط اقلیتی از بخش خصوصی می پذیرفت. قانون مد نظر مجلس با اصول مربوط به اتاق بازرگانی در هیچ کجای دنیا سازگاری نداشت...وقتی قانون اتاق با این شرایط نامناسب تصویب شد، آیین نامه ای در کنار آن گذاشتند که اجرای قانون را منوط به تهییه آیین نامه توسط دولت می کرد. اتفاقا دولت بعدی هم دولت آقای هاشمی رفسنجانی بود که در جریان امور بودند. با ایشان چند جلسه داشتم و ماجرا را گفته بودم. آقای هاشمی هم با نظرما موافق بودند. ایشان آیین نامه را آن قدر ارائه نکردند تا عمر مجلس سوم تمام شد و به مجلس چهارم رسید. در مجلس چهارم وضعیت ما بهتر بود.... زمینه طوری بود که تقریبا ما هرچه مصلحت بود و می خواستیم تصویب می شد.
صندوق قرض الحسنه جاوید
در بخش دیگری از خاطرات میرمحمد صادقی به راه اندازی صندوق قرض الحسنه ای اشاره می کند و خاطره ای از آیت الله هاشمی رفسنجانی نقل می کند: صندوق ذخیره جاوید را تشکیل داده بودیم... به افراد بسیاری وام می دادیم ولی برخی از همین وام ها دردسر آفرین می شد. در یک مورد، آقای هاشمی رفسنجانی نامه ای به صندوق نوشت که به آقای غیوران وامی بدهید. صندوق هم این کار را انجام داد. هیچ کس اصلاع نداشت که این وام برای چه کاری است. چندی بعد ماموران ساواک به استناد همین وام به صندوق ریختند. ماجرا از این قرار بود که صندوق گاهی به افراد سیاسی هم وام می داد و هنگامی که آن ها دستگیر می شدند ساواک از آنان سوال می کرد شما چگونه زندگی خود را اداه می کنید یا برای فعالیت های خود پول از کجا تهیه می کنید و آن ها هم می گفتند که از صندوق وام می گیرند.
سازمان اقتصاداسلامی
علاء میرمحمد صادقی همچنین درباره حمایت آیت الله هاشمی رفسنجانی از سازمان اقتصاد اسلامی می گوید:شهید بهشتی و شهید مطهری و آیت الله مهدوی کنی و آیت الله هاشمی رفسنجانی خیلی حمایت می کردند. آیت الله خامنه ای؛ که آن موقع رئیس جمهور بودند هم برای سخنرانی به سازمان اقتصاد اسلامی آمدند.