استارتآپها هنوز هم نقل مجالس هستند و از درون تاکسیها گرفته تا آژانسیها و رستورانها درباره آنها صحبت به میان میآید. حالا دیگر کسی نیست که نشنیده باشد نامهایی مانند اسنپ، دیجیکالا و زودفود را؛ حتی اگر کسی کاربر این برنامهها نباشد هم حداقل نامش را از زبان اطرافیانش شنیده است؛ مثلاً وقتی دنبال تاکسی بوده است و دیگران برایش درخواست اسنپ کردهاند و او وقتی سرعت حضور ماشین در محل را دیده، گفته است: «ماشین پلیس هم اینقدر زود نمیاد که این تاکسی اومد.» شاید شنیدن چنین اوصافی برای کسبوکارهای سنتی خیلی باب میل نباشد و دل آنها را چرکین کند. محمدرضا طلایی، رئیس کمیسیون فناوری اطلاعات و ارتباطات و اقتصاد رسانه اتاق ایران معتقد است کسبوکارهای سنتی باید پیش از این به فکر ظهور گروههای جدید میافتاد و برنامهریزی جدیدی میکرد. او به گفتگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» نشسته است و از حال و روز وضعیت امروز استارتآپها میگوید:
ارزیابی شما از فعالیت استارتآپها، این پدیده نوظهور در ایران چیست؟
امروزه با استفاده از فناوری، نسبت به بهینهسازی و بهبود شرایط کسبوکار سنتی اقدام شده است و روشهای کسبوکار تغییر کردهاند. کشورهای پیشرفته نیز این تجربه را پشت سر گذاشتهاند ما ناچاریم برای حرکت روبهجلو همین تجربه استفاده کنیم. در حال حاضر استارتآپهای زیادی مشغول به فعالیت هستند و باید ابتدا نسبت به ساماندهی و تشکیل تشکل خاص استارتآپها اقدام شود که هنوز چنین تشکلی وجود ندارند. یعنی تشکلی که استارتآپها را هدایت کرده و موانع و مشکلات آنها را مورد بررسی قرار دهند. کشور نیازمند این است که متولیان حوزه آی سی تی بخشی را برای آیندهپژوهی به وجود آورند و بررسی کنند که استارتآپها چه تاثیراتی روی اقتصاد میگذارند تا بتوانند نسبت به هدایت کردن آنها به سمت پیشرفت اقدام کنند.
چنانچه وزارت صنعت، معدن و تجارت چندی پیش اعلام کرد برای کسبوکارهای اینترنتی باید تشکلی به وجود آید و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران نیز از این موضوع دفاع میکند؛ اما در این میان یک مجهول وجود دارد و آن اینکه ستارتآپها باید از چه جاهایی مجوز بگیرند و به چه تعداد مجوز نیاز دارند. مثلاً جایی مانند دیجی کالا که انواع کالاها را عرضه میکند آیا باید ازهمان جایی مجوز بگیرد که هایپرمارکتها میگیرند؟
یا مثلاً اتحادیه تاکسیرانان راننده تاکسی و یک تاکسی مجوز میدهد. درحالیکه اعضای سیستم حملونقل اینترنتی اصلاً تاکسی ران نیستند بیشتر بهصورت شخصی فعالیت میکنند. حال آیا به این شرکت باید مجوز داده شود یا نیاز به ارائه مجوز به تکتک ماشینهای شخصی است؟ اینها سوالاتی است که به دلیل عدم توجه به آینده و فناوریهای نوین رخ میدهد و هر روز هم به تعدادشان افزوده خواهد شد. و آنچه مشهود است، ضعف قوانین و مقررات کشور و عدم آیندهپژوهی در حوزه فناوری اطلاعات است.
در آیندهای نهچندان دور شاهد این خواهیم بود که سیستم پست متحول شود و استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در دنیا رواج یابد. باید دید با چنین فناوریهایی چه تعاملی میخواهیم داشته باشیم. یا باید بپذیریم با همان سیستم سنتی اقتصادمان گام برداریم، یا اینکه از اقتصاد دیجیتال استفاده کنیم. در صورت بهرهمندی از فناوریهای نوین که مقام معظم رهبری نیز فرمودهاند از اقتصاد دانشبنیان استفاده شود، باید آمادگی ظهور شرکتهای جدید و کسبوکارهای نوین را داشته باشیم و روابط و ضوابط را تسهیل کنیم تا این گروههای با ایدههای نو بتوانند مشغول به فعالیت شوند و چرخه اقتصاد کشور را از حالت سنتی به اقتصاد دیجیتال تبدیل کنند.
موانع فعالیت استارتآپها در ایران چیست؟
معضل بزرگ کشور ما این است که فناوریهای اطلاعات بهعنوان پیشران اقتصاد شناسایی نشدهاند، بلکه بهعنوان واگنی انتهای این قطار پیشرفت در نظر گرفتهشدهاند که نهتنها سودی برای کشور ندارد، بلکه برای دولت هزینه آور هست؛ درحالیکه این نگاه اشتباه است. با نگاهی به کشورهای پیشرفته اقتصادی میبینیم که آنها نیز با استفاده از فناوری اطلاعات به پیشرفت اقتصادی دست یافتند. صنعت برق، انرژی، حملونقل، گردشگری و همه بخشها بهنوعی از فناوریهای نوین استفاده میکنند؛ ولی ما هنوز نتوانستهایم استفاده از آنها را در تمام بخشها رایج کنیم. تنها صنعت بانکداری و بعضی بخشهای نیروی انتظامی از فناوریهای نوین استفاده میکنند.
معضل دیگر در بخش تصمیم سازی و تصمیم گیران حوزه آی سی تی در بخش دولتی و متولیان دولتی است که آنها آیندهپژوهی نداشتند. سرعت پیشرفت حوزه فناوری بهشدت زیاد است و ما نمیتوانیم با سرعتی که امروز در توسعه بخش فناوری اطلاعات داریم، همگام با دنیا پیش رویم و معضلات زیادی پیش رو خواهیم داشت.
آیا کسبوکارهای سنتی میتوانند مانع پیشرفت استارتآپها شوند؟
روشهایی برای هماهنگ کردن کسبوکارهای سنتی و استارتآپها وجود دارد. ما به هیچ عنوان نمیتوانیم سدی برای فناوری اطلاعات به وجود آوریم. شاید با به وجود آوردن موانع در پیشرفت این برنامهها تاخیری به وجود آید، اما هیچوقت نمیتوان آنها را 100 درصد از چرخه اقتصاد حذف کرد. پیشنهاد من این است که بهجای مانعتراشی، آیندهپژوهی انجام شود و بدانیم کسبوکارهای نوین چه امکانایی به وجود میآورد. مثلاً در نتیجه سیستم حملونقل اینترنتی شاهد کاهش آلودگی هوا و کم شدن سفرهای درونشهری و بینشهری و حتی ایجاد اشتغال هستیم که بزرگترین معضل امروزه کشور است. پس چرا امروز که میشود از این فرصت استفاده کرد، بخواهیم آن را منع کنیم؟ اتحادیه صنف تاکسی رانان که برای ما محترم است، باید قبلاً این آیندهپژوهی و مطالعه را داشت و کشورهای مختلف را بررسی میکرد و منتظر نمیماند زمانی که گروه جدیدی آمد، حالا بخواهد مانعتراشی کند.
به اشتغالزایی از طریق سیستم استارتآپها اشاره کردید؛ درحالیکه عدهای معتقدند ظهور این کسبوکارها همین اشتغال موجود را هم به خطر میاندازد. نظرتان درباره ایده این افراد چیست؟
بگذارید سوالتان را با سؤال دیگری پاسخ دهد. زمانی در رشته نساجی بهصورت دستی فعالیت انجام میشد، اما با ورود تکنولوژی و ماشینآلات برخی افراد شاغل از این صنعت حذف شدند. حال آیا کشور ما در آن زمان که یک نوع انقلاب صنعتی رخ داده، جلوی پیشرفت را گرفته یا نسبت به ساماندهی آنها اقدام کرده است؟ ما میتوانیم با بررسی و تشکیل جلسات کارشناسی کاری کنیم که حتی افراد شاغل در حوزههای مختلف کاری، آسیبی نبینند. نمیتوان صورت مساله را پاک کرد و گفت که نمیخواهیم از فناوریهای جدید استفاده کنیم. مثلاً وقتی یک ربات جای 10 کارگر را میگیرد، احتمالاً در شرایط فعلی برخی افراد میگویند آن ربات حق ورود ندارد، چون 10 نفر بیکار میشوند. پس باید جایگزینی برای افراد پیدا کرد و دید چه فعالیتهایی را میتوان به آنها آموزش داد تا بدون هیچ آسیبی، وارد فعالیت جدیدی شوند.