رئیس کمیسیون صنعت اتاق ایران، گفت: اهداف سند چشمانداز 1430 ایران، باید قابل اندازهگیری، ملموس و دارای مسئول مشخص و مستقیم باشد.
علیرضا کلاهی صمدی، در گفتوگو با «اتاق ایران آنلاین»، با اشاره به عدم تحقق اهداف سند چشمانداز 1404 و برنامههای توسعه نوشته شده بر مبنای آن، ادامه داد: در مدیریت سازمانی که در ابعاد کوچکتر و قابل مشاهدهتری اجرا میشود، برای هر هدف سازمان مسئولی تعیین میشود تا در دورههای مشخص، توسط یک کمیته راهبری دلیل تحقق و عدم تحقق آن پایش شده و در صورت نیاز خود هدف بازنگری میشود.
او افزود: متأسفانه در تدوین و اجرای سند 1404، مشخص نیست مسئولیت تحقق اهداف با چه کسی یا کسانی است و تنها در پایان دوره با یک نگاه رو به عقب اعلام میشود، که این اهداف محقق نشدهاند. در صورتی که باید با نگاه رو به جلو، اهداف و مسئولیتها در چشمانداز روشن باشد.
کلاهی صمدی، با بیان اینکه اهداف سند چشمانداز باید بلندپروازانه باشد اما این به معنای تخیلی بودن اهداف نیست، اظهار کرد: اهداف سند چشمانداز، نباید سهلالوصول باشد اما در عین حال نباید بیش از اندازه هم غیرواقعی دیده شوند. مثلاً اگر توان تولید در یک کارخانه 15 هزار تن است نمیتوان هدف سال بعد این کارخانه را 30 هزار تن تعیین کرد. چشمانداز آینده هر کشوری بستگی به عملکرد گذشتهاش دارد و نمیتواند چندان از آن جدا باشد.
رئیس کمیسیون صنعت اتاق ایران با اشاره به «باید»های تدوین سند چشمانداز 1430، بیان کرد: به نظر میرسد، با توجه به نیازهای کشور، باید بر روی توسعه زیرساختها و توسعه پایدار تمرکز ویژه شود. بدون زیرساخت کارآمد نمیتوانیم هیچ نوع فعالیت اقتصادی کارآمدی را متصور باشیم. با وضعیت فعلی زیرساختهای کشور اگر در گام اول به این موضوع نپردازیم باید فاتحه توسعه را در کشور بخوانیم.
او ادامه داد: در کنار اصلاح و بهروزرسانی زیرساختها، باید به شدت مراقب باشیم توسعه متوازن اتفاق بیفتد. مثلاً در طول اجرای سند 1404، در حوزه پتروشیمی سرمایهگذاریهای بسیار سنگینی انجام دادیم. اما همه این سرمایهگذاریها در حوزه پتروشیمیهای گازخور و با کمترین ارزشافزوده انجام شد که متناسب با آن نیز تولید گاز کشور افزایش نیافت. در حالی که یک برنامهریزی متوازن عقلانی نیمنگاهی به تولید گاز با توجه به نیاز صنایع داشت و همینطور پتروشیمیها را متوازن طراحی میکرد. در نتیجه الان ما تولیدکننده متانول با کمترین ارزشافزوده هستیم اما در خیلی از پلیمرهای پیشرفته کمبود داریم.
کلاهی صمدی با تأکید بر اینکه در آینده باید توجه ویژهای به توسعه معادن و تولید فلزات در کشور شود، افزود: اما این بار باید این اقدامات پایدار و متوازن باشد و در تله خوداستعماری گرفتار نشویم. در برخی طرحها در همکاری با چین متأسفانه مسیر نادرستی را طی میکنیم. مثلاً اخیراً در طرحی که طرف چینی قرار است برای توسعه زنجیره مس در ایران سرمایهگذاری کند، دولت طرف ایرانی را ایمیدرو در نظر گرفته در حالی که باید گروهی متوازن و چندوجهی را قرار دهد. ایمیدرو در طرح خود قید کرده که تولید کاتد مس اقتصادی نیست و باید منابع چینیها را صرف توسعه معادن کرده و کنسانتره تولید کنیم و به چین بدهیم و این روند سودآور است. در حالی که سود باید همهجانبه دیده شود؛ ضربه اقتصادی یک فعالیت، اشتغالزایی آن، صنایع پاییندستی که تغذیه میکند و ارزشافزودهای که برای کل اقتصاد ایجاد میکند در نظر گرفته شود. به علاوه تولید کنسانتره در ایران یعنی صرف منابع تجدیدناپذیر و مصرف عمده آب اینجا اتفاق بیفتد، آلودگیهای محیطی ناشی از این استخراج هم سهم ایران باشد اما ارزشافزوده در کشور دیگر اتفاق بیفتد. این استعمار نوین است.
کلاهی صمدی با بیان اینکه مشاهدات اولیه من در تدوین سند 1430 نشان میدهد که صداهای مختلف در تدوین آن شنیده میشود، ادامه داد: این کافی نیست و این سند در طول اجرا باید مرتب پایش شود. اگر قرار است در 26 سال دیگر به هدفی برسیم باید از الان نمودار دسترسی به هدف و جایگاه ما در هر سال نسبت به هدف ترسیم شود و برای آن مسئول مشخص تعیین شود تا هر لحظه که از مسیر خارج شدیم یا به دنبال اصلاح مسیر و یا تغییر هدف متناسب با واقعیتها باشیم.
او با اشاره به اینکه در سند چشمانداز 1404 قرار بود ایران قدرت اول اقتصادی منطقه باشد، اظهار کرد: متأسفانه امروز خیلی از این چشمانداز خیلی عقب هستیم. ما با عدم رشد اقتصادی و کاهش تولید نفت و اثرگذاری در زنجیرههای جهانی در حال تبدیل شدن به یک کشور بیربط و کماهمیت هستیم.
کلاهی صمدی افزود: در سال 1988 بعد از پایان جنگ تحمیلی و خسارتهای ناشی از انقلاب، کماکان رتبه اول تولید ناخالص داخلی در منطقه بودیم. اما امروز فاصله چند برابری با رقبای منطقهای خود مثل عربستان و هند داریم و حتی تولید ناخالص داخلی ما از تولید ناخالص داخلی کشور کوچکی مثل امارات هم کمتر است. این در بلندمدت یعنی کماهمیت شدن کشور که خودش تهدید امنیتی نیز محسوب میشود. ادامه این روند باعث میشود وضع ما در معادلات منطقهای چیزی شبیه به وضع امروز افغانستان شود.
او تأکید کرد: به نظر میرسد در چشمانداز 1430 با توجه به میزان جمعیت و سایر مزیتهای اقتصادی، حداقلیترین هدفگذاری در حوزه اقتصاد باید تبدیل ایران به اقتصاد سوم منطقه باشد.