کدام سال برای اقتصاد ایران، سال دشواری بود؛ چه مسائل و مشکلاتی چهره اقتصاد ایران را زشت کرده است؟ مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهوری از مشکلات سال 94 میگوید؛ در این سال، کاهش صادرات نفت و کاهش قیمت آن باعث شده بود که اقتصاد کشور ناموزون شود. در کنار این مشکلات، چالشهایی چون بیکاری، بحران محیطزیست، بحران صندوقهای بازنشستگی، کمبود بودجه دولت و مشکلات نظام بانکی اقتصاد ایران را تهدید میکند. بهگفته نیلی، اقتصاد ایران ظرفیت مزایده سیاسی را ندارد و باید برای رفع مشکلات، گفتمان ملی شکل بگیرد.
1- سال 94 بدترین شرایط برای صادرات نفت بود، کل صادرات نفتی کشور 24 میلیارد دلار بود. در این سال هم میزان صادرات کم شد و هم قیمت نفت بهشدت کاهش یافت.
2- اگر اقتصاد سال 95 ازنظر شاخصهای اصلی اقتصاد کلان مورد ارزیابی قرار گیرد، شاخصهای منحصربهفردی را نشان میدهد.
3- رشد اقتصادی بالای 7 درصد و تکرقمی شدن حتمی تورم تا پایان امسال، تصویری جذابی از اقتصاد را نشان میدهد.
4- متوسط ورود سالانه به بازار کار تا پاییز 1393 کمتر از 60 هزار نفر بوده اما از پاییز 93 به اینطرف به تفکیک هر فصل نسبت به مدت مشابه سال قبل ورود متقاضی به بازار کار بهطور متوسط یکمیلیون و 70 هزار نفر بود.
5 -در فصل اول و دوم سال 1395 (سالانه فصلی) متقاضی شغل به بازار کار یکمیلیون و 200 هزار نفر بوده است.
6- علیرغم میزان اشتغال 700 هزارنفری که در بازار کار در سال 95 ایجاد شد اما 500 هزار نفر به تعداد بیکاران اضافه شود.
7-افزایش بیکاری دلایل زیادی دارد و این اتفاق موقتی نیست؛ یکی از دلایل آن توسعه آموزش عالی بدون ارتباط با توسعه کشور است.
8- مقدار زیادی از رشد اقتصادی سال 95 تحت تأثیر سیاستگذاری خارجی بوده اما رشد اقتصادی سال 96 تابع کیفیت سیاستگذاری خواهد بود.
9- در سال 96 با دو عدم قطعیت مواجه هستیم و عدم قطعیتها اثرات مثبتی بر فعالیتهای اقتصادی ندارد. تمام شدن کار دولت یازدهم و شروع به کار دولت دوازدهم عدم قطعیت اول و در بعد بینالمللی هم بهتزدگی از تحولات ناشناخته عدم قطعیت دوم است.
10- از بحران منابع آب کشور، مسائل زیستمحیطی، صندوق بازنشستگی، بودجه دولت، نظام بانکی و بیکاری بهعنوان 6 ابر چالش اقتصاد ایران یاد میشود.
11- اقتصاد حافظه بلندمدت دارد و اثرات هر اتفاقی، بعدها خود را نشان میدهد و مشکلاتی را به اقتصاد کشور تحمیل میکند.
12-علیرغم کاهش 30 درصدی درآمد سرانه نسبت به سال 55 مصرف نسبت به آن سال 1.5 برابر افزایش یافت. تولید ناخالص داخلی کاهش پیدا کرد اما همزمان با تداوم مصرف مواجه بودیم.
13-در کشور داراییهایمان یعنی آب، هوا، صندوق بازنشستگی، نظام بانکی و داراییهای دولت را مصرف کردهایم.
14- دارایی آب را بدون اعمال کنترل مصرف کردیم و هماکنون با کمبود آب مواجه شدهایم، منابع انرژی را به قیمت ارزان در اختیار مردم قراردادیم و امروز هوای قابلتنفس نداریم.
15- در بهوجود آمدن مشکلات نظام بانکی، بودجه و منابع آبی در دهههای گذشته همه نقش داشتهاند و بنابراین همه باید در حل این مشکل نقش ایفا کنند.
16- نباید در این شرایط به حل تمام این چالشها امیدوار بود؛ سیاسیون، اقتصاددانها و جامعه کارآفرین با تشکیل گفتمان ملی از سر آگاهی و بهدوراز هیجانات سیاسی این مسائل را حل کنند.
17- حل چالشهای اقتصادی ایران، جای بازی سیاسی ندارد و انسجام ملی میطلبد. همه در کشور راجع به مصارف و مخارج صحبت میکنند ولی هیچکس راجع به منابع صحبتی نمیکند.
18- اقتصاد ایران ظرفیت مزایده سیاسی را ندارد و باید با گفتمان ملی مشکلات را حل کرد. گفتمان ملی فراتر از تعامل دولت و بخش خصوصی است.
19-اصلاح و تغییر در روند برنامهها احتیاج به بودجه و صرف منابع بیشتر دارد؛ در وضعیتی که دولت با کمبود بودجه دستوپنجه نرم میکند بهطور حتم اصلاحات همزمان بیشتری را طلب میکند.
20- تغییر در سیستم بانکی کشور در برنامه کاری دولت قرارگرفته است؛ اما کاهش درآمدهای نفتی و برخی اتفاقات مانع اجرایی شدن این برنامه شد و ما را از مسیر اصلی دور کرد.