هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

مسئله آب و حیات توسعه در ایران

گفتمان اجتماعی آب وقتی به برنامه‌هایی برای اقدام می‌رسد که نهادهای مدنی و شبکه‌های اجتماعی در این عرصه میدان‌دار شوند و دوراندیشانه جامعه را به کنش مؤثر ترغیب کنند.

هادی خانیکی

استاد علوم ارتباطات
08 فروردین 1396
کد خبر : 7699
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
گفتمان اجتماعی آب وقتی به برنامه‌هایی برای اقدام می‌رسد که نهادهای مدنی و شبکه‌های اجتماعی در این عرصه میدان‌دار شوند و دوراندیشانه جامعه را به کنش مؤثر ترغیب کنند.

دکتر هادی خانیکی

آب کم جو تشنگی آور به دست/ تا بجوشد آبت از بالا و پست
(مولانا)

آب به چند دلیل با ساحت توسعه در ایران ارتباط دارد:

1 اینکه آیا آب مایه حیات توسعه همه‌جانبه است یا فهم درست از توسعه می‌تواند موجب رهایی ایران از خطر بی‌آبی و ورود به جرگه سرزمین‌های خشک شود، دو روی یک پرسش واقعی از افق‌های نه‌چندان دور از دسترس‌اند. آب که در آیین، فرهنگ و تمدن ما به همه‌چیز زندگی بخشیده است و می‌بخشد اکنون در معرض مخاطره کمیابی است که همه ابعاد حیات طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ما را می‌تواند مورد تحدید و تهدید قرار دهد. بسیاری از سیاست‌گذاران و صاحب‌نظران توسعه در ایران بحران آب را که در آستانه ورود به زیست اجتماعی کشور نیز هست، بحرانی عمیق و همه‌جانبه و به تعبیری در شمار «ابرچالش‌های پیش ‌رو» می‌دانند.

2 در طرح آینده‌پژوهی ایران 1395 گروه پژوهشی «آینده‌بان» مسائل پیش‌ روی جامعه ایران را از نظر نخبگان توصیف و تبیین کرده است. در این پژوهش سهم میانگین اهمیت و میانگین عدم قطعیت مسائل کشور در ده حوزه اجتماعی، اقتصادی، بین‌المللی، فرهنگی، سلامت، سیاسی، صنعت و کشاورزی، علم و فناوری، محیط‌زیست و دین مورد سنجش قرارگرفته است. در این میان، میانگین درصد اهمیت بالاتر به ترتیب از آنِ سه گروه متغیرهای اقتصادی، سلامت و محیط‌زیست شده است، به این معنا می‌توان گفت چالش‌های زیست‌محیطی با میانگین اهمیت 70.88 درصد مرتبه بالایی از نگرانی نخبگان ایرانی را به خود اختصاص داده‌اند که بحران منابع زیرزمینی در این مجموعه دارای مقام نخست است.

3 اساس توسعه پایدار که به معنای ایجاد تعادل و موازنه توسعه و محیط‌زیست است بر مدار آب می‌چرخد. توسعه پایدار بنا به تعریف کمیته جهانی محیط‌زیست توسعه‌ای است که بتواند بدون چشم‌پوشی از قابلیت‌های نسل آینده در رفع نیازهای خویش، نیازهای موجود را رفع کند. پایداری در توسعه سه جزء دارد: قابلیت زیستی، اشتغال و هم‌بستگی اجتماعی. از این‌رو نمی‌توان از ابعاد اجتماعی و اقتصادی آن غفلت کرد و آن را محدود به حفاظت فیزیکی و عملکرد صرف بر منابع طبیعی دانست. باید به رابطه مؤثر بین ظرفیت‌ها و بحران‌های زیست‌محیطی، فناورانه، اقتصادی و اجتماعی آب اندیشید و از توجه یکسویه به تأثیر انسان بر اکوسیستم فراتر رفت و به یک رابطه متقابل و فعال میان انسان و اکوسیستم رسید. این ضرورت عیناً در مورد مسئله آب مصداق دارد. کنترل بحران آب به تلاش همه ساحت‌های جامعه نیاز دارد. بنا به گزارش چالش جهانی درباره آب سالم و کافی اگر روندهای کنونی تداوم یابد تا سال 2050 میلادی از هر سه نفر دو نفر در مناطق دارای مشکل کمبود آب زندگی خواهند کرد و در مواقع پیدایش چنین چشم‌اندازی جز گسترش بحران زمین، جابه‌جایی جمعیتی، رشد پرشتاب منازعات و ستیزه‌ها و جنگ‌های محلی و منطقه‌ای فرجامی نخواهد داشت؛ آیا توجه به این افق به ذهنیت خود ما عملاً راه‌یافته است؟

4 مسئله آب به‌مثابه یک موضوع توسعه بیش و پیش از آنکه مسئله‌ای صرفاً اقلیمی و زیست‌محیطی باشد، مسئله اجتماعی است ریشه‌های بروز این مسئله فقط در آسمان و زمین نیست. بیش و پیش از هرگونه بحرانی وضع طبیعی باید در جست‌وجوی عوامل و وجوه انسانی و اجتماعی باشد. بحران آب با فهم نادرست عمومی، مدیریت غلط اجرایی و مشارکت اندک اجتماعی به وجود می‌آید و می‌ماند و بیشتر می‌شود. بحران آب، بحران در همه چیز است، بحران امنیت ملی، منافع ملی و توسعه ملی است. بحران را باید همه ببینند و همه درصدد رفع آن برآیند. نه دولت قادر است به‌تنهایی دسترسی به منابع آب را از وضعیت بحرانی خارج کند و نه جامعه می‌تواند فارغ از ابعاد درهم‌تنیده و پنهان آب بماند. مسئله آب و گفتمان آب باید اجتماعی شود و به اعتبار سرمایه اجتماعی و عزم ملی در مسیر گفت‌وگو قرار گیرد و در این فرآیند عزم ملی را دور کردن جامعه از پسامدهای گسترده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن شکل دهد.

5 گفتمان اجتماعی آب وقتی به برنامه‌هایی برای اقدام می‌رسد که نهادهای مدنی و شبکه‌های اجتماعی در این عرصه میدان‌دار شوند و دوراندیشانه جامعه را به کنش مؤثر ترغیب کنند، حکمرانی آب بدون برخورداری از زمینه‌های شهروندی راه به ‌جایی نمی‌برد. برای توجه به مسئله آب باید همه سطوح محلی و ملی را فعال کرد، اما در این مدار این حساسیت فعالیت را اقدام‌های ملی قرار داد و گرفتار منازعات محلی نشد. بار حمل این ضرورت را باید بر دوش نهادهای مدنی، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جمعی و مجازی قرار داد. در این صورت است که تشنگی به آب به‌عنوان یک درد مشترک، آب را از بالا و پست می‌جوشاند و به‌جای بحران برای جامعه فرصت می‌آفریند: فرصت فهم مسئله ملی، توسعه ملی و اقدام ملی. 

موضوعات :
در همین رابطه