از تغییرها میگوید؛ «تا قبل از برجام، اگر با کشورهای دیگر میخواستیم مذاکره کنیم، اصلاً ارتباط نمیتوانستیم بگیریم. یا جواب ایمیلهای ما را نمیدادند و یا اینکه توسط دلال با ما صحبت میکردند. اما طی مدت فعالیت دولت یازدهم، شرکتهای معتبر بینالمللی به ایران آمدهاند و با ما مکاتبه میکنند. در حال حاضر شرکتهای صاحبنام بینالمللی در حوزه تکنولوژی و مشاوره با ایران کار میکنند.» به باور مهدی کرباسیان، «بخش معدن در طول سالهای گذشته با مسائل مختلفی دستوپنجه نرم میکرد و نتیجه همه بیدقتیها درگذشته، 24 هزار میلیارد تومان پروژه نیمهتمام بود که انتظارات مردمی را برانگیخته بود.» اگرچه بنا به گفته معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس هیات عامل ایمیدرو، «این پروژهها در دولت یازدهم با مدلهای مختلف اعم از گرفتن شریک بخش غیردولتی و خصوصی، واگذاری، وام و یا با منابع نقدینگی جدید فعال شدند.» آنچه در ادامه میخوانید، بخشی از گفتوگوی مهدی کرباسیان در خصوص وضعیت معدن در دو دوره متفاوت است.
بحث را در رابطه با ظرفیتهای جدید کشفشده مواد معدنی شروع میکنیم. یکی از تأکیدهای همیشگی شما، اکتشاف معادن بوده است. اتفاقات خوبی هم در طول سه، چهار سال گذشته افتاده است؛ بهطوریکه هماکنون یک تغییر نگاه و نگرشی را به حوزه معادن شاهد هستیم و به دنبال آن، ارزآوری محصولات معدنی نیز افزایشیافته است. با توجه به اینکه در ماههای پایانی دولت یازدهم قرار داریم، توضیح دهید که شما ایمیدرو را در سال 92 چگونه تحویل گرفتید و حالا با چه تغییراتی میخواهید به دولت بعد تحویل دهید؟
من فکر میکنم دولت بعد، دولت آقای روحانی است و ما باید ایمیدرو رو به این دولت تحویل دهیم، بنابراین در حقیقت در امتداد حرکت میکنیم.
با توجه به اینکه در ماههای پایانی دولت قرار داریم، خوب است گزارش عملکردی از اقداماتی که در طول این چند سال انجام دادهایم، اعلام کنیم. در نیمه 92 که دولت یازدهم روی کارآمد، کل پولی که در حساب سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران بود، در حدود 60 میلیارد تومان بود و 21 هزار میلیارد تومان از اموال سازمان طی سالهای 90، 91 و 92 به اسم خصوصیسازی رد دیون شده بود. در حقیقت پروژههای نیمهتمام متعددی وجود داشت و به عبارتی، حدود 70 پروژه نیمهتمام یا شروع نشده داشتیم. در کنار اینها، در خصوص بعضی از این پروژهها مردم ازنظر اجتماعی انتظار داشتند حرکتی صورت گیرد.
درباره این پروژهها مثالی میزنید.
مثال اول، 7 طرح فولادی است که داستان غمانگیزی داشت؛ 7 طرح 800 هزار تنی فولاد، در 7 نقطه کشور که بعضی از این نقاط، نه آب و برق و گاز و نه زیرساختها آماده بود. مناطق بر اساس سلیقه انتخابشده بود و نه بر اساس کار کارشناسی. اصلاً اینکه این 8 طرح 800 هزار تنی بود، غیرکارشناسی است. همین پروژه، انتظارات مردم را برانگیخته بود. از سوی دیگر، منابع مالی سازمان وضعیت مناسبی نداشت.
در حوزه فولاد، توازن فولاد نامتعادل بود. در حقیقت کنستانتره، گندله، آهن اسفنجی و شمش فولاد، با یکدیگر توازن نداشت. یعنی ازیکطرف مجبور بودیم گندله وارد کنیم و از طرف دیگر، کارخانههای کنستانتره متوقف بود. در حوزه آلومینیوم با چینیها برای آلومینیوم جنوب صحبت شده بود، اما اقدام نشده بود و السی باز نشده بود. در حوزه مس، پروژههای نیمهتمام متعددی وجود داشت. یکسری پروژههایی هم که شروع نشده بود، در حوزههای زغالسنگ، طلا و... دیده میشد.
اما خوشبختانه ظرف 4 سال گذشته باوجود کمبود نقدینگی، بودجه اندک و مسائلی که وجود داشت، همه آن طرحها یا به مرحله افتتاح رسیده، یا فعال است و طی یکی، دو سال آینده افتتاح خواهد شد. پروژههایی هم که شروع نشده بود، کار آنها شروعشده است.
روزی که کار را شروع کردیم، 24 هزار میلیارد تومان پروژه نیمهتمام در دست ایمیدرو بود، اما ما توانستیم این 24 هزار میلیارد تومان پروژه نیمهتمام را با مدلهای مختلف اعم از گرفتن شریک بخش غیردولتی و خصوصی، واگذاری، وام و یا با منابع نقدینگی جدید فعال کنیم.
شما عنوان کردید 24 هزار میلیارد تومان پروژه نیمهتمام وجود داشت. در حال حاضر چه برآورد رقمی از پروژههای نیمهتمام وجود دارد؟
هماکنون همه پروژههای نیمهتمام صاحب دارد و کار میکند. برای مثال، بین 15 تا 35 درصد طرحهای فولادی را برای ایمیدرو نگه داشتیم و بقیه را شریک گرفتهایم. بهاینترتیب، نزدیک به هزار و 500 میلیارد تومان در طرحهای فولادی تزریق و پروژهها فعال شد. آهناسفنجی فولاد سپیددشت در آبان ماه سال گذشته افتتاح شد. در اسفندماه سال گذشته نیز پروژه میانه و نیریز راهاندازی شد و از اردیبهشتماه آهناسفنجی خواهیم داشت. پروژه معدن سبزوار نیز امیدواریم تا پایان فروردین راهاندازی شود. در حقیقت 7 طرح فولادی در حال راه افتادن است.
از سوی دیگر، پروژههای در حوزه سنگان در نیمه اول سال سه کارخانهاش راه میافتد؛ کارخانه گندلهسازی مبارکه 5 میلیون تن، گندلهسازی اوپال سنگان 5 میلیون تن و کنستانتره توسعه ملی 2.5 میلیون تن. جدای از این پروژهها که اخیراً میبینید راه افتاده، پروژه تیتانیوم کهنوج که نزدیک به 30 سال متوقف مانده بود، کلنگ آن به دست آقای جهانگیری زده شد و کارهای مهندسی پروژه انجام میشود و الاسیاش باز میشود.
اما در حوزه اکتشاف که سؤال شما بود، میدانید که اکتشاف، شروع معدن و صنایع معدنی است. کشور ما خوشبختانه یک کشور معدنی است و در دنیا ازنظر ذخایر شناختهشده، پانزدهمین کشور دنیا است. بیش از 700 میلیارد دلار ذخیره معدنی قطعی داریم. پیشبینی ما این است که اگر کارهای اکتشافی انجام شود، این رقم حداقل 50 درصد افزایش پیدا میکند. متأسفانه از زمان رضاخان تا دولت دهم، 100 هزار کیلومترمربع کار اکتشافی شده بود. ما در ایمیدرو در سال 93 در حدود 250 هزار کیلومتر کار اکتشافی را شروع کردیم و امروز باافتخار میتوانیم بگوییم مراحل شناسایی و کار ژئوفیزیکی هوایی انجامشده است. با همکاری بسیار خوبی که با سازمان انرژی اتمی داشتیم، 80 هزار کیلومتر از قسمتی که آنها ژئوفیزیک هوایی کردند را داریم کار زمینی، حفاری و پیجویی انجام میدهیم. ما در همین مرحله اول، معادن خوبی بهدست آوردیم. برای مثال، بیش از 400 میلیون تن سنگآهن، زغالسنگ و طلای جدید کشف شد. همچنین در بررسیای که داشتیم، معدن لیتیوم در خراسانجنوبی و یکی دو معدن جدید طلا با ظرفیت 10 تن را پیشبینی میکنیم که کشف کنیم. درواقع ما داریم بهجایی میرسیم که تا پایان سال 96 میتوانیم خبرهای خوشی به مردم از منابع جدید معدنی دهیم.
بر این اساس، در این 250 هزار کیلومتر کار اکتشافی که در 21 استان انجام میدهیم، مطمئن هستیم که ذخایر جدیدی کشف میکنیم.
شما علت عقبماندگیها در حوزه اکتشاف معادن را چه میدانید؟
اگر من بخواهم کارشناسی صحبت کنم، سه دلیل وجود دارد. یکی اینکه اگرچه سازمانهای زمینشناسی در کشورهای معدنی مثل استرالیا، کانادا و... دولتی است، ولی بودجه مناسبی دارد. در کشور ما به کار زمینشناسی بودجه مناسبی داده نمیشود. درواقع به دلیل اینکه سازمان دولتی بوده، کمتر توجهی به آن وجود داشته است. تقریباً میتوان گفت جزو سازمانهایی بوده که بودجه بهاندازه کافی به آن داده نشده است.
مشکل دیگر اکتشاف این است که ریسک دارد. شما ممکن است میلیونها تومان پول بگذارید و بعد از اینکه کار اکتشاف، پیجویی، حفاری و... انجام شد، به یک ذخیره مناسب و اقتصادی نرسید و یا عیار خاک مناسب نباشد. درنتیجه کل پول دارای ریسک میشود.
دلیل سوم این است که باید بخش خصوصی ورود پیدا میکرد، اما بخش خصوصی به دلیل اینکه ریسک کار بالاست، ورود پیدا نکرده است. ضمن اینکه باید بپذیریم ما بخش خصوصی قوی در کشور نداشته و نداریم. به دلیل اینکه سایه سیاست بر اقتصاد ما حاکم بوده والآنهم هست و بخش خصوصی قدرتمند نداریم، درنتیجه در این حوزه سرمایهگذاری مناسبی صورت نگرفته است. ما بهعنوان سازمان ایمیدرو کار را شروع کردیم. بدیهی است بخشهایی که شانس ذخایر خوب دارد را آگهی میدهیم و به بخش خصوصی واگذار میکنیم. بهاینترتیب علاقهمند هستیم که بخش خصوصی یا بهطور مستقل یا با شریک با ما همکاری کند. ریسک آن را نیز ایمیدرو میپذیرد.
بخش خصوصی تمایلی نشان داده است.
یک مقداری در این مورد محدود است. پیشبینی ما این است که بخش خصوصی را به صندوق بیمه معدن وصل کنیم و بتوانیم از آنها با وامهای با نرخ ارزان حمایت کنیم.
وام چند درصد؟
در حوزه اکتشاف بین 6 تا 8 درصد سوبسید روی وامها میدهیم.
یکی از گلایههای فعلی معدنکاران، پرداخت تسهیلات به این بخش است. معدنکاران معتقدند با توجه به مشکلاتی همچون چک برگشتی، نمیتوانند تسهیلات بگیرند.
متأسفانه این واقعیت وجود دارد. صندوق بیمه معدن که یک صندوق حمایتی بسیار خوب است، تا قبل از دولت یازدهم در حدود 10 میلیارد تومان سرمایه داشت. درصورتیکه صندوق بیمه معدنی بعضی از کشورهای غربی و یا حتی کشورهای حوزه خلیجفارس مثل عربستان چندین میلیارد دلار ذخیره دارد.
یعنی پولهای این صندوق به انحراف رفته بوده است؟
خیر، اصلاً 10 میلیارد تومان سرمایهاش بوده است. 10 میلیارد تومان را به دو معدن بدهید، تمام است. اصلاً رقمی نیست. خوشبختانه در سال 93 با حمایت دولت و مجلس، سرمایه صندوق به 110 میلیارد تومان افزایش پیدا کرد، ولی بازهم کافی نیست. اما صندوق تضمین میکند، یعنی پروانه معدن درگرو و رهن صندوق قرار میگیرد. صندوق تضمین 100 درصد میدهد و افراد را به بانک معرفی میکند تا وام بگیرند. اما متأسفانه یک مشکلی که سیستم بانکی ما دارد، این است که باوجود اینکه ریسک صندوق برای بانک صفر است، اما سیستم بانکی طبق دستورالعملهایی که دارد، بررسیهایی انجام میدهد و اگر معدنکاری چک برگشتی یا بدهی داشته باشد، به او وام نمیدهد.
در حال حاضر صندوق بیمه معدن شاید تعداد زیادی معدنکار را به سیستم بانکی معرفی کرده باشد، اما سیستم بانکی به دلیل این مشکلات، وامهای آنها را پرداخت نمیکند. من فکر میکنم وقتی صندوقها تضمین میکنند، باید سیستم بانکی وام را پرداخت کند.
اساساً پیشنهادی که ما برای برنامه ششم دادیم و متأسفانه در مجلس مغفول ماند، این بود که سرمایه صندوق حداقل به 500 میلیارد دلار در عرض 5 سال افزایش یابد که بتوانیم حوزه معدن و بخش خصوصی را حمایت کنیم.
ما دو پیشنهاد جدی داشتیم. یکی اینکه سرمایه صندوق بیمه معدن افزایش پیدا کند. دوم اینکه ما از دولت نه بودجه میخواهیم و نه امکانات. ما فقط انتظار داریم به ما یک وام دلاری از صندوق توسعه ملی داده شود. پیشنهاد ما سه میلیارد دلار وام است؛ وامی که ظرف 5 تا 10 سال بتوانیم برگردانیم. با این 3 میلیارد دلار، باید بتوانیم 20 میلیارد دلار سرمایه خارجی و داخلی جذب کنیم.
شرکتهای معتبر خارجی که به ایران میآیند و علاقهمند هستند با ایمیدرو کار کنند، وقتی با آنها مذاکره میکنیم، آنها درباره رقم سهم خود میگویند و میپرسند شما چه سهمی خواهید داشت؟
شما به سرمایهگذار خارجی اشاره کردید. در حال حاضر بیشترین جهتگیری و تمایل به سرمایهگذاری از سمت کدام کشورهاست؟
من بهصراحت میگویم در روزی که ما در دولت یازدهم مسئولیت گرفتیم، شرکتهای معتبر معدنی و صنایع معدنی به ایران راهی نداشتند. حتی میتوانم بگویم تا قبل از برجام، اگر با کشورهای دیگر کار مشاوره یا تبادل تکنولوژی میخواستیم داشته باشیم، اصلاً ارتباط نمیتوانستیم بگیریم. یا جواب ایمیلهای ما را نمیدادند و یا اینکه توسط دلال با ما صحبت میکردند.
اما طی مدت فعالیت دولت یازدهم، شرکتهای معتبر بینالمللی به ایران آمدهاند و با ما مکاتبه میکنند. در حال حاضر شرکتهای صاحبنام بینالمللی در حوزه تکنولوژی و مشاوره با ایران کار میکنند. در حوزه تیتانیوم کهنوج، شرکتهای معتبر بینالمللی استرالیایی، یا برای مشاوره و یا پیمانکاری آمدهاند. در حوزه محیطزیست، بهترین شرکتهای نروژی با ما کار میکنند. در حوزه فولاد، شرکتهای آلمانی و ایتالیایی و اتریشی و اخیراً شرکتهای ژاپنی و کرهای آمدند.
ما درگذشته تقریباً بهطور انحصاری فقط با چین کار میکردیم که آنهم حالت برابر نداشت. در حقیقت پول ما پیش چینیها بود و چین به ما پول میداد و حالت پیمانکاری کار میکرد. اما الآن رابطه ما با چین برابر است.
کدام ماده معدنی در ایران برای سرمایهگذار خارجی جذابتر است؟
تمام مواد معدنی ایران برای سرمایهگذاران خارجی جذاب است، چون در دنیا، کشورهایی که بتوانند تنوع ماده معدنی داشته باشند، محدود است؛ ضمن اینکه ماده معدنی چیزی نیست که زود کشف شود. میلیونها سال طول کشیده که این مواد ایجادشده است. البته حوزههای سنگآهن، طلا، روی، مس و... موردعلاقه است و در این خصوص با ما صحبت و ابراز علاقه میکنند.
برای جلوگیری از خامفروشی چه اقداماتی صورت گرفته است؟
خامفروشی یک واقعیت است. در سال 92 و در ابتدای دولت یازدهم بیشترین صادرات سنگآهن را داشتیم. حتی 23 میلیون تن صادرات سنگآهن ما بوده است. الآن با توجه به اینکه طرح توازن انجامشده، کارخانههای کنستانتره و گندله در حال افتتاح است. به این معنا که سنگآهن فراوری میشود. در حوزه طلا در معدن زرشوران 80 تن ذخیره طلا بود، اما هماکنون 50 تن به این رقم اضافهشده است. در حوزه مهدیآباد معدن روی سالها متوقف مانده بود، اما بهزودی عملیات اجرایی آن شروع میشود.
ما اعتقادداریم در بعضی از حوزهها، گاز که با معدن ممزوح میشود، ارزشافزودهاش از پتروشیمی بیشتر است.
فراوری محصولات معدنی، چقدر روی ارزآوری اثر داشته است؟
یک مثال برای شما میزنم. در حوزه فولاد در سال 94 حدود 4 میلیون تن صادرات داشتیم، اما سال 95 نزدیک به 6 میلیون تن صادرات فولاد صورت میگیرد.
بحثی که درباره دامپینگ فولاد مطرح بود، تا چه اندازه درست است؟
واقعیت این است که در این خصوص دو مشکل پیدا کردیم. یکی اینکه فولاد ما اصلاً صادر نمیشد. در سال 92 قبل از اینکه دولت یازدهم به روی کار آید، کل صادرات فولاد در حدود 200 هزار تن بود. اما در سال 94 حدود 4 میلیون تن صادرات داشتیم. ما چه زمانی ورود کردیم، زمانی که دوره رکود فولاد در دنیا است. اما ما وارد بازار جهانی شدیم. بسیاری از فولاد کشور به اروپا صادرشده است؛ این در حالی است که قبلاً به اروپا صادر نمیشد. این نشاندهنده این است که ما وارد بازاری شدیم که دارای رقابت است.
بدیهی است فولاد ما مناسب است، چون گاز ارزان و سنگآهن داریم، درنتیجه فولاد ما باید ارزان باشد. شرکت فولاد مبارکه هم سودآور بوده است. معنای این موضوع این بوده که دامپینگ صورت نگرفته، بلکه قیمت تمامشده ما ارزانتر بوده است. اصلاً مگر میتواند یک شرکت ایرانی دامپینگ کند؟ یعنی ضرر کند.
اما یک مشکل دومی ما پیدا کردیم. متأسفانه در دعوایی که بین فولادیها اتفاق افتاد، آنها خیلی این بحث را مطرح کردند و دقت نداشتند حرفهایی که میزنند، مدارکی در دادگاههای بینالمللی میشود. ابراز تأسف میکنم که بعضاً منافع ملی در دعواهای خانگی گرفتار میشود. در حوزه فولاد یکسری مصاحبهها انجامشده بود و آمارهایی دادهشده بود که آمارهای درستی هم نبود که ارزانفروشی صورت میگیرد.
در رابطه با ارزآوری سایر محصولات معدنی هم توضیح دهید.
شما میدانید در حوزه GDP کشور، 6 درصد معدن و صنایع معدنی نقش دارد. این عدد خوب نیست. در دنیا این عدد تا 17 درصد باید افزایش پیدا کند. بدیهی است در حوزه معدن و صنایع معدنی یکی از مشکلاتی که وجود دارد، این است که زود پول آن برنمیگردد، اما پایدار است. همشغل و هم درآمد آن پایدار است. ولی همین سهم 6 درصد، در حوزه صادرات حدود 24 درصد معدن و صنایع معدنی در سال 94 ارزآوری داشته است. ضمن اینکه اشتغال پایداری دارد.