بهمنظور آشنایی هرچه بیشتر فعالان اقتصادی با مفاهیم اقتصادی و بهکارگیری صحیح این موارد در تحلیلهای اقتصادی محیط کسبوکار، ایده تهیه و ارائه بروشورهایی با عنوان "اقتصاد به زبان ساده" در معاونت اقتصادی اتاق ایران طرح شد و توسط مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی به اجرا درآمد. شماره شانزدهم این بروشور به بحث "حکمرانی خوب" اختصاصیافته است.
جایگاه دولت و بازار و ارتباط میان این دو نهاد کلیدی، مقولهای است که همواره ذهن اقتصاددانان و سیاستمداران را به خود معطوف ساخته است. این ارتباط از قرن گذشته تاکنون با فراز و نشیبهای متعددی مواجه بوده است. بهطورکلی نظریههای توسعه اقتصادی را به لحاظ نگاه آنها به دولت و بازار میتوان به سه دوره دولت بزرگ، دولت حداقل و حکمرانی خوب تقسیم کرد. نهادهای مالی بینالمللی نظیر بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول همگی بر این عقیدهاند که حکمرانی خوب یک ضرورت حیاتی برای ادامه کمک به تحول برنامههای توسعه است. بنابراین با توجه به نقش غیرقابلانکار حکمرانی خوب در رشد و توسعه اقتصادی کشورها، در این نسخه از بروشور به تعریف الگوی حکمرانی خوب و چگونگی پیدایش این نظریه پرداختهشده است.
حکمرانی خوب مفهومی است که از اواخر دهه 1990 در ادبیات توسعه بهعنوان کلید معمای توسعه مطرح گردیده و برنامه توسعه سازمان ملل متحد، این مفهوم را مدیریت امور عمومی بر اساس حاکمیت قانون، دستگاه قضایی کارآمد و عادلانه و مشارکت گسترده مردم در فرآیند حکومتداری تعریف کرده است. در الگوی حکمرانی خوب، نقش حاکمیت بهعنوان فراهمکننده نهادهای پشتیبان بازار نظیر حقوق مالکیت امن، قوانین و مقررات کارآمد، حاکمیت قانون و ... بسیار حائز اهمیت است. درواقع با توجه به اینکه توانایی حاکمیت در عرضه این نهادها، عامل مهمی در عملکرد بازارها محسوب میشود، لذا فراهمسازی موفقیتآمیز نهادهای پشتیبان بازار را اغلب حکمرانی خوب مینامند. نکته حائز اهمیت این است که در تمامی تعاریف، منظور از حکمرانی صرفاً دولت نیست، بلکه حکمرانی خوب نتیجه تعامل همه قوای یک کشور (مقننه، مجریه و قضائیه) است.
برای درک بهتر حکمرانی خوب و سنجش کشورها بر اساس این مفهوم، شاخصهای متعددی از سوی سازمانها و نهادهای مختلف ارائهشده که از معتبرترین این شاخصها، میتوان به شاخصهای بانک جهانی اشاره نمود. لذا در نسخه پیشرو به توضیح شاخصهای حکمرانی بانک جهانی و بررسی وضعیت حکمرانی در ایران با استفاده از این شاخصها پرداختهشده است. نظر به اینکه کارکرد اصلی حکمرانی خوب در کشورها، فراهم ساختن نهادهای پشتیبان بازار است، لذا بررسی وضعیت نهادی کشور از دیگر ابزارهای سنجش حکمرانی خوب است که به این مهم نیز در بروشور اشارهشده است.
باوجوداینکه نظریه حکمرانی خوب نقطه عطفی در نظریات توسعه به شمار میرود و در این نظریه، کیفیت دولتها از الزامات دستیابی به توسعه به شمار میرود، اما آمارهای موجود گویای این است که وضعیت حکمرانی در کشور چندان مساعد نیست. درواقع حکمرانی ضعیف و تسلط نهادهای ناکارآمد و ضد مولد در کشور، انگیزه برای فعالیتهای سازنده و ورود بخش خصوصی واقعی به عرصه فعالیتهای اقتصادی را از بین برده است. در چنین شرایطی بخشهای تولیدی، فعالیتهای صنعتی، اشتغالزایی و دستیابی به اهداف توسعهای اسناد بالادستی، دور از انتظار است.
با عنایت به اینکه سال پیشرو از سوی مقام معظم رهبری با عنوان "اقتصاد مقاومتی: تولید و اشتغال" نامگذاری شده است، لذا توجه به مسئله حکمرانی خوب بیشازپیش از اهمیت برخوردار میشود. در حقیقت دستیابی به اقتصادی مقاوم، نیازمند تقویت بنیه تولیدی کشور و قاعدهگذاری به نفع بخشهای مولد است که این مهم بدون حرکت به سمت حکمرانی خوب محقق نخواهد شد.
متن کامل شماره سیزده بروشور "اقتصاد به زبان ساده" در این لینک قابلدسترسی است.