به همت مرکز پژوهشهای اتاق ایران، نشست تحلیل وضعیت بینالمللی ایران با سناریوی توافق با آمریکا، با حضور عباس ملکی، دیپلمات سابق و عضو هیات علمی دانشگاه شریف، مرتضی قورچی، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی و ابراهیم رومینا، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، برگزار شد.
عباس ملکی، دیپلمات سابق و عضو هیات علمی دانشگاه شریف، با بیان اینکه از میان 120 تحریم شناخته شده علیه کشورها در طول تاریخ، که اغلب آنها از سوی آمریکا اعمال شده، فقط چند مورد موفق بوده است، گفت: متغیرهای داخلی و رفتار کشورها بسیار بر نتیجهبخش بودن این تحریمها تأثیر داشته است.
او با بیان اینکه انرژی، ابزار ژئوپلیتیکی مهم ایران در روابط بینالملل است و 60 درصد از تجارت بینالملل ما را تشکیل میدهد، ادامه داد: ایران با توجه به ظرفیتهای خود پتانسیل صادرات حدود دو میلیون بشکه در روز نفت خام، 15 میلیارد دلار صادرات سالانه محصولات پتروشیمی و مقدار محدودی نیز توان صادرات گاز دارد.
ملکی تأکید کرد: اگر روابط ما با آمریکا به حالت تنشزدایی برسد، صادرات ما در بخش انرژی طی دو سال 30 تا 50 درصد افزایش خواهد داشت.
او افزود: در صورت بهبود روابط ایران و آمریکا، باز هم چالشهایی نظیر بازرسی سنتکام که شامل کشتیهای حامل کالا در تنگه هرمز است وجود خواهد داشت. با این حال بخش خصوصی و اتاق ایران میتواند حوزههای هدف را برای بعد از توافق تعریف کند.
عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف، ادامه داد: جذب سرمایهگذاری و فناوری جدید به ویژه در حوزههای بالادستی نفت خام و گاز طبیعی، توسعه بازار و صادرات محصولات با ارزشافزوده بالا به ویژه در پتروشیمی و اصلاح سیاستهای داخلی در حوزه بهبود مصرف گاز خانگی و برق میتواند از جمله این حوزههای هدف برای بخش خصوصی باشد.
او با تأکید بر ضرورت جلوگیری از وقوع جنگ، گفت: ایران نیاز به حداقل 10 سال آرامش برای طراحی و اعمال راهبردهای خود دارد. کنگره نهاد اساسی و درازمدت آمریکاست و باید در معادلات آن را بیشتر جدی بگیریم. همینطور باید به فعالیتهای اجتماعی در آمریکا توجه کنیم و از ظرفیت ایرانیان حاضر در آمریکا استفاده کنیم. علاوه بر این تقویت روابط اقتصادی دوجانبه با کشورهای همسو نیز باید در دستور کار باقی بماند.
ملکی، اظهار کرد: اگرچه اقدامات آمریکا در مورد ایران قهرآمیز هستند اما باید به یک رابطه حداقلی با این کشور برسیم. اگر آمریکا همین امروز به تصمیم رفع تحریمها و اقدامات قهرآمیز علیه ایران برسد، با توجه به شکل تصمیمگیری در این کشور، حداقل 10 سال طول میکشد تا تحریمها به طور کامل رفع شوند.
او در پایان گفت: در صورت توافق ایران و آمریکا، ایران باید در سه حوزه حرکت کند: منطقهگرایی در سیاست خارجی، ظرفیتسازی در تولید نفت خام و گاز طبیعی و همچنین ایجاد یک شبکه روابط عمومی در سطح جهانی برای نشان دادن واقعیتهای ایران و تصحیح تصویرسازیهای منفی که تا کنون انجام شده است.
بازاریابی مکان در اقتصاد شبکهای، از اولویتهای ایران بعد از توافق
مرتضی قورچی، استاد دانشگاه شهیدبهشتی نیز با طرح این سؤال که اتاق ایران چگونه میتواند به طور عملی در سطوحی وارد شود که در توسعه اقتصادی بعد از توافق با آمریکا مؤثر باشد، ادامه داد: دو تصویر از قدرت در جهان شامل: «جهان موزائیکی یا پازلی» و «جهان شبکهای» وجود دارد که ما امروز با جهان شبکهای و اقتصاد مبتنی بر آن سروکار داریم. چرا که ما شاهد تکهپاره شدن تولید در جهان هستیم و از مجتمعهای صنعتی بزرگ متمرکز به تولید در سایر نقاط جهان رسیدهایم.
او ادامه داد: این شبکهها با سرزمینها گره میخورند و سرزمینها به شدت برای جذب این فرصتها رقابت میکنند. مثلاً هند به شدت از طریق شبکهها به اقتصاد امریکا و دنیا متصل شده است.
او با بیان اینکه مناطق آزاد، عمدتاً فضاهایی هستند که میتوانند با اقتصاد شبکهای بافته شوند، افزود: در دنیا هفتمین نسل مناطق آزاد نیز متولد شدهاند در حالی که ما در ایران به دلیل تحریمها نتوانستهایم از نسل دوم فراتر برویم.
تمرکز اتاق ایران بر همکاری نزدیک با مناطق آزاد در دوره پساتوافق
قورچی، تأکید کرد: مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ایران، موتور حرکت توسعه ایران به سمت اقتصاد شبکهای هستند. لذا این مناطق، موقعیتهای مهمی در شرایط پسا توافق هستند. اما شرط لازم این است که مقوله بازاریابی مکان را بعد از توافق، جدی بگیریم. ابزار آن به کارگیری دیپلماسی عمومی و شرکت در کنفرانسهای جهانی، است.
او تأکید کرد: در دوره پسا توافق، اتاق ایران باید یک استراتژی مشخص و ارتباط منسجم با شورای عالی مناطق آزاد داشته و اتاقهای استانی در ارتباط با سازمان برنامه و سیاستهای آمایشی و سرمایهگذاری کلان بتوانند بازاریابی مکان را پیش ببرند.
مذاکرات به توافق کامل منجر خواهد شد یا موقت؟
در این نشست، ابراهیم رومینا، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، نیز با بیان اینکه توافق ایران و آمریکا در صورت نهایی و اجرایی شدن تاثیرات ژئوپلیتیک و پیامدهای ژئواکونومیک گسترده به دنبال خواهد داشت، ادامه داد: افزایش صادرات انرژی از سوی ایران با ظرفیت 2.5 تا 3 میلیون بشکه نفت در روز، جذب سرمایه و فناوری، اتصال به زنجیرههای تأمین جهانی، افزایش ثبات اقتصادی داخلی و افزایش مانور اقتصادی دولت، پیامدهای ژئواکونومیک این توافق در سطح ملی است.
او با اشاره به اثرات ژئواکونومیک توافق در سطح منطقهای، افزود: تشدید رقابت با کشورهای نفتی منطقه از جمله عربستان و عراق، بازتعریف نقش ژئواکونومیک ایران در کریدورهای منطقهای و شمال-جنوب، همگرایی اقتصادی با همسایگان تحت تأثیر افزایش صادرات انرژی به عراق، ترکیه، افغانستان، ارمنستان، و گسترش تجارت منطقهای و دوجانبه و امکان تأمین گاز اروپا از سوی ایران از جمله این پیامدهاست.
رومینا پیامدهای ژئواکونومیک جهانی توافق در سطح بینالمللی را بازگشت به شبکه سرمایهگذاری جهانی و مشارکت شرکتهای چندملیتی در پروژههای کلان اقتصادی دانست و گفت: با همه اینها اینکه گشایش کاملی در این توافق انجام شود به چند دلیل دور از انتظار است.
او در تشریح دلایل این ادعا، اظهار کرد: در سطح ژئواستراتژیک، ایران بخشی از فضای ژئواستراتژیک شرق محسوب میشود و با شرق پیمانهای شبه استراتژیک منعقد کرده است در حالی که با غرب وارد چنین تعاملی نشده است. به علاوه در سطح منطقهای، چالشهای اساسی در ارتباط با اسرائیل به عنوان متحد آمریکا و کشورهای عربی دارد. همچنین هیچ کنشی مبنی بر تغییر استراتژی در ایران صورت نگرفته و از طرف دیگر اروپاییها سنگاندازی خود را در مسیر مذاکرات آغاز کردهاند.
این استاد دانشگاه تربیت مدرس، تأکید کرد: بنابراین به نظر میرسد نتیجه مذاکرات یک توافق محدود یا موقت باشد.
او افزود: در شرایط توافق موقت، فضا برای فعالیت بخش خصوصی در بخشهای انرژی اعم از خدمات مشاوره، تکنولوژی حفاری و زیرساختهای میادین بدون سرمایهگذاری مستقیم درازمدت، صنایع دارویی و تجهیزات پزشکی و شرکتهای فناوری با ریسک پایین، لجستیک و حملونقل بینالمللی، فراهم خواهد شد.
رومینا گفت: اگرچه ترامپ بهترین فرصت برای ورود گامبهگام ایران به اقتصاد جهانی محسوب میشود، اما بخش دولتی ایران هنوز استراتژی برای ورود به مرحله بعد از توافق احتمالی ندارد.