حجم داد و ستد پلیمرها در بورسکالا در سالجاری در مقایسه با مدت مشابه سال قبل نزدیک به ۸درصد کاهش یافته که به معنی بزرگترین افت معاملات در سالهای اخیر است. آغاز قطعی برق سریعتر از حد انتظار، شاید مهمترین دلیل برای عقبنشینی تقاضا بوده ولی این مساله نشان میدهد صنعت پلیمر در زنجیره ارزش آن با یک عقبگرد برجسته روبهرو شده است که نشانهای مشهود از کاهش حجم تولید است. این موضوع نشان میدهد که چالشهای صنعت پلیمر به شدت چندوجهی شده و برای اصلاح برخی ساختارها در ابتدا باید به زیرساختهایی توجه کرد که هماکنون در دسترس نیست.
صنعت پلیمر هماکنون به وضوح در سراشیبی رکود قرار داشته و هر رخداد سیاسی برجسته همچون توافق حتی پایان مذاکرات میتواند عاملی مثبت یا منفی در مسیر توسعه یا عقبگرد تولید در این صنعت قلمداد شود.
بازتعریف نقش بخش خصوصی
توافق، نه فقط رویدادی سیاسی، بلکه نقطه عطفی برای بازتعریف ماموریت بخش خصوصی در نظم اقتصادی جدید است. در سالهای تحریم، بخش خصوصی مجبور به دور زدن محدودیتها و حفظ تولید بود، اما اکنون زمان تبدیل شدن به بازیگری موثر در دیپلماسی اقتصادی، توسعه صادرات، جذب فناوری و خلق ارزش افزوده پایدار است.
نهادهای بخش خصوصی مانند اتاق ایران و انجمنهای تخصصی باید از موضع مطالبهگری صرف خارج شده و پیشنهاددهنده سناریوهای ملی برای دوران پساتوافق باشند.
فرصتها و تهدیدهای بازارهای صادراتی
باز شدن نسبی درهای تجارت جهانی، فرصت و تهدیدی همزمان است. صنایع پلیمر ایران در سالهای گذشته با مزیت نسبی دسترسی به مواد اولیه، در دوران تحریم صادرات خود را حفظ کردند، اما حالا باید برای رقابت با بازیگران بینالمللی آماده شوند. این به معنای بازنگری در برندسازی، تقویت زنجیره توزیع منطقهای، ثبت مالکیتهای فکری، توسعه لجستیک صادراتی و تدوین سند مشترک صادراتی با مشارکت دولت است.
اصلاح محیط کسبوکار
ورود سرمایهگذاران خارجی تنها با اصلاح بسترهای حقوقی و نهادی میسر خواهد بود. تجربه گذشته نشان داده که بدون اصلاحات، فرصتهای پساتوافق به رونق واردات منجر میشود.
بخش خصوصی باید پیگیری تصویب قانون حمایت از سرمایهگذاری خارجی، اجرای دقیق سازوکار بهبود فضای کسبوکار و راهاندازی پنجره واحد سرمایهگذاری را در اولویت قرار دهد.
دیپلماسی صنعتی و ائتلاف بخش خصوصی، دولت و نهادهای مالی
در فضای پساتوافق، رقابت میان دولتها برای نفوذ اقتصادی تشدید میشود. بخش خصوصی نباید منفعل بماند و باید با استفاده از دیپلماسی صنعتی، میزبان هیاتهای تجاری، پیشنهاددهنده پروژههای مشترک و همافزا با بانکهای توسعهای باشد.
در صنعت پلیمر، این دیپلماسی اقتصادی است که میتواند از طریق عقد قراردادهای انتقال فناوری، تشکیل کنسرسیومهای صادراتی و توسعه همکاریهای بینالمللی در زمینه بازیافت و محصولات زیستپایه انجام شود.
شایان ذکر است باز شدن درهای جهان به روی ایران بدون شفافیت مالی و حاکمیت قانون ممکن نیست. جذب سرمایهگذاری واقعی نیازمند سامانههای اطلاعاتی یکپارچه، اجرای قانون تعارض منافع و همکاری فعال نهادهای قضایی و نظارتی با اتاق بازرگانی است.
صنایع پلیمر؛ پیشگام توسعه صادرات غیرنفتی
تنوع محصولات، تقاضای جهانی و ارزش افزوده بالا، صنایع پلیمر را به الگویی موفق برای صادرات غیرنفتی تبدیل کرده است که مستلزم تکمیل زنجیره ارزش، ایجاد خوشههای تخصصی، حمایتهای گمرکی و بانکی و تخصیص منابع صندوق توسعه ملی به واحدهای پاییندستی است.
آزمونی برای بلوغ اقتصادی ایران
توافق میان ایران و آمریکا، اگر به نتیجه برسد، آزمونی برای بلوغ نظام اقتصادی کشور است. آیا میتوان از این فرصت سیاسی، دستاورد اقتصادی پایدار ساخت؟ پاسخ در تصمیمگیریهای بخش خصوصی در تهران، اصفهان، تبریز و اتاقهای تصمیمگیری اقتصادی نوشته خواهد شد.
بخش خصوصی باید خود را «معمار پساتوافق» تعریف کند؛ نه صرفا ذینفع. در این صورت، اقتصاد ایران نهتنها تقویت شده، بلکه از دریچه تولید و صادرات خواهد درخشید.