مرز، فقط نقطه خروج کالا نیست؛ کانون رقابتپذیری اقتصاد ایران است. هر دقیقهای که در مرز هدر میرود، سهمی از بازار منطقه به رقیبان واگذار میشود و هر مرزی که هوشمند اداره شود، گامی بهسوی تقویت نفوذ اقتصادی ایران برداشته میشود.
مسئله امروز، کمبود زیرساخت نیست؛ ناهماهنگی نهادی و پراکندگی مدیریت مرزی است که زمان را به هزینه و توقف را به مانع تبدیل میکند.
مراکز لجستیک مشترک مرزی، اگر یکپارچه، دیجیتال و با پنجره واحد اداره شوند، مرز را از نقطه توقف به سکوی پیشروی تجارت ایران بدل میکنند. در چنین مدلی، زمان ترخیص، کوتاه و هزینه صادرات کاهش مییابد و هر ساعت صرفهجویی به سهم بیشتر ایران از تجارت منطقهای تبدیل میشود.
ایجاد زنجیره لجستیک میان ایران، آسیای میانه و قفقاز، بازارهای تازه میگشاید و قدرت چانهزنی تجاری کشور را افزایش میدهد.
سرمایهگذاری مشترک دولت و بخش خصوصی در این گذرگاهها، میتواند نقشه راهبردی تجارت ایران را بازآرایی و شریانهای مرزی را به زیرساخت رقابتپذیری ملی ارتقا دهد.
ایران آینده را ملتی میسازد که مرز را نه دیوار جغرافیا، بلکه مزیت راهبردی بداند و از هر گذرگاه، فرصتی تازه برای تقویت تجارت، افزایش نفوذ منطقهای و اقتدار اقتصادی کشور خلق کند.