در دهه 80 میلادی بازارهای جهانی شرایط دشواری را تجربه میکردند و آمریکا از این نگران بود که اقتصاد نوظهوری به نام ژاپن با تسلط روزافزون خود بر بازارهای جهانی، اقتصادش را تحتالشعاع قرار دهد. دولتمردان آمریکایی و ژاپنی که به اهمیت صنعت قطعات نیمههادی در آینده واقف بودند، علناً وارد رقابت در این حوزه شده و به حمایت تجاری علنی از تولیدکنندگان کشورشان میپرداختند.
آلان ولف که سالها بهعنوان نماینده انجمن قطعات نیمههادی آمریکا مشغول به فعالیت بوده است، میگوید:«تولیدکنندگان قطعات نیمههادی در آمریکا به معنای واقعی کلمه خطر رقبای ژاپنی را احساس میکردند»؛ این همان احساسی است که امروز شرکتهای آمریکایی نسبت به رقبای چینی خود دارند.
در آن زمان یک مشکل عمده باعث عقب ماندن صنعت قطعات نیمههادی آمریکا از ژاپن شده بود: ژاپن بزرگترین صادرکننده قطعات نیمههادی به آمریکا محسوب میشد، درحالیکه بازار خود را به روی رقبای آمریکایی بسته بود. در این شرایط شرکتهای آمریکایی از دولت خواستند واردات قطعات نیمههادی از ژاپن را با استناد به قوانین ضد دامپینگ متوقف کند. دولت آمریکا اما با دولت ژاپن وارد مذاکره شد و درنهایت دو کشور به توافق رسیدند که حداقل 20 درصد از بازار قطعات نیمههادی خود را در اختیار رقیب قرار دهند.
توافق تجاری واشنگتن و توکیو موجب شد تا ورق به نفع شرکتهای آمریکایی برگردد و این شرکتها درنهایت توانستند با تکیه بر نوآوریهای مبتنی بر نیاز بازار، رقبای ژاپنی را از میدان به در کنند. امروز از بین چندین شرکت ژاپنی معروفی که در دهه 80 میلادی صنعت قطعات نیمههادی را به تسخیر درآورده بودند، تنها شرکت توشیبا در جمع قدرتهای برتر این صنعت باقی مانده است؛ هرچند همین یک شرکت نیز به دنبال فروش واحد تراشههای رایانهای خود به سایر رقباست.
در مورد چین اما وضعیت کاملاً متفاوت است و به عقیده کارشناسان، استراتژیهایی که در دهه 80 و 90 میلادی برای پایان بخشیدن به سلطه ژاپنیها بر بازار قطعات نیمههادی اتخاذ شد، امروز در برابر چین مؤثر نخواهند بود. بازارهای چین کاملاً به روی صنعت قطعات نیمههادی آمریکا باز است و درواقع چین بزرگترین واردکننده این قطعات از آمریکا به شمار میرود. البته چینیها هم سهم کوچکی از بازار تراشههای رایانهای آمریکا دارند و در صادرات تراشههای مورداستفاده در ساخت تلویزیون، تلفن همراه و سایر وسایل الکترونیکی نیز تا حدی فعال بودهاند. از طرفی تعداد زیادی از کارخانههای تولیدکننده قطعات نیمههادی در چین، تحت مالکیت شرکتهای آمریکایی هستند. با این اوصاف، نگرانی آمریکاییها بابت چیست؟
عامل اصلی نگرانی اصلی دولت آمریکا و فعالان صنعت قطعات نیمههادی این کشور در مواجهه با رقبای چینی، اعطای یارانههای سنگین از سوی دولت چین به شرکتهای این کشور است؛ یارانههایی که گفته میشود مجموع ارزش آنها تاکنون به 150 میلیارد دلار رسیده است. چنین حجم عظیمی از یارانههای تولیدی میتواند باعث مازاد عرضه در بازار قطعات نیمههادی شده و درنهایت قیمتها را به حدی برساند که شرکتها نتوانند سودی از حضور در این بازار کسب کنند. اگر حمایتها دولتی ادامه داشته باشد و شرکتهای چینی هیچ فشاری برای سودآوری احساس نکنند، این شرکتها خواهند توانست سهم خود را از بازار بهشدت افزایش دهند.
درعینحال ویلبر رأس، وزیر بازرگانی دولت ترامپ، میگوید شیوهای که چینیها در بازار قطعات نیمههادی در پیش گرفتهاند میتواند به تحریم تجاری آنها منجر شود. پیتر موریسی، استاد اقتصاد دانشگاه مریلند، نیز معتقد است اعمال تحریم میتواند بهعنوان یک اقدام پیشدستانه و هشدارگونه علیه دولت چین، روند اعطای یارانههای غیرمنصفانه به شرکتهای چینی و اعمال تبعیض علیه شرکتهای آمریکایی را متوقف کند. تحریم باعث خواهد شد که شرکتهای چینی از صرف هزینههای گزاف برای احداث کارخانههای جدید دست بکشند، زیرا دیگر نخواهند توانست تراشههای تولیدی خود را به آمریکا صادر کنند.
بااینوجود، فعالان صنعت قطعات نیمههادی در آمریکا چندان هم با تحریم رقبای چینیشان موافق نیستند. جان نیوفر، رئیس انجمن تولیدکنندگان قطعات نیمههادی آمریکا دراینباره میگوید: «به نظر نمیرسد تحریم یک ابزار مناسب برای تأمین منافع ما باشد».
کریگ ماندی که درگذشته جزو مقامات ارشد بخش تحقیقات راهبردی شرکت مایکروسافت بوده و با 68 سال سن، بهعنوان یک کهنهسرباز صنعت قطعات نیمههادی آمریکا شناخته میشود، درس مهمتری را از نبرد تجاری با ژاپنیها در دهه 80 به یاد میآورد؛ وی میگوید: «صنعت قطعات نیمههادی آمریکا در آن نبرد پیروز شد چون شرکت اینتل بیشتر توان خود را بر نسل جدید تراشههای رایانهای متمرکز کرد؛ تراشههایی که به جهش تاریخی بازار رایانههای شخصی کمک کردند. شرکتهای ژاپنی اما با گوش دادن به حرف دولتشان، کار تولید تراشههایی با فناوری پایینتر را ادامه دادند و درنهایت با ورود شرکتهای کرهای و تایوانی، بازار را از دست دادند و سودشان سقوط کرد».
به عقیده ماندی، مزیتهای ناشی از توسعه نوآوری و تحقیقات باعث پیروزی آمریکاییها شد و امروز هم این مزیت میتواند آمریکاییها را از بحران عبور دهد. وی تأکید میکند: «جنگ ما بر سر این است که چه کسی زودتر به فناوری تراشههای نسل آینده دست پیدا میکند. چینیها آنقدرها هم از ما دور نیستند و با توجه به تلاشهایی که داشتهاند، آنها میتوانند ظرف 10 سال آینده با ما برابری کنند».
برآوردها حاکی از این است که ارزش بازار قطعات نیمههادی در جهان طی سال جاری میلادی به 380 میلیارد دلار خواهد رسید. البته رقابت تنها بر سر 380 میلیارد دلار نیست، بلکه پیروز این رقابت میتواند در سایر بازارهای مهم ازجمله تلفن همراه، رایانههای شخصی، تلویزیونهای نسل جدید و ... حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.