بانک جهانی نهادی دارای اعتبار در دنیا بهحساب میآید و داوری این نهاد درباره موضوعها و مسائل گوناگون مرتبط به اقتصاد کلان و کسبوکار شهروندان و بنگاههای هر کشوری برای اکثریت فعالان اقتصادی در دنیا مستند است و اغلب از این ارزیابیها برای تصمیمگیری استفاده میشود. در گزارش سال 2018 بانک جهانی از محیط کسبوکار کشورها رتبه ایران با 4 پله کاهش به رتبه 124 از میان 190 کشور قرارگرفته است.
بهعبارتدیگر ایران در شاخص یادشده از متوسط کشورهای جهان هم بسیار عقب است. نکته تلخ داستان این است که علیرغم هدفگذاری ارتقا سالیانه ۱۰ پله در این رتبهبندی جهانی، نهتنها پیشرفت نداشتهایم بلکه از رتبه 120 به رتبه 124 تنزل پیداکردهایم. درباره این رتبهبندی از منظر تکنیکی و به لحاظ دلایل نزول و پیامدهای تأسفبار آن برای کسبوکار ایرانیان بحثهای متعددی شده و در همین روزها نیز از سوی کارشناسان در کانون توجه قرار میگیرد.
به نظر میرسد شاید به نکات فراموششدهای که این رتبهبندی به ذهن میآورد باید بیشتر دقت کرد. یک نکته بسیار بااهمیت در لایههای پنهان این رتبهبندی و رتبهبندیهای مشابه این است که برخلاف تصور برخی افراد و گروههای بانفوذ و شهروندان ایرانی "دگرگونی بدون ایستادگی" در کشورهای جهان امروز ممکن نیست.
به این معنی که کاهش رتبه ایران نشان میدهد کشورهای دیگر در حال جلو رفتن هستند. برخی تصور میکنند دنیای امروز با اینهمه سرزمینهای متفاوت و آداب و عادتهای مختلف درجا میزنند تا ایران گرفتاریهایش را هرگاه دلش خواست برطرف کند و گره از کارهایش باز کند. این بدترین تصور است که مدام کشور و میهن خود را سرآمد بدانیم و چشم بر واقعیتها ببندیم.
این نکته فراموششده را باید از پرده بیرون بکشیم و در برابر دیدگان شهروندان و مدیران قرار دهیم تا بدانند میتوان سالبهسال بدتر و بدتر هم شد و خدایناکرده تا ته جدول سقوط کرد. دیگر کشورها با درک تأثیر خوش یا ناخوش این رتبهبندیها بر تصمیمگیری بنگاهها و شرکتهای بینالمللی برای ورود به یک کشور یا خودداری از سرمایهگذاری در آن کشور نیروی مادی و اندیشهای خود را برای روزآمد کردن قانون و مقررات مرتبط با کسبوکار متمرکز کرده و با درک دقیق از تأثیرات بهبود محیط کسب بر آینده، از شرایط بد دور میشوند؛اینها فرصتهایی است که ما از دست میدهیم.
نکته دیگر فراموششده برای مدیران ایرانی شاید این باشد که نمیدانند اگر با زمانه پیش نروند و آنچه بهعنوان جریان تحول جهانی در جریان است را نادیده بگیرند و بنا بر قول مشهور با زمانه نسازند، این زمانه است که آنها را میسازد اما با درنگ و با تأخیر و پرت شدن به بیرون از جریان تحولی جهان. به نظر میرسد تا زمانی که چنین نکات بااهمیت و دارای اثرات عمیق و گسترده در کانون توجه مدیران قرار نگیرد و آنها از سر عمد یا براثر ندانمکاری و نابلدی این نکات یعنی سازگارشدن با تحولات جهان، پویایی بدون درنگ و در حال پیشرفت سایر کشورها و اثرات واقعی رتبهبندیهایی ازایندست رتبهبندیهای بانک جهانی بر تصمیم بنگاهها برای ورود به ایران نادیده گرفته شود نباید انتظار داشت محیط کسبوکار در ایران روند بهبود یابنده را تجربه کند.
مدیران ادارهکننده جامعه ایرانی باید بیاموزند و آداب کسبوکار جهانی را یاد بگیرند و نگذارند روز و روزگار ایران و ایرانیان هرروز بدتر از دیروز شود. به نظر میرسد برای اینکه معلوم شود جدی هستیم باید به دنبال پایش اهداف تعریفشده برای بهبود فضای کسبوکار باشیم، مگر نه اینکه تصمیم داشتهایم هرسال در این رتبهبندی سهولت فضای کسبوکار بهبود موقعیت داشته باشیم؟ کمکاری و قصور در اصلاح کدام شاخصها منجر به این پسرفت شده است؟ چه برخورد و تنبیهی با مقصرین و کوتاهی کنندگان در نظر گرفته یا داشتهایم؟
رئیس دولت میتواند و باید در این خصوص توجه و عکسالعمل واضحتری داشته نهادها و افرادی که در بدتر شدن شرایط نقش داشتهاند را به پاسخگویی وادارد، اگر یکبار این اتفاق بیفتد و بدتر کنندگان روزگار ایران در این شاخص و زیرمجموعههای آن شناسایی و تنبیه شوند شاید دستکم از بدتر شدن رتبه جلوگیری شود.