هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

یادداشت حسین سلاح‌ورزی برای پایگاه خبری اتاق ایران

کسب و کار مردم را با امید و آرامش آشتی دهیم

حسین سلاح‌ورزی نایب رئیس اتاق ایران در یادداشتی به تحلیل شرایط اقتصادی ایران و پیوند آن با رویدادهای سیاسی داخلی و بین‌المللی پرداخته است.

حسین سلاح‌ورزی

عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
10 دی 1396
کد خبر : 11608
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

اکثریت قابل اعتنایی از ایرانیان تنها به این دلیل با مسایل سیاسی پیوند ذهنی دارند که راهشان به این سوی کشانده شده است و برای جلو رفتن و زندگی عادی نیز باید با مسایل و موضوع‌های سیاسی برخورد کنند. اگر راه معیشت و  کسب و کار ایرانیان ناگزیر نبود با سیاست و سیاستمدارا ن برخورد کند همانند همه همتایان خود در سایر سرزمین‌ها به دور از این مسایل زندگی عادی داشتند.

خوشبختانه یا شوربختانه امروز و در شرایط نه چندان مناسب اقتصاد کلان ایران همه شهروندان در هرصنف و کار و در هرجایگاه اجتماعی و سیاسی با سیاست عجین شده اند و البته به چشم می بینند معیشت و دخل وخرج و آینده شغلی و درآمدی‌شان با مناسبات سیاسی داخلی و سیاست خارجی گره خورده است. بدترین اتفاقی که دردهه اخیر برای جامعه ایرانی به ویژه شهروندان کم درامد ایرانی رخ داده و آثار و پیامدهای آن هنوز ادامه دارد سیاست‌های اقتصادی ناکارآمد و آلوده به خواست‌های سیاسی دولت دهم و همچنین تحریم های گسترده غرب بوده است.

ناکارامدی سیاست‌های اقتصادی که از دانش اقتصاد گریزان بود، راه را برای افزایش تورم و رسیدن نرخ تورم به مرز 40 درصد هموارکرد. رکود گسترده اقتصاد در دوسال 1391 و 1392 نیز مزید برعلت شد و درامد سرانه ایرانیان را به طور میانگین تا 15 درصد کاهش داد. در این شرایط بود که دولت یازدهم برسرکار آمد و برای اداره اقتصاد کشور و مقید کردن آن به چارچوبی که بتوان آن را از سقوط نجات داد، مهار تورم را اولویت نخست قرار داد و تا اندازه قابل توجهی نیز کامیاب شد. با این همه و به دلایل گوناگون که شاید تشریح آنها در این نوشته کوتاه ناممکن باشد، اقتصاد از رکود بیرون نیامد. رکود اقتصادی که در 4 سال دولت یازدهم رخ داد شاید ازجنس تازه‌ای بود که آن پیامدها را داشت. در این 4 سال و به ویژه در جریان مبارزه‌های انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری در حرف و در عمل چند رخداد قابل اعتنا را شاهد بودیم و شهروندان ایرانی نیز با دقت تمام  این حرفها را می شنیدند.

رقابت سیاسی داغ برای کسب مقام ریاست جمهوری موجب شد، منازعه سیاسی بر روی فساد اقتصادی متمرکز شود و هردوجناح سیاسی که نمایندگان خود را برای مبارزه به صدا و سیما فرستاده بودند نا گفته‌ها را درباره فساد بازگو کرده و تصریح کردند که این فسادها را جناح دیگر انجام داده است. علاوه بر این در این نبرد داغ بود که دو گروه خبر از توسعه فقر داده و هرکدام وعده‌هایی برای برطرف کردن فقر مطلق و فقر نسبی دادند. این سخنان در ذهن و یاد ایرانیان نشست و با توجه به زمینه‌های مستعدی که در حافظه تاریخی ایرانیان بود و هست، انتظار بهبود و اصلاح بیشتری را نمایش دادند. آتشی که سیاستمداران در زمین اقتصاد روشن کردند تا گروه رقیب را در آن بیندازند و بسوزانند اما دامان کل جامعه را فرا گرفت. این بحث ها و مجادله ها زمانی برخشم و اندوه شهروندان افزود که برجام و مصالحه بزرگ ایران و غرب نیز به هردلیل چراغی روشن نکرد و کسب و کار مردم رونق نگرفت. در این میان اما شبکه‌های اجتماعی گسترده و بی مهار نیز وارد داستان شده و اخبار داغ و البته نه کاملا درست و کارشناسی را درباره فساد، تهی‌دستی، رانت‌خواری و هزینه‌های بی‌حساب و کتاب را در ذهن شهروندان ایرانی جای داده‌اند.

نتایج این روندها و فرایندها به ناامید شدن شهروندان از اصلاح، درست شدن امور اقتصادی و بهتر شدن کسب و کارشان بود و هست. واقعیت این است که سیاست‌های اقتصادی که از دل مناسبات سیاسی داخلی و تحت تاثیر تعاملات سیاست خارجی بیرون آمده است، به دلسردی شهروندان منجرشده است. تا دیر نشده و شعله های امید مردم کاملا فروکش نکرده باید راه را برای امیدوارسازی مردم باز کرد. شرط نخست برای اینکه ایرانیان از دلسردی و ناامیدی خارج شده و در وضعیت مناسب قرارگیرند، این است که اعتماد آنها را نسبت به مناسبات سیاسی جلب کرد و از روشن کردن آتش مبارزه‌های بی دستاورد سیاسی دور شد. شهروندان ایرانی باید به چشم ببینند همه نهادهای اداره کننده جامعه و همه افراد و احزاب درگیر برای کسب قدرت سیاسی در چارچوب خردمندی رفتارکرده و تیشه بر ریشه کسب و کار آنها نمی‌زنند. جامعه ایرانی باید روی آرامش و آسایش راستین را تجربه کند و از مرز ناامیدی و ندیدن چشم‌انداز روشن به دوران امید و روزهای آفتابی پا بگذارد. به امید روزهای امن و امان درکسب و کار همه ایرانیان.

در همین رابطه