ایران در سیستم ناوگان حمل و نقل و به نوعی در تمام بخشها دچار مضیقه و مشکل است. شاید سختترین یا بحرانیترین بخش ناوگان حمل و نقلی کشور، ناوگان هوایی کشور باشد. چراکه در هر پرواز حدود 100تا 300 مسافر متفاوت نسبت به نوع هواپیما مسافر جابهجا میشوند و بزرگترین سرمایه یک جامعه یعنی نیروی انسانی مهمترین جزء این ناوگان به شمار میرود. به هر حال متاسفانه در دهه اخیر شاهد بسیاری از سقوطهای هواپیمایی و سانحههای شدید بودهایم که منجر به از دست دادن شمار زیادی از هموطنانم شده است. سوانحی که نشان از ضعف در ناوگان هوایی کشور دارد.
همین اتفاقات باعث شد که در راستای تامین نیازهای ناوگان هوایی کشور گام برداشته شود و مذاکراتی برای خرید هواپیما با چند شرکت معتبر صورت گیرد. شاید بعد از انقلاب این نخستین بار است که به صورت کلان یک مجموعه وارد معامله تجاری با ایران میشود و حاضر شده که یک کالا را به ایران بفروشد. مقدمات خرید این ناوگان و نوسازی ناوگان از زمانی که هیات همراه با ریاستجمهور به فرانسه رفتند شکل گرفت و بیش از 140فروند هواپیما نیز خریداری شد.
اکنون نیز به دنباله همان قصه درحال خریداری هواپیما از یکی از شرکتهای معتبر دنیا به نام بویینگ هستیم. به طور قطع 250فروند هواپیمایی که در ناوگان حمل و نقل هوایی فعال هستند، بخش وسیعی از آنان قدیمی و خارج از خدماتدهی مناسب هستند. تصمیمگیران در این مجموعه به این نتیجه رسیدهاند که تغییری ایجاد کنند چراکه تامین جان مسافر که اصلیترین موضوع نیز است و به دنبال آن بخش توریسم، گردشگری و بحث جابهجای کالاهای هوایی داریم که میتوانیم کالاهای فاسد شدنی را به بازارهای مختلف در دنیا برسانیم. اگر بتوان از این فرصت استفاده کرد به نظر من اقدام بسیار خردمندانهیی است و نیازمند این هستیم که در جامعه این کار صورت گیرد.
فعالان اقتصادی همواره میگویند، روی بخش توریسم، مسافر، رفت و برگشت، اقامتگاه سرمایهگذاریهای صورت گیرد اما باید بدانیم که اگر قرار است هواپیمای ایرانی در مسیرهایی که ناوگان ایرانی به نفع آن نیست، حرکت کند و نتواند امنیت را برای مسافر ایجاد کند، قطعا توریسم هم شکل واقعی به خود نخواهد گرفت. صنعتی که چند صباحی است مورد توجه دولتمردان قرار گرفته و سخت در پی گسترش توسعه آن هستند. در شرایط فعلی، فرصت طلایی ایجاد شده است و میتوان با پیشبینیهای لازم و قراردادهایی که برای طرفین برد- برد باشد، حرکت کرد. از همین طریق میتوان ارزآوری، درآمدزایی و امنیت را برای جامعه ایجاد کرد. به عنوان مثال پروازهای داخلی به خصوص به مشهد مقدس که صورت میگیرد باید دارای زیرساختهای کافی باشد. این زیرساخت بدون شک در پروازهای ما موثر خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل نقص فنی بارها با ساعتها تاخیر روبهرو هستیم. نباید این طور فکر کرد که تنها چند دقیقه تاخیر است چراکه عمر مسافر است و هزینه کمی نیست که یک جامعه میپردازد.
با این حال در مورد قرارداد بویینگ باید به یک واقعیت اشاره کرد و آن این است که باید یک قرارداد برد- برد در این زمینه منعقد شود و ناوگان را خرید و با بهره مشخص آن را بپردازیم. اگر همانند سری قبل بدون پیشپرداخت و از محل فروش صندلی تامین مالی شود، این قرارداد برد است. در شرایطی که سیستمهای هواپیماسازی در دنیا با رکود در فروش روبهرو هستند هم برای آنها مناسب است که برای کارگرانشان اشتغال صورت گیرد و هم نوسازی ناوگان داخل صورت گیرد.