تحریم آمریکا علیه ایران، بهصورت جنگ اقتصادی تمامعیار، همه عرصههای زندگی مردم ایران را تحت تأثیر قرار داده است و آنچه بهدرستی به آن توجه میشود و در اولویت قرار گرفته، تأمین معیشت مردم است. بعد از معیشت، چیزی که نباید از آن غفلت شود، تأثیر پیامدهای میانمدت و بلندمدت تنشهای سیاسی بر جنبههای مختلف فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی کشور است. یکی از عرصههای مهمی که بهشدت از این تنشها آسیب دیده، فعالیتهای علمی و همکاری میان پژوهشگران و استادان ایرانی با دانشگاهها و مراکز علمی جهان است که آثار آن بهصورت فاصلهگرفتن هرچهبیشتر از مرزهای دانش بر زندگی علمی و فعالیتهای اقتصادی کشور انعکاس خواهد داشت.
بعد از کاهش ارزش ریال بهدلیل کاهش صادرات نفت و بروز تنگناهای ارزی ناشی از تحریمها، سفرهای علمی مانند فرصتهای مطالعاتی و شرکت در کنفرانسها و کارگاههای آموزشی، بهشدت کاهش یافته است. بسیاری از پژوهشگران و استادان نمیتوانند هزینه چنین سفرهایی را تأمین کنند؛ اما مشکل به گرانی ارز خلاصه نمیشود؛ مانع جدیتر بر سر راه مبادلات علمی، دشواری گرفتن ویزا است. هرچند دانشگاهها، مراکز پژوهشی و برگزارکنندگان کنفرانسهای علمی به حضور پژوهشگران از نقاط مختلف جهان از جمله ایران علاقهمند هستند، ولی سفارتخانههای بسیاری از کشورها به صدور ویزا برای ایرانیها جهت شرکت در کنفرانس گرایشی ندارند؛ برای مثال سفارت هند، استرالیا، ایتالیا، ویتنام و به احتمال زیاد سفارتهای بسیاری دیگر از کشورها با بهانههای مختلف از صدور ویزا برای ایرانیهای متقاضی شرکت در کنفرانس اجتناب میکنند؛ مثلا از متقاضی ویزا میخواهند که از دانشگاه کشور مبدأ دعوتنامه رسمی با تأیید اداره مهاجرت یا اداره پلیس دریافت کند. با توجه به دشواری تهیه نامههای درخواستی سفارت توسط دانشگاه دعوتکننده، عملا مدارک ناقص باقی میماند و ویزایی هم صادر نمیشود. گاه صدور ویزا آنقدر به تعویق میافتد که عملا زمان کنفرانس میگذرد و بعد سفارت اعلام میکند چون زمان دعوتنامه گذشته، نمیتواند ویزا صادر کند. به سخنی دیگر، بسیاری از سفارتخانهها بدون اینکه درخواست متقاضی شرکت در کنفرانسهای علمی را رد کنند، در عمل ویزا نمیدهند. عملکرد سفارت این کشورها به نحوی است که گویی ایران کشوری خاص و متفاوت با دیگر کشورهاست که ترجیحا باید از آن دوری کرد! هرچند غالبا همین کشورها برای گردشگرانی که بهصورت گروهی سفر میکنند نسبتا آسان ویزا میدهند، چراکه این کشورها نمیتوانند از منافع اقتصادی چنین سفرهایی چشمپوشی کنند.
در این شرایط مسئولان کشور علاوه بر تلاش برای تأمین معیشت مردم در فرایند جنگ اقتصادی باید به تأثیر پیامدهای افزایش تنشهای سیاسی بر روابط علمی نیز توجه کنند. شرکت در کنفرانسهای علمی، پژوهشگران را در معرض اندیشههای جدید قرار میدهد که بدون اینگونه روابط، ممکن است چنین ایدههایی در ذهن پژوهشگر رسوخ نکند یا پژوهشگری که ارتباط مداومی با تحولات علمی ندارد، خیلی دیر و بهصورت ناقص به موضوعاتی میپردازد که مدتها پیش مطرح شده است. همانگونه که برای اصلاح ساختارهای اقتصادی به بهرهگیری از تکنولوژی مدرن و دسترسی به بازارهای بینالمللی نیاز است، برای تسریع رشد علمی کشور نیز همکاری با مراکز پژوهشی جهان اهمیت دارد. جایگاه علمی کشور را نمیتوان با تعداد مقالات منتشرشده در مجلات خارجی ارزیابی کرد. متأسفانه تأکید بر انتشار هرچهبیشتر مقاله در مجلات دانشگاهی به رواج تقلب و فساد و شکلگیری مؤسساتی منجر شده که با دریافت پول از استادان و دانشجویان، مقالههای آنها را در مجلات کمارزش و گاه تقلبی منتشر میکنند. با توجه به تحول سریع علوم در عرصههای مختلف، کاهش مبادلات علمی و انزوای نسبی پژوهشگران ایرانی، پیامدهای میانمدت و بلندمدت پرهزینهای بهدنبال خواهد داشت. هرچند دستیابی به مقالات در اینترنت عامل مؤثری برای مقابله با انزوای علمی است ولی کافی نیست.
پژوهشگران ایرانی نباید فرصت ممتاز طرح اندیشههای متنوع در کنفرانسهای معتبر و آگاهی از تحولات جدید علمی را از دست بدهند. ضروری است که دستگاه دیپلماسی کشور نسبت به برخورد منفی کشورهای مختلف برای صدور ویزا بهمنظور شرکت در کنفرانسهای علمی بهطور مشخص عکسالعمل نشان دهد و در جهت حل این مشکل تلاش کند.