خاک به قشر بسیار نازک و سطحی گفته میشود که در اثر متلاشیشدن سنگها در زمانی بسیار زیاد و تحتتأثیر عوامل طبیعی تشکیل شده است. خاک، حاوی موجودات زنده و مواد آلی و بستر طبیعی برای رشد و تولید گیاهان است. خاک، اساس و زیربنای کشاورزی است و ادامه حیات و بقای انسان، حیوانات و گیاهان بدون آن ممکن نیست. خاک، از منابع مهم پالاینده و تصفیهکننده طبیعت است.
آب و خاک از ملزومات جداییناپذیر حیات انسانی و جانوری و گیاهی است. عواملی مانند رشد شهرنشینی، ازدیاد زبالههای شهری و صنعتی و جذبشدن برخی مواد شیمیایی در خاک، حفاریهای معادن، چرای بیرویه دامها، استفاده از سموم و آفتکشها و مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی به فرسایش و آلودگی خاک و تخریب سطح زمین میانجامد. خاک یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشوری بوده و یکی از عوامل اصلی تولید بخش کشاورزی است. بهجرئت میتوان اذعان کرد فرسایش خاک به عنوان خطری تهدیدکننده برای حیات و رفاه انسان حال حاضر و نسلهای آینده به شمار میرود. در مناطقی که فرسایش خاک کنترل و مدیریت نمیشود، خاکها بهتدریج فرسایش یافته و حاصلخیزی خود را از دست میدهند. چنانچه قابلیت نفوذ آب یا هوا در خاک، بر اثر کمشدن یا ازبینرفتن ماده آلی و تأثیر سایر عوامل کاهش یابد، خاکدانهها متلاشی و از هم جدا شده و در نتیجه، ساختمان خاک متراکم میشود.
این وضعیت در فصل مرطوب، محیط نامساعدی ایجاد میکند و خاک قادر نیست آب را برای فصل خشکی در خود ذخیره کند و شرایط خاک از نظر شیمیایی و بیولوژیکی بسیار نامساعد میشود. در چنین محیطی بهتدریج موجودات کوچک خاکزی (میکروارگانیسمها) و مواد آلی خاک از بین میرود. با این فعل و انفعالات صورتگرفته خاک، حاصلخیزی خود را از دست میدهد. حاصلخیزی خاک نهتنها بر اثر فرسایش کاهش یافته بلکه بر اثر جاریشدن آبرفتهای نامرغوب و شور و بادرفتهای شور در سطح زمینهای دایر نیز در معرض خطر قرار میگیرد. همه این فعل و انفعالات، حاصلخیزی خاک را کاهش داده و ادامه این روند بدون مدیریت بهینه، آن زمین حاصلخیز را به زمین بایر تبدیل میکند. در حقیقت کاهش حاصلخیزی خاک و فقیرشدن خاک بر عملکرد محصولات تولیدی بخش کشاورزی تأثیر منفی داشته و از این رو خسارت و هزینه زیادی را برای هر کشوری ایجاد خواهد کرد. به دلیل فقر خاک، نهادههای تولید به کار گرفتهشده که بابت آن هزینه پرداخت شده است، بازده و عملکرد محصول کمی را به بار آورده و ارزش کاهش عملکرد ناشی از فقیرشدن خاک به دلیل فرسایش، یکی از خسارت و زیانهایی است که به کشاورز و اقتصاد ملی وارد میشود. بهطوریکه درآمد کشاورز و ارزش تولید بخش کشاورزی را کاهش داده و از طرف دیگر به دلیل کاهش تولید داخلی، وابستگی به واردات و خروج ارز از کشور را به دنبال دارد.
علاوه بر این با فرسایش خاک و جذبنشدن آب در خاک سفرههای آب زیرزمینی کاهش یافته که اصلیترین منبع آبیاری گیاهان در مناطق خشک است. ادامه روند فرسایش در طول زمان و به طور مستمر باعث خواهد شد آب و خاکی وجود نداشته باشد که یک کشاورز بتواند درآمدی برای گذران ابتدایی زندگی خود داشته باشد و بهناچار به سایر مناطق مهاجرت میکند. مهاجرت، یعنی خالیشدن کانونهای تولید بخش کشاورزی و ایجاد مشکلات فراوان برای روستاییان و بهرهبرداران کشاورزی مهاجر و در سطح ملی کاهش امنیت غذایی و سیاسی. به دلیل اهمیت موضوع از همینروست که کشورهای مختلف جهان به منظور حفظ و صیانت پایدار از خاک، پروژههای مختلفی تعریف و تأمین مالی آن را انجام دادهاند. به عنوان نمونه در غرب هندوستان در منطقه کریبپ، مشکل رطوبت کافی برای تولید محصول وجود داشت. پروژههایی برای نفوذ آب در خاک اجرا شده که صددرصد تأمین مالی آن از طریق دولت و از طریق پرداخت یارانه بوده است (Paul Smith,١٩٩٨)؛ به عبارتی هدفمند و براساس تحقیق و مطالعه مشکل اصلی این منطقه برای افزایش بهرهوری تولید و از طرف دیگر حفاظت و صیانت از خاک از سوی دولت تأمین مالی شده است. به دلیل اهمیت موضوع آب و خاک در هندوستان همواره در بودجه دولت پروژههای مختلف مربوط به آب و خاک وجود داشته است. در سال ٢٠١٣ بودجه تحقق یافته دولت مربوط به حفاظت از آب و خاک ٠,١٥، در سال ٢٠١٤ در حدود ٠.١٦، در سال ٢٠١٥ در حدود ٠.١٧ و در سال ٢٠١٦ در حدود ٠.١٨ میلیارد روپیه هند بوده است
(GAIN Report Number: IN٥٠٤٣). حفاظت و صیانت از خاک برای نسل فعلی و آینده، مسئولیت حکمرانی پاسخگو در هر کشور است.