اگر بگوییم در هفته گذشته، موقعیت ایران و آمریکا نسبت به هم و در چشم جهان، طی چند روز چنان تغییر کرد که طی چند سال هم به سختی ممکن بود، چندان بزرگنمایی نکردهایم.
این تغییر موقعیت را میتوان در رسانههای آمریکایی، در اظهارنظر مقامات اروپایی و در تلاش و تقلای مقامات آمریکایی دید. اما این دیدن و خواندن تحلیلهای رسانهای و شنیدن اظهارنظرات مقامات غربی کافی نیست. در روزهای گذشته اتفاقات دیگری هم روی داد که این تغییر موقعیت را آشکارا به رخ جهان کشید.
چند روز قبل از سخنرانی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان علیه ایران و دیکتاتوری، خطرناک و فاسد خواندن ایران و فراخوان برای اینکه کشورهای جهان با «این کشور خطرناک» برخورد کنند، ایران در توافق مالی با چین، 10میلیارد دلار اعتبار گرفت.
ساعاتی بعد از همان سخنرانی، ایران در نخستین قرارداد تجاری و مالی با انگلیس بعد از برجام، به توافقی 800میلیون یورویی با لندن رسید تا صاحب ششمین نیروگاه بزرگ خورشیدی جهان شود. هنوز دید و بازدیدهای ترامپ و دیگر سران کشورها در نیویورک و درحاشیه مجمع عمومی سازمان ملل تمام نشدهبود که خبر امضای قرارداد مالی میان بانک اتریشی با 14بانک ایرانی برای گشایش خط اعتباری یک میلیارد یورویی اعلام شد. این تنها خبر توافق مالی روز پنجشنبه ایران نبود. ساعاتی بعد از توافق با اتریش، توافق مالی دیگری میان ایران با یک کشوری اروپایی دیگر امضا شد؛ دانمارک با رقم 500میلیون یورو.
توافقهای مالی و اعتباری جدید با کشورهای اروپایی بهویژه توافق برای جذب سرمایه از انگلیس در روزهایی که دولت آمریکا مشغول تندترین حملات به ایران طی 4دهه گذشته است، شکاف میان آمریکا و اروپا در ارتباط با ایران را مشهود میکند. این شکاف کمسابقه، وقتی مشهودتر میشود که به یاد بیاوریم 4ماه پیش رئیسجمهور آمریکا در نخستین مواجهه خود با همپیمانان اروپاییاش در نشست ناتو در بروکسل به صراحت از آنها خواستهبود با ایران وارد تجارت و معامله نشوند.
پاسخ اروپاییها به او دهها میلیون دلار قرارداد و یادداشت تفاهم در بخشهای انرژی و حملونقل و حالا در روزهای اخیر بخش مالی و بانکی است. امید مخالفان برجام در آمریکا برای ناکام گذاشتن ایران در توافق هستهای، عدمهمراهی بانکهای اروپایی از بیم تحریم بود.
حالا با توافقهای مالی که همزمان با نطق آتشین رئیسجمهور آمریکا علیه ایران، با ایران امضا شده، این امید هم برباد رفتهاست. البته معنی اتفاقات اخیر این نیست که آمریکا در به نتیجه رساندن تلاشهایش برای ضربه به برجام و ایران، ناکام خواهد ماند. اما ایران دیگر در موقعیتی نیست که آمریکا بتواند با یک سخنرانی و چند سفر خارجی، جهان را علیه آن بسیج کند. آمریکا هم دیگر در موقعیتی نیست که حرفهایش علیه ایران در جهان پذیرفته شود. حتی سناتورهای آمریکایی هم حالا از رئیسجمهورشان برای اثبات ادعاهایش علیه ایران، سند میخواهند.