اولین دستاورد گذار از تحریم سیاسی این است که ایران اکنون میتواند ارتباطات بینالمللی خود را آنچنان قوی کند که بتواند جایگاه خودش را به عنوان یک کشور مختار و دارای انتخاب در روابط بینالملل چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ اقتصادی پیدا کند.
تا پیش از اجرایی شدن برجام، ایران از یکسو در تحریم اقتصادی قرار داشت، ولی از آن مهمتر در تحریم سیاسی بسر میبرد. در این دوران ایران بهدلیل نداشتن روابط با بسیاری از کشورهای جهان، مجبور بود با معدود کشورهایی ارتباط سیاسی فعال برقرار کند و در نتیجه آن مبادلات تجاری و اقتصادی داشتهباشد. همین ریسک بالای مراودات با ایران و کاهش حق انتخاب و تنوع روابط برای ایرانیها باعث شده بود کشورهایی که طرف ایران واقع میشدند بتوانند شرایط خود را به ایران دیکته کنند، چون این تصور وجود داشت که به علت تحریمها و کاهش سطح روابط، ایران انتخاب دیگری ندارد. در این میان به عنوان مثال چین میتوانست با فرض اینکه ایران برای واردات و مبادلات تجاری، انتخاب دیگری ندارد، با شرایط دیکته شده و سخت، هر کالایی را با هر کیفیت به ایران بفرستد.
در سایه این تجربه ، آقای رییسجمهور، پس از آزاد شدن پتانسیل سیاسی و دیپلماتیکی که بر اثر اجرایی شدن برجام از سد تحریم سیاسی ، رها شده بود، سفری پربار و موفق به اروپا داشت. سفری که دروازههای اروپا را پس از سالها روی ما و دروازههای ایران را روی اروپاییان گشود. این فرصت و امکان ایجاد شد که ما بار دیگر بتوانیم، با انتخابهای متنوع و آزادانه، به جستوجوی جبران نقایص و کمبودهایمان درون کشور برویم و دوباره این فرصت ایجاد شد که بهعنوان یک کشور طبیعی و نرمال در جامعه بینالملل نقشآفرینی کنیم.
تا پیش از اجرای برجام، حتی اگر این تمایل در کشورهای اروپایی وجود داشت که روابط خود را با ایران بهبود و گسترش دهند و اگر میخواستند به صورت مشترک با ایران وارد پیمانها، روابط و قراردادهای دوجانبه و چندجانبه شوند، به دلیل تحریمهای گسترده سیاسی مالی و تجاری با درهای بسته مواجه میشدند. بسیاری از فعالیتهای سیاست خارجی ایران زیر سایه تحریمها دچار مشکل شده بود.
اکنون با اجرایی شدن برجام، بارسنگین قید تحریم ها و قطعنامههای ضد ایرانی از دوش سیاست خارجی ایران برداشته میشود و سیاست خارجی ایران میتواند با فراغ بال بدون نگرانی به صورت فعال و قدرتمند در همه زمینهها در منطقه و جهان، ظرفیتهای و تواناییهای خود را به تحرک درآورد و تلاش کند تا از ظرفیتهای موجود در رابطه با بسیاری از کشورهای منطقه و جهان بر اساس منافع و امنیت ملی کشور و به نفع ملت ایران بهرهبرداری کند. واکنش مثبت و استقبال گرم غرب از ایران بلافاصله بعد از اجرائی شدن برجام ، قابل توجه و شاید استثنائی باشد به ترتیبی که دشمنان و رقبای جمهوری اسلامی ایران را به وحشت و نگرانی انداخته است. کشورمان باید سریعا از این واکنش مثبت و استقبال گرم بهره برداری نماید که گذشت زمان میتواند موجب سرگردانی و ناامیدی کشورهای اروپائی شده و شتاب اولیه و آتش علاقه آنان را سرد و خاموش سازد.
حال که رییسجمهور با کولهباری از تفاهمهای صنعتی و اقتصادی به ایران بازگشتهاند زمان این است که زمینه برای بحث و تبادلنظر در مورد بهترین روش بهرهبرداری از این تفاهمات گشودهشود. در هفته های آینده فضای رسانهای به این مشغول خواهد بود که چگونه ایران میتواند بهینه ترین نتایج را از شرایط جدید رونق سیاست خارجیاش به دست آورد.
سفر دکتر روحانی به اروپا را در کل میتوان یک موفقیت سیاسی، تجاری، اقتصادی و فرهنگی ارزیابی کرد. اما نکاتی هم در مورد این سفر وجود دارد که نباید فراموش کنیم. آنچه از آن با عنوان تذکرات یا بهانهگیریهای حقوق بشری اروپاییها یاد میشود موضوعی است که چه در این سفر و چه در سفرهای بعدی و پس از آن، بارها و بارها تکرار خواهد شد. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید آمادگی کامل برای شنیدن این بهانهها و این تذکرات داشتهباشد و به جای اینکه بخواهیم تمام گفتهها و ادعاهای آنها را دربست و بدون اغماض رد کنیم، بهتر است شرایطی ایجاد کنیم تا امکان گفتوگو و تبادلنظر میان دو طرف در مورد این موضوعها هم ایجاد شود.
به اعتقاد نگارنده؛ باتوجه به شناختی که از بافت اتحادیه اروپا و شرایط نظری و ذهنی آنها داریم، باید همان اندازه که تلاش میکنیم در ارتباطات صنعتی، اقتصادی و فناوری با اروپاییها نزدیکتر و همراهتر باشیم باید تلاش کنیم در زمینه احترام به حقوق فردی و جمعی هم اصلاحاتی صورت دهیم. باید راهکارهایی پیدا کنیم تا بتوانیم در شرایطی عزتمندانه با اروپاییها گفتوگو و تبادلنظر داشتهباشیم. حرفهای آنها را بشنویم و حرفهای خودمان را به گوش آنها برسانیم. به یاد داشتهباشیم که در دوران اصلاحات، روندی معکوس طی شد و مذاکراتی که دولت آن زمان با اروپاییها با عنوان «گفتوگوی انتقادی» شروع کرد، از بهانهجوییها و غرولندهای اروپاییها شروع شد، اما با شنیدهشدن صدا و منطق دیپلماتهای ایرانی، کمکم بهانهجوییها جای خود را به تفاهم داد و طی فرآیندی «گفتوگوهای انتقادی» به «گفتوگوهای جامع» بدل شد.
لغو تحریمهایی که در طول سال ها به کشورمان تحمیل شده بودند، تا سالها تاثیرات قابل توجهی بر اقتصاد ایران خواهد داشت ولی در گام اول با گشایش هزار ال سی و لغو تحریم سوئیفت ، آثار مثبت خود را نشان داد که اتفاق بزرگی است. از سرگیری دوباره ی ارتباط بانکهای ایران با بانکهای دنیا به برقراری تعاملات سازنده و دوسویه اقتصادی منجر می شود، زیرا ایران کشوری است که بسیاری از کشورهای جهان اشتیاق به سرمایه گذاری و انجام فعالیت اقتصادی در آن دارند.
انتظار می رود مراودات تجاری و همکاری های صنعتی و بین المللی فی مابین ایران و کشــورهایی که پس از اعــلام توافقات برجام، هیأت های خــود را راهی ایران کرده اند بزودی صورت گیرد تا همکاری های مختلف در ابعاد مربوط به توسعه صنایع انرژی و نفتی و پتروشیمی و ساختمان و اتومبیل سازی و... شکل گیرد که قاعدتا بر بازار سرمایه و اشتغال و ورود تکنولوژی و انجام تولیدات با کیفیت بالاتر و برتر که بتواند از قدرت صادراتی بیشتر برخوردار باشد اثر مثبت و تدریجی خود را آشکار خواهد کرد و در بعد بین المللی ارتقای موقعیت و شرایط با ثبات بیشتر را در ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی ایران فراهم خواهد کرد.
بعد از معجزه بیرون آمدن ایران از گرداب شورای امنیت سازمان ملل متحد ، هزاران مسئله پیش روی ایران جلوه مینماید کــه باید با تعیین اولویت به حــل آنها بپردازد. در زمانــی که بهای نفت به یک چهارم تا یک پنجم رســیده اســت ، ایران به پول و سرمایه نیاز دارد. ایران دارای جامعه ای اســت که بیش از ۹۰ درصد آن باســواد است. میلیون ها دانشــجو در دانشگاه ها درس می خوانند. اینها از یکسو شغل و خانــه و زندگــی می خواهند و از سوی دیگر این جوانان ، سرمایه اصلی پیشرفت و توسعه کشور هستند. این، به نوبه خــود نیاز کشور به تولید و اشــتغال بیشــتر را مطرح می کند ، نیاز به صلح و آرامــش اجتماعی سیاسی را مطرح می کند. براساس شرائط ایران ، نیــاز به انرژی و بویژه آب را مطــرح می کند. جمعیت ایــران در یک قرن از ۱۰ میلیون به ۸۰ میلیون رسیده است. یعنی ســهم آب ســرانه ایران یک دهم یــک قرن پیش اســت. منابع آب محدود است، باید قطره قطره در گلخانه ها مصرف شــود، باید به طور علمی تولید، شیرین، مصرف و دوباره تصفیه و باز مصرف شود .باید صنایع زیردستی پتروشــیمی که خوشبختانه پیشــرفت خوبی داشــته است توســعه یابد و راه به جهان باز کند. فرش ایرانی باید راه خود را دوباره بسوی بازارهای جهانی بویژه بازار آمریکا هموار سازد و این هنر ذیقیمت جایگاه صادراتی خود را بازیابد. صنایــع و کارخانه ها که در ســال های تحریم تعطیل بوده یا با ۱۰ درصد و ۲۰ درصد ظرفیــت کار می کرده اند بایــد به کار گرفته شوند؛ این به معنی سه برابرشدن ناگهانی ظرفیــت تولید بدون نیاز به ســرمایه گذاری جدید اســت و این یکی از ظرفیت های نهفته ای اســت که با تشــویق نقدینگی می تواند حرکت کند و راه صادرات را در پیش بگیــرد. در هر حال غیر قابل انکار است که ایران نیازمند سرمایه گذاری خارجی است که آنهم در گرو روابط گرم و حسنه ایران با صاحبان سرمایه و تکنولوژی در جهان بویژه آمریکائیها ، اروپائیها و سپس ژاپنی ها و چینی ها میباشد. بایدها و یافتن راه حل ها نیــاز به تعقــل و برنامه ریزی دارد؛ یعنی مشــوق عقلانیت باز هم بیشــتر اســت. بدین ترتیب آغاز برجام نه فقط به توسعه سیاست خارجی و توسعه اقتصادی بلکه به توســعه اجتماعی و سیاســی و فرهنگــی کمک خواهد کــرد. ایرانیها ســزاوار زندگی بهترین ها هســتند درحالیکه به اندازه کافی رنج برده و تجربه اندوخته اند.
بیشک تحکیم روابط ایران با اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بایستی در اولویت باشد تا از طریق همکاری مشترک ، اعتماد این اعضا جلب گردیده و مدت زمان اعتماد سازی در زمینه هسته ای کاهش یافته و از محدودیت های ایران کسر گردد. همکاری مشترک و احترام متقابل بین ایران و اعضا دائم شورای امنیت نتایج دیگری هم دارد که در جای خود بسیار مهم محسوب میشوند. یقینا تکنولوژیهای پیشرفته در جهان صنعتی ابتدا در اختیار آمریکا و سپس اروپائی هاست. در برخی از رشته ها روسیه و چین هم میتوانند تکنولوژیهائی برای عرضه داشته باشند. بهرحال ایران برای بازسازی صنایع خود نیازمند تکنولوژیهای دست اول میباشد تا بتواند در زمان صرفه جوئی نموده و با یک جهش ، زودتر خود را به سطح جهانی برساند. در بخش سرمایه گذاری هم به ترتیب آمریکا ، اروپا و سپس چین قرار دارند و ایران برای بازسازی اقتصاد و صنعت خود نزدیک به 1000 میلیارد دلار تزریق سرمایه در بخش نفت و گاز ، پتروشیمی ، صنایع خدماتی ، صنایع سنگین ، صنایع کشاورزی و دیگر موارد لازم دارد که تامین چنین حجم عظیمی از پول فقط یکبار در دوره دولت نهم و دهم رخ داد که ایران با فروش نفت 140 دلاری در هر بشکه توانست 720 میلیارد دلار فراهم نماید ولیکن در اثر سوء مدیریت و فساد مالی ، همه این پول عظیم دود گردیده به هوا رفت. از ابتدای پیروزی انقلاب تا سال 1384 یعنی در دوران هشت دولت وقت، جمع درآمد نفتی ایران حدود 400میلیارد دلار بوده و در دولتهای نهم و دهم این درآمد نفتی برابر با 720میلیارد دلار شد. تاسفبار اینکه در همین دوره ثروتمندی ایران، بیشترین اسکناس بدون پشتوانه چاپ شده که 40درصد ارزش پول در گردش کشور را تشکیل میداده و رشد و توسعه ایران از 7 یا 8 درصد زمان اصلاحات ، در اثر تورم و سوءمدیریت به منفی 8/5درصد رسید. دولت دکتر روحانی چنین میراثی را به ارث برده که در آن اقتصاد و صنعت کشور بیرمق شده و بخش خصوصی ایران همان نیمهجانی هم که داشت از دست داده است. تحقیقات دانشگاهی نشان میدهد تنها 23 درصد این وضعیت اقتصادی به خاطر تحریمهای بینالمللی و بقیه آن به جهت سوءمدیریت دولت (حاصل از عملکرد دولتهای نهم و دهم) ، دامنگیر کشور شده است. بنابراین ایران چشم براه سرمایه گذاری خارجی است تا بتواند طی 10 تا 15 سال صنایع نوین را جایگزین صنایع فرسوده و قدیمی نماید.
همه آنچه در دیپلماسی هسته ای بکار گرفته شده ، امروزه حدودا در دیپلماسی اقتصادی هم باید به استخدام گرفته شود. بعبارت دیگر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بایستی همه هوش و ذکاوت و همه آموزه های دیپلماتیک خود را در راه احیاء اقتصاد ، صنعت و تجارت بکار گیرد که چگونه بازار بیشتر برای صادرات فراهم نماید، چگونه بیشتر سرمایه گذاری خارجی جذب نماید ، چگونه راه کشور را بسوی مدرن ترین تکنولوژی های جهان باز نماید و برای نیل به این اهداف ، چگونه ایران را از درگیر شدن در منازعات منطقه ای و بین المللی دور نگهدارد. البته متاسفانه بافت سیاسی خاورمیانه به طریقی است که ایران ناگزیر در عجین شدن در چنین منازعات منطقه ای میباشد ولیکن جهت گیری بایستی بسوی خروج از بحرانها و ایجاد پل اعتماد بین ایران و جامعه بین المللی و بویژه کشورهای منطقه باشد تا راه اقتصاد و صنعت مفتوح گردد.