فریال مستوفی، در دهه هفتم زندگی به سر میبرد و از خوشپوشترین اعضای هیئت نمایندگان اتاق تهران و ایران است. او مالک بزرگترین معدنهای ایران و از سرآمدان حوزه فولاد و معدن است. به جز ایران، در کشورهایی مانند هنگکنگ، چین و انگلستان نیز شرکتهایش را اداره میکند و ریاست کمیسیون سرمایهگذاری اتاق ایران را به عهده دارد.
فریال مستوفی، در گفتوگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» درباره منش کاریاش میگوید:«هر شخصی وقتی تصمیم به انجام کاری گرفت، باید تا جایی که توان دارد فعالیت کند و به بهترین شکل تا خاتمهی کار ادامه دهد. بعضی افراد کاری را شروع می کنند اما دلزده می شوند و کار را رها می کنند. چه کار فرهنگی باشد و چه اقتصادی، حتما نیازی نیست که با موفقیت تمام شود. ممکن است با شکست همراه باشد ولی نباید دلزده و دلسرد شد. نباید این توقع وجود داشته باشد که همه کارها همیشه با موفقیت همراه باشد. از هر کاری می توان تجربه خوبی کسب کرد و این تجربه است که میتواند باعث موفقیتهای بعدی میشود. ناامیدی بدترین چیزی است که انسان میتواند داشته باشد و باعث خیلی از مشکلات میشود.»
مستوفی، مهمترین ویژگی خودش را «امیدواری» میداند:«خصیصه من این است که بسیار آدم امیدواری هستم. گاهی دوستان میپرسند شما تا به حال شکست خوردهای؟ هرچه فکر می کنم آخرش میگویم نه. بالاخره نمی شود که در تمام این سالها شکست نخورده باشم، اما به خاطر مسئله امیدی که دارم، آن را به عنوان شکست نمی بینم . به عنوان تجربه نگاه میکنم. یکی از مسائل دیگر این است که علاقه به کارتان داشته باشید و هدفی را دنبال کنید. مهمترین چیز ناامید نبودن و ناامید نشدن است. این میتواند در تمام فعالیتهای شما اثر بگذارد. چه فعالیت اقتصادی و چه هرچیز دیگر.اگر کاری را که شروع کردید حتما تمام تلاشتان را بکنید که تمام کنید، این در همه کارها و زندگی شما خودش را نشان میدهد.»
در شرایطی که نرخ بیکاری زنان جوان بالاتراز همه گروههاست، زنی متولد ۱۳۳۰ در دزفول و از نسل جوانهای دهه ۵۰، پیمانکاری بزرگترین پروژههای معدنی و فولادی کشور را بر عهده داشته و اسفند ماه سال ۹۳، اولین قرارداد معدنی ایران را با چینیها در یزد بسته است. هیچوقت لباسهای تیره رنگ نمیپوشد و آرایش خاصی نیز روی صورت او دیده نمیشود. گاهی برای بیان منظورش واژههای فارسی پیدا نمیکند و لحن بیانش، لهجهای تلفیقی از فارسی و انگلیسی است.
فریال مستوفی میگوید زمانهای زیادی را برای سر زدن به شرکتهایش در سفر هوایی میگذراند و حتی در طول پرواز هم استراحت نمیکند:«در ضمن من آدم هایپری هستم. نمیدانم معادل دقیق فارسیاش چه میشود. من زیاد به دنبال استراحت کردن نیستم. همین که مشغول باشم برای من از همهچیز جالبتر است. حتی جز زمانهایی که میخوابم، در بقیه زمانم حتما مشغول انجام دادن کاری هستم. از ساعت ۷ صبح جلساتم شروع میشود و تا ساعت ۹ شب مدام ادامه دارد. در این حالت وقتی به خانه میرسم، دیگر خوابم نمیآید. آن موقع هم اگر کاری نداشته باشم، حتما خودم را مشغول میکنم و کتاب و مقالهای می خوانم. بعضیها در این زمان استراحت میکنند، اما من همین که چشمهایم را ۵ دقیقه ببندم برایم کافی است. »
بر خلاف بسیاری از کارمندهای دولتی که انتظار زمان بازنشستگیشان را میکشند، مستوفی که از سرآمدان فعالان بخش خصوصی ایران است، هیچ دوره بازنشستگی برای خودش تصور نمیکند:«بازنشستگی…نه! تا زمانی که میتوانم کار میکنم. مگر اینکه از نظر فیزیکی یا فکری دیگر نتوانم . زمانی باید بازنشسته شوم که هم از نظر جسمی و هم فکری توانایی نداشته باشم. ممکن است کارهای سنگین را واگذر کنید ولی همیشه داشتن تجربه برای هدایت بیزینسی از بالا لازم است. بخش خصوصی با بخش دولتی فرق میکند که در یک زمانی وارد دوره بازنشستگی میشوید. در بخش خصوصی تا زمانی که فردی توانایی جسمی و فکری دارد میتواند از این تواناییها برای فعالیت اقتصادی استفاده کند مگر اینکه آنها را از دست دهد و بدون اینکه خودش بخواهد، خود به خود وارد دوره بازنشستگی شود.»