رادیو مجازی اتاق ایران - 12 آبان 1403

اندیشکده شورای آتلانتیک بررسی کرد

چرا تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران راه به جایی نمی‌برند؟

تصورات ترامپ و همراهانش مبنی بر اینکه ایران سرانجام تسلیم تحریم‌های اقتصادی خواهد شد، نشان می‌دهد که آنها درک بنیادینی از سیاست‌های ایران ندارند.

01 آذر 1397
کد خبر : 16407
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

دولت ترامپ پس از خروج از برجام اقدام به تحریم بخش‌های مختلف اقتصاد ایران، از نظام بانکی و صنعت نفت گرفته تا خدمات بیمه و کشتیرانی، نموده است.

دونالد ترامپ از همان نخستین روزهای ورودش به کاخ سفید اصرار داشت که می‌تواند ایران را به پذیرش توافقی که به‌زعم او بهتر از توافق وین یا همان برجام خواهد بود، مجبور کند؛ توافقی که ابعاد دیگری مانند فعالیت‌های منطقه‌ای ایران و برنامه‌های موشکی این کشور را نیز در بر گیرد.

چند ماه قبل مایک پمپئو، وزیر امور خارجه دولت ترامپ، با انتشار خواسته‌های دوازده‌گانه کاخ سفید از ایران که بیشتر شبیه اولتیماتوم بودند تا پیش‌شرط‌هایی برای مذاکره، حتی پا را از رئیس خود نیز فراتر گذاشت. اکنون کاملاً واضح است که دولت ترامپ تلاش می‌کند تا از طریق جنگ اقتصادی، ایران را مجبور به پذیرش خواسته‌های خود کند.

بدون شک این تحریم‌ها باعث تضعیف اقتصاد ایران می‌شوند اما تصورات ترامپ و همراهانش مبنی بر اینکه ایران پس از 40 سال مقاومت در برابر آمریکا تسلیم تحریم‌های اقتصادی خواهد شد، نشان می‌دهد که آنها درک بنیادینی از سیاست‌های ایران ندارند.

 اندیشکده «شورای آتلانتیک» در یادداشتی ضمن اشاره به موارد فوق اذعان می‌کند که ترامپ درنهایت بازنده جنگ اقتصادی با ایران خواهد بود. این اندیشکده معروف آمریکایی دلایل خود برای پیش‌بینی شکست تحریم‌های دولت ترامپ علیه ایران را این‌گونه برمی‌شمارد:

یکی از اهداف تصریح‌شده رژیم تحریم‌های آمریکا علیه ایران، محدود کردن نفوذ ایران در منطقه است. آمریکا و متحدانش در خاورمیانه –مشخصاً عربستان و اسرائیل- ایران را به دخالت‌های مخرب در سوریه، لبنان، عراق و یمن متهم می‌کنند. آنها مدعی هستند که برجام باعث افزایش درآمد ایران شده و منابع مالی بیشتری را برای استحکام بخشیدن به قدرت منطقه‌ای این کشور فراهم ساخته است. آنها امیدوارند با تحریم نفت ایران، درآمدهای ارزی این کشور را کاهش دهند و قدرت منطقه‌ای آن را محدود نمایند.

با این وجود، ایران حضورش در سوریه و عراق را برای تأمین امنیت داخلی خود کاملاً حیاتی می‌داند. بسیاری از فرماندهان نظامی کنونی ایران جزو کهنه‌سربازان جنگ ایران و عراق هستند و به همین دلیل خاطرات این جنگ و البته حوادث تروریستی اخیر که به دست گروههای سلفی رقم خورده، از ذهن آنها پاک نشده است. آنها تروریست‌های تکفیری را یک تهدید واقعی برای امنیت ایران قلمداد می‌کنند و معتقدند حضور ایران در سوریه، عراق و لبنان برای دور نگاه داشتن جنگ از مرزهایش ضروری است. همان‌طور که دولت بوش به بهانه جلوگیری از بروز تهدیدهای جدید برای امنیت ملی آمریکا به افغانستان و عراق حمله کرد، باید این حق را برای ایران نیز قائل بود که بخواهد امنیت ملی خود را در خارج از مرزهایش جستجو کند.

نباید فراموش کرد که اهمیت این مسئله (دفاع از امنیت ملی در خارج از مرزها) برای ایران به حدی است که این کشور حتی در بحبوحه جنگ با عراق از حزب‌الله لبنان حمایت می‌کرد. در آن زمان حتی کمبودهای ارزی و فشارهای اقتصادی نیز باعث نشد که ایران قید حضور در لبنان را بزند. در فاصله سال‌های 2011 تا 2015 نیز ایران با وجود تحریم‌های شدیدی که برخلاف تحریم‌های یکجانبه کنونی با حمایت اتحادیه اروپا، چین و روسیه نیز همراه بودند، از حمایت متحدانش در سوریه، لبنان و عراق دست نکشید. ایران نشان داده است که کشور سرسختی است و می‌تواند حتی با امکانات محدود، کارهای زیادی انجام دهد.

از زمان خروج آمریکا از برجام تا چند روز قبل از آغاز رسمی تحریم‌ها مقامات دولت ترامپ بارها ادعا کرده بودند که صادرات نفت ایران را به صفر خواهند رساند. آنها به دفعات در برابر رسانه‌های گروهی با اطمینان گفته بودند که هیچ‌یک از واردکنندگان نفت ایران از اجرای تحریم‌ها معاف نخواهد شد. رفتار ترامپ و اعضای کابینه‌اش نشان می‌داد که آنها مسئله قطع دسترسی ایران به درآمدهای نفتی –که 70 درصد از درآمدهای ارزی این کشور را شامل می‌شود- را با جدیت دنبال می‌کنند، اما باید گفت آنها در هدف‌گذاری خود واقع‌بین نبوده‌اند زیرا هنوز هم هیچ جایگزین قابل اتکایی برای نفت ایران در بازار وجود ندارد و اگر دولت ترامپ بخواهد همچنان برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران تلاش کند، قیمت نفت ظرف مدت کوتاهی از مرز 100 دلار در هر بشکه خواهد گذشت.

وزارت خزانه‌داری آمریکا که خود این واقعیت را می‌داند، اخیراً هشت کشور از جمله کره جنوبی، ژاپن، چین و هند را از اجرای تحریم‌های نفتی علیه ایران معاف کرده است. این کشورها به شرط کاهش واردات نفت از ایران، به مدت 180 روز از اجرای تحریم‌ها معاف شده‌اند اما تمدید این مهلت کاملاً محتمل است. حتی همین استراتژی نیز در دوره قبلی تحریم‌ها توسط دولت اوباما امتحان شده بود اما به‌رغم کاهش درآمد ایران تأثیری بر فعالیت‌های منطقه‌ای این کشور نداشت. از طرفی ایران نشان داده است که می‌تواند راهی برای دور زدن تحریم‌ها و تداوم صادرات نفت خود پیدا کند. اگرچه تحریم‌ها اقتصاد ایران را به رکود خواهند برد اما صادرات نفت ایران هرگز به صفر نخواهد رسید زیرا نفت کالایی است که همیشه برای آن تقاضا وجود دارد.

تحریم‌ها وقتی اثربخشی بیشتری خواهند داشت که یک هدف مشخص را دنبال کنند و از حمایت کشورهای دیگر نیز برخوردار باشند. این در حالی است که دولت ترامپ می‌خواهد به‌تنهایی کارها را پیش ببرد و از طرفی خواسته‌هایی گسترده و غیرممکنی از ایران دارد. در چنین شرایطی ایران توانسته است از اختلاف بین آمریکا و کشورهایی که از سلطه این کشور بر نظام مالی جهانی ناراضی هستند، استفاده کند. اتحادیه اروپا اکنون به دنبال ایجاد یک ساز و کار مالی مستقل از آمریکا برای حفظ ارتباط با ایران است و کشورهای دیگری مانند چین نیز تمایل خود به استفاده از این ساز و کار مالی را ابراز داشته‌اند. علاوه بر این، ترامپ در مدت حضورش در کاخ سفید تمایل زیادی به خارج کردن کشورش از معاهدات بین‌المللی نشان داده و این مسئله باعث شده است که ایرانی‌ها راحت‌تر بتوانند حقانیت خود در برابر رفتارهای دولت ترامپ را به جامعه جهانی اثبات کنند.

دولت ترامپ با اقدامات خود حل و فصل دیپلماتیک اختلافات با ایران را بسیار دشوارتر از گذشته کرده است و از حتی در اعمال فشار بر این کشور نیز دچار اشتباه محاسباتی شده و توان ایران برای ایستادگی در برابر تحریم‌ها را نادیده گرفته است. اگر آمریکا در برجام مانده بود شاید بهتر می‌توانست با در پیش گرفتن یک رویکرد چندجانبه، به سمت چیزی که ترامپ آن را «توافق بهتر» می‌خواند، حرکت کند.

در همین رابطه