«چیستی و چرایی اخلاق حرفهای در کسبوکار»، «وضعیت اخلاق کسبوکار در ایران امروز» و «گفتوشنود درباره راهکارهای بهسازی اخلاق کسبوکار در ایران امروز» موضوع سخنرانی مقصود فراستخواه، جامعهشناس در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران بود. صبح امروز نشستی با عنوان «اخلاق حرفهای در محیط کسبوکار ایران امروز» برگزار شد. برگزارکننده اصلی این نشست کمیسیون احداث و خدمات فنی و مهندسی و کمیسیون حاکمیت شرکتی و مسئولیت اجتماعی بنگاهها بود.
«اخلاق چیست و تفاوت اخلاق عام با اخلاق حرفهای کدام است؟» این اولین بخش از سخنرانی مقصود فراستخواه در میان فعالان اقتصادی و اعضا دو کمیسیون اتاق ایران بود. اخلاق با صفت خوب بودن و بد بودن عجین است و موضوع بحث و گفتوگوی علم اخلاق است؛ اما در کنار این اخلاق که به اخلاق عام شهره دارد، اخلاق خاص، اخلاق حرفهای یا Professional ethics قرار دارد که با دانش خاص و حرفهای تخصصی همراه شده است.
فراستخواه میگوید: «در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران که تاریخ مرارت حرفه در ایران است باید از حرفه گفت و اینکه حرفه در ایران همیشه ضعیف بوده است. به دلیل ضعیف بودن حرفه در ایران، قانون و منشور اخلاقی آنهم با فراز و نشیبهای زیادی روبرو بوده است.»
او گفته خود را چنین ادامه میدهد که اگر در ایران حرفه یا حِرف قدرتمندی داشتیم حتماً تاریخ اینهمه، مستبد به خود نمیدید و اینهمه از ظلم و جور حکومتها نمینالید. چون پشت هر حرفهای توانمندیها، خودباوری، خوداتکایی و ارزشهای نسلی آن حرف قرارگرفته است. این خودباوری در مقابل استبداد است.
او ادامه میدهد: حرفه متشکل از یکسری قواعد و هنجارهایی است که هر فرد وقتی به آن ورود میکند ملزم به رعایت همه این قواعد و قوانین است. برای همین باید تاکید کرد که کار حکومت نوشتن قواعد اخلاقی یا منشور اخلاقی برای حرف نیست. حکومتها باید ناظر اوضاع باشند نه واضع قواعد اخلاقی کسبوکار.
بحث به اینجا که میرسد، فراستخواه بار دیگر تاکید میکند از حکومتها انتظار میرود در حوزه عمران و آبادانی تلاش کنند و از نهادسازی در کشور حمایت کنند یا ناظر و مجری اجرای قوانین باشند. حرفه از آنجاییکه باقاعده عرضه و تقاضا مرتبط است و اجتماع دارد و سازمانیابی درونی آن بسیار قدرتمند است، خود میتواند قواعد اخلاقی را رعایت کند.
حرفههای چنین مشخصاتی دارند
مشخصات حرفهها ازنظر فراستخواه این است: حرفه سازمانیابی درونی دارد؛ تمایز دارد؛ تداوم نسلی دارد؛ نسل جدید حرفهای به دنبال تغییر و نوآوری در کشور است؛ تغییر نسلی و روشی در درون حرفه اتفاق میافتد؛ خودگردان است. برای همین قواعد اخلاقی در درون چنین سازوکاری رعایت میشود.
اخلاق و دستهبندیهای آن
اخلاق هم دستهبندی سهگانه دارد: فرا اخلاق، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی. در بحث فرا اخلاق با سرچشمه خوبی و بدی، اعتبار معنای خوب و بد، ارزشهای عقلانی و عاطفی سروکار داریم. کانت میگوید: اخلاق از عقل عملی سرچشمه میگیرد و ریشه اخلاق باعقل تحکیم میشود. در همین حوزه هست که به لزوم عدالت تاکید میشود. برای همین مرحوم علامه طباطبایی تاکید میکند که اول باید زندگی کرد و دومین باید عدالت داشت. اخلاق زمینه حرمت تمدنها را فراهم میکند.
اما اخلاق چگونه شکل میگیرد و عادتوارهها از کجا سرچشمه میگیرند و چه زمانی تعارض اخلاقی پیش میآید؟ اینها پرسشهایی است که فراستخواه آنها را بنیادی میخواند. او ادامه میدهد: اگر اخلاق را احترام به خود، دیگران و طبیعت تعریف کنیم در آن صورت اخلاق هنجاری Normstive ethics به دنبال «اخلاق معیار» است. مثلاً آیا فروتنی اخلاق معیار است؟ استاندارد معیار بودن چیست و به دنبال کدام معیارهای اخلاق باید بود.
فراستخواه از قول «امانوئل لویناس»، فیلسوف بیان میکند: «اخلاق شنیدن صدای دیگران است.» برای همین حتی اگر دیگری در میان نباشد باید صدای خود را شنید، صدای وجدان خود را و صدای نجوا با خود را.
آزادی و اخلاق کاربردی
فراستخواه بعد از بیان تفاوت فرا اخلاق و اخلاق هنجاری به تعریف و تبیین اخلاق حرفهای یا اخلاق کاربردی میرسد. اخلاق کاربردی «applied ethics» اخلاقی است که در زندگی روزمره حوزه کسبوکار به آن تاسی میجویند. اخلاق در موقعیتهایی چون انجام معاملات، حضور در دفترخانهها، مزایدهها و مناقصهها، مشاوره و پیمانکاری. به گفته او در اینجا هست که به پیچیدگی دسترسی به این قواعد اخلاقی پی میبریم؛ اما همه اینها با یک مسئله و موضوع قابلدوام است؛ اخلاق در هر حوزهای با آزادی انتخاب میتواند تداوم یابد و نهادینه شود. اینکه فرد آزادانه بتواند اخلاق حرفهای در حوزه پزشکی، مهندسی، کسبوکار، فضای مجازی، حقوقی و غیره رعایت کند. اگرچه گزارشهایی که در سال 2013 و در 2018 از طرف موسسه ECL انجامشده نشان میدهد مشاهدات اخلاق حرفهای در سازمانها در این سالها روند صعودی داشته است. اخلاق نگران تزویر است و نگران آنتروپی در یک سیستم. در یک سیستم اخلاقی باید از گفتن «اولینها» یا اسطوره اول پرهیز کرد. اینکه برخی ذاتگرایانه سخن میگویند و معتقدند ذات ایرانیان خراب است؛ از بنیان نادرست است.
فراستخواه تاکید میکند: چنین کسانی امیدی به اصلاح ندارند. در یک سیستم اخلاقی باید به فکر خود اثربخشی باشیم. اگرچه ساختارها در شکلگیری یا تداوم رفتارهای اخلاق فرد مؤثر هستند اما رفتار تکتک افراد، تکتک صاحبان حرف بر رویههای ساختاری و رفتار سازمانی تأثیرگذار است. نباید از اهمیت کنش اخلاقی و رفتار فرد در کنش اخلاقی غافل شد.
فراستخواه میگوید: «ملتهایی رشد کردند که تفکر علمی داشتند؛ نباید مردم را به تقدیرگرایی حوالت داد؛ نباید چنین عنوان شود که استبداد ذات تغییرناپذیر ایرانیان است. کنشهای فردی ابتکار و تغییر به همراه دارد.»
به بیان او همه صاحبان حرف میتوانند سیکل معیوب ساختار و رفتار را با کنش خود تغییر دهند. باید در کنار ساختارها به کارگزار هم توجه شود. دنیا را حرفهها ساخته است و حرفها.
او تاکید میکند: «اشتباه دیگری در جامعه بهغیراز توجه به ساختارگرایی و انکار نقش فرد و باورهای ذاتگرایانه، عدم توجه به تئوریها و نظریهها است. این خطایی است که جامعه را به بیراهه میبرد. جامعه تئوری میخواهد تا بتواند بر مبنای یک اندیشه و اصولی دست به تغییر بزند. نباید هرگز فراموش کرد که دنیا را حرف ساخته است.»
او در جمع فعالان اقتصادی چنین میگوید: اگرچه رعایت اخلاق زمینه میخواهد ولی هنوز هم در خیلی از سازمانها مشوق اخلاقی وجود دارد و خیلی از سازمانها به دنبال این هستند که سازمان انسانی بسازند نه انسانِِ سازمانی. در رعایت همه این اصول توجه به نقش فرد مؤثر است تا بتوانیم امیدوار باشیم اخلاق داخل فرایندها جاری شود و تداوم یابد.
بعد از آن نوبت به پاسخ و پرسش و نقد گفتههای مطرحشده میرسد و اینکه چه باید کرد؟ فراستخواه در جمعبندی این پرسشها چنین میگوید: در دنیای جدید، تکنولوژیها به ایجاد زمینه برای رعایت اصول اخلاقی کمک میکند. وقتی سیستم نوبتدهی در بانکها نصب میشود مردمی که زمانی بهصف ایستادن خیلی علاقهای نداشتند به حقوق دیگران احترام میگذارند؛ این نشان میدهد که تکنولوژی میتواند در خدمت اخلاق باشد.
او میگوید: در کنار انسان اخلاقی باید جامعه هم اخلاقی باشد تا امر اخلاقی در فرآیندها بنشیند و به دنبال تحقق امکانپذیرها برود.
گزارش و نظارت دو بازوی جامعه اخلاقی
او در بخش اخلاق حرفهای به نظارت، گزارش و اهمیت آن به عنوان دو بازوی جامعه اخلاقی اشاره میکند. باید هر سازمان گزارش دقیق و شفاف از عملکرد خود تهیهکرده و به مردم ارائه بدهد. وقتی سازمانی در معرض قضاوت عموم خود را قرار دهد حتماً میتواند حرفهای عمل کند و به اصول حرفهای پایبند باشد. نتیجه چنین گزارشهای شفاف عملکردی، نظارت دقیق خود بر اعمال خود و دیگران بر اعمال فرد است.
فراستخواه بخش پایانی گفتههای خود را چنین ادامه میدهد: «در هر جامعه باید به این نکته توجه شود که اخلاق نیاز به مهارتآموزی دارد. خیلی از اصول اخلاقی مهارتهایی هستند که باید به فرد آموزش داده شود. در نظام آموزشوپرورش ما که مدام به کودکان یاد میدهند که تو متقلب هستی و معلم برای مراقبت از توِ متقلب اینجا حضور دارد نه حرفهای به فرد آموزش داده میشود و نه اصول اخلاقی.
او ادامه میدهد: دومین مسئله این است که جامعه نیاز به الگو دارد. افرادی هستند که میتوانند در حوزه اخلاق و رعایت اصول اخلاقی گروه مرجع جامعه خود باشند. احمد حامی، پدر مهندسی عمران در ایران از همان افرادی است که میتواند الگوی خوبی در این حوزه از کسبوکار باشد. من سعی کردهام که در کتاب «کتاب تاریخ هشتادساله دانشکده فنی دانشگاه تهران: داستان یکخانه یک سرزمین» سعی کردهام توضیح دهم که چگونه دانشکده فنی در ایران تأسیس میشود؛ چه کسانی در این دانشکده آمدند و رفتند و چه اثراتی در تاریخ ایران از خود بر جای گذاشتند.»
او در پایان نشست سهساعته چنین میگوید: نظارت میتواند به تداوم شدن اخلاق در سازمانها، کسبوکار و در جامعه کمک کند؛ اما کدام نظارت چنین احیاگر اخلاق است؟ «او تاکید میکند: من حتماً منظورم از نظارت، نظارت دموکراتیک است نه نظارت بروکراتیک.» او تاکید میکند اخلاق در هر جامعه به دنبال این است که ادامه تنشها را به شادی تبدیل کند و درنهایت تعالیبخش شادیها باشد.
فراستخواه به ارسطو اشاره میکند که گفته است: «انسان همهچیز را برای سعادت میخواهد و سعادت را برای سعادت.» او چنین نتیجه میگیرد: «انسان همهچیز را برای شادی میخواهد و شادی را برای شادی. اصول اخلاقی شادیها را پایدارتر میکند و بادوامتر.»