آیا روابط دیرینهای که بین ایران و ترکیه وجود دارد را میتوان نشان از اولویت داشتن منافع اقتصادی نسبت به منافع سیاسی دانست؟
در سه دهه پیش اقتصاد تحتتأثیر سیاست بود و این سیاستمداران بودند که شرایط را تعیین میکردند اما بعد از اتفاقاتی که در دو کشور رخ داد سیاست از اقتصاد جدا شد و در 20 سال اخیر این اقتصاد است که مسیر سیاست را تعیین میکند. دو کشور ممکن است منافع سیاسی متفاوتی داشته باشند و حتی ممکن است گاهی این سیاستها در تضاد با یکدیگر باشند ؛ این مسئله سلیقهای است و هر سیاستمدار و دولتمردی سلیقه خودش را دارد. فارغ از این سلایق اقتصاد مسیر خودش را طی خواهد کرد، در این راستا به تازگی سیاستمداران و رؤسای جمهور دو کشور دستوراتی را برای توسعه اقتصادی بین دو کشور صادر کردهاند و هدف آنها ریلگذاری و بسترسازی برای رسیدن به سطح تجاری 30 میلیارد دلاری است.
با توجه به اراده مقامات دو کشور برای افزایش سطح فعالیتهای اقتصادی اما همچنان تجار دو کشور و مخصوصا صادرکنندگان ایرانی که از ترکیه به عنوان یک مسیر ترانزیتی به اروپا استفاده میکنند دارای مشکلاتی در مرز و گمرک ترکیه هستند. آیا همین مسئله باعث نمیشود که نتوان به سقف پیش بینی شده در تراز تجاری دو کشور رسید؟ همین مشکلات سبب شده که صادرکنندگان ایرانی اکنون به دنبال یک مسیر جایگزین باشند.
این مسئله برخی مولفههای ریز و تکنیکال دارد که وظیفه کارشناسان دو کشور است که به جزئیات رسیدگی کنند. از نظر بسترهای قانونی ، تفاهمنامههای اقتصادی و اراده دولتمردان برای گسترش مناسبات، مشکلی وجود ندارد. مشکل ما این است که گمرکهای دو کشور در مناطق ناامن قرار گرفتهاند و بعضا ما در این مناطق شاهد مشکلاتی بودهایم و نمیتوان گفت که از جانب ترکیه این مشکلات به وجود آمده است.
کارشناسان گمرک دو کشور به صورت مداوم برای حل مشکلات با یکدیگر در ارتباط هستند و در همین راستا ماه گذشته کارشناسان گمرک ترکیه به ایران سفر کردند و سعی دارند که مشکلات را حل کنند.
من هم به عنوان یک مقام مسئول کشور ترکیه خبرهایی مبنی بر تصمیم ایران برای جایگزین کردن راههای دیگر به جای ترکیه شنیدهام اما به نظر من این کار غیرمنطقی است.
عبور از قفقاز و در نهایت اوکراین و رسیدن به اروپا، راه پر درد سری است و اصلا به صرفه اقتصادی نیست. ایران اگر میخواهد به اروپا دسترسی داشته باشد نزدیکترین راه ترکیه است حتی اگر مشکلات امنیتی و گمرکی وجود داشته باشد. در خصوص مشکلات گمرکی کارشناسان در حال حل آن هستند و به نظر من ما در زمینه ترانزیت و گمرکات هیچ مشکلی نداریم و فقط امکان دارد در بعد امنیتی دچار مشکلاتی بشویم.
از طرف دیگر برخی مواقع مشکلاتی نیز از سمت ایران برای ما به وجود میآید که به نظر من ریشه آن عدم اطلاع به موقع مسئولین دو کشور از بروز چنین مشکلاتی است. ما به دنبال این هستیم که در اسرع وقت این معضلات را حل کنیم و نگذاریم شامل مرور زمان شود به نظر من در سایه تفاهم و حسن نیت تمام مشکلات قابل حل است.
همانطور که اشاره کردید مشکل امنیتی و بسته شدن مرزها یکی از مشکلات فعالان اقتصادی دو کشور است. با توجه به اینکه سیاست مشترک ایران و ترکیه مبارزه با تروریسم و تجزیه طلبی است، آیا نمیتوان با همکاری امنیتی و اطلاعاتی زودتر این مشکلات را رفع کرد؟
این مسئله از نظر ما قابل حل است. دولت ترکیه با تمام قدرت با تروریستها و تجزیه طلبان مقابله خواهد کرد و ما در کوتاهمدت این مسئله را به طور قطعی حل خواهیم کرد تا بر ترانزیت و همکاری های اقتصادی تاثیر نداشته باشد. همزمان به دنبال بررسی حمل و نقل از طریق راهآهن هستیم و پروژههایی را برای جایگزینی راههای جادهای در دست بررسی داریم اما نکته مهم تفاوت آماری دو کشور است.
به طوری که در نشستی که من در ماه گذشته با مقامات گمرک ایران داشتم اطلاعات و آماری را به من دادند که با آمارهای ما همخوانی نداشت. لذا ما باید از منابع مشترک استفاده بکنیم تا این تفاوت آماری به وجود نیاید. به نظر من اگر اطلاعات ما همسان شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
دو کشور جزو تاثیرگذارترین و قدرتمندترین کشورهای منطقه هستند و علاوه بر مرزهای مشترک دارای سیاستها و منافع مشترک بسیاری هستند. به نظر من اگر مشکلاتی در این بین به وجود میآید بر اثر شیطنتهای کشورهای ثالث است اما با این حال من خوشبین هستم که به زودی تمام مشکلات را حل کنیم.
شما به تفکیک اقتصاد و سیاست در مناسبات ایران و ترکیه اشاره کردید. آیا میتوان فراتر از روابط ایران و ترکیه، در سطح منطقهای نیز این همگرایی را مانند اروپای بعد از جنگ جهانی دوم اجرا کرد؟ همانطور که تشکلیل جامعه ذغال سنگ و فولاد در نهایت موجب همگرایی و تشکلیل اتحادیه اروپا شد. آیا کشورهای خاورمیانه نیز می توانند از طریق گسترش همکاری های اقتصادی به همگرایی منطقه ای دست پیدا کنند؟
ریشه تمام منازعات و مناقشات در جهان تلاش برای دست یابی به رفاه اقتصادی است. در منطقهای که رشد اقتصادی ناقص و نامتوازن باشد آن منطقه دچار هرج و مرج و درگیری خواهد شد. این مناقشات براساس شرایط منطقه ممکن است دینی، مذهبی و یا سیاسی باشد اما ریشه همه آنها تلاش برای رفاه اقتصادی است. اگر ما بتوانیم در منطقه خودمان مانند اروپا سطح رفاه و آموزش را بالا ببریم، میتوانیم منازعات و مشکلات را حل کنیم. ما باید با تنظیم توافقات ترجیحی و تجارت آزاد بین کشورهای منطقه سطح آموزش و رفاه را افزایش دهیم و اگر این امر صورت بگیرد به حداقل درگیری خواهیم رسید.
اما باید این را در نظر داشت که ترکیه توافقاتی با کشورهای اروپایی دارد و ما مسئولیتهایی در این زمینه داریم. ترکیه به دنبال اجرای این قبیل توافقنامهها با تمام کشورهای جهان است و با انجام این توافقات به دنبال بالا بردن سطح رفاه و آموزش در کشورمان هستیم.
به نظر من جنگ جهانی دوم ادامه جنگ جهانی اول بود و در این بین اروپا فقط یک تنفس کوتاهمدت داشت زیرا مشکلات فرانسه و آلمان هنوز حل نشده بود. اروپا توانست از طریق تشکیل جامعه ذغالسنگ و فولاد به یک اتحادیه قوی برسد و ما نیز به دنبال رسیدن به این مدل هستیم.