رادیو مجازی اتاق ایران ۲ دی 1403

گزارش میدانی پایگاه خبری اتاق ایران از بازار 9 هزار میلیاردی مواد مخدر

چشم‌هایش؛ چشم‌های کودکانی که با درد خماری می‌خندند

بنیاد هریتیج،حجم اقتصاد سایه‌ای ایران را ۱۹ درصد برآورد کرده و نوشته است:«دخالت‌های شدید و چکشی دولت ایران باعث شده اقصاد رسمی در رکود باقی مانده باشد اما فعالیت‌های اقتصادی غیررسمی در حال گسترش است.برنامه‌های توسعه 5 ساله برای حرکت ایران به سمت بازارگرایی برنامه‌ریزی کرده‌اند،اما تغییرات واقعی اندکی ایجاد شده است.»

ریحانه یاسینی

خبرنگار
14 تیر 1395 - 11:45
کد خبر : 2277
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
بنیاد هریتیج،حجم اقتصاد سایه‌ای ایران را ۱۹ درصد برآورد کرده و نوشته است:«دخالت‌های شدید و چکشی دولت ایران باعث شده اقصاد رسمی در رکود باقی مانده باشد اما فعالیت‌های اقتصادی غیررسمی در حال گسترش است.برنامه‌های توسعه 5 ساله برای حرکت ایران به سمت بازارگرایی برنامه‌ریزی کرده‌اند،اما تغییرات واقعی اندکی ایجاد شده است.»

امیرمحمد؛ کودک 4 سال و نیمه‌ای که به خاطر اعتیاد و سوء تغذیه شدید در بیمارستان بستری شده است.

مژه‌هایش بلند است. تاب‌خورده و به زیباییِ چشم‌هایی درشت و سیاه جلوه داده است. سفیدی چشم‌هایش به زردی می‌زند و حالتی از درد و خنده  در آن با هم آمیخته است. بینی‌ خوش فرمی دارد، اجزای صورتش به زیبایی کنار هم قرار گرفته‌ و چهره معصومی را ساخته‌اند که البته بی‌رمق و زرد است. با هرچیز کوچکی به سادگی می‌خندد و سیاهی دندان‌هایش هم از زیبایی لبخندش کم نمی‌کند. سعی می‌کند حرف بزند و به زور صداهایی از دهانش بیرون می‌آید. قطر دست‌هایش، تنها کمی پهن‌تر از سیم سرمی است که روی آن قرار گرفته و پوستی خشک و خشن، روی استخوان‌هایش کشیده شده است. ناخن‌هایش سیاه است و چند تکه استخوان باریک و کوتاه که پوستی سبزه روی آن کشیده شده، پاهایش را تشکیل می‌دهد. رمق تکان دادن آن‌ها را هم ندارد و کم‌جان روی تختی افتاده است.

4 سال و هفت ماه از زمان به دنیا آمدن امیرمحمد در یکی از حلبی‌آبادهای اطراف پایتخت می‌‌گذرد اما اندازه دست‌هایش، به کودکی دو ساله می‌ماند و پاهایش، به نوزدای چند ماهه. همه اجزای بدنش، به جز چشم‌هایی درشت و سیاه موجودی نیمه‌جان را نشان می‌دهد. چشم‌هایش با مژه‌های بلندی که تاب خورده‌اند، می‌خندد و همین خنده، او را از بقیه بچه‌هایی که روی تخت‌های دیگر دراز کشیده‌اند، متمایز کرده است. هیچ‌کدام از بچه‌ها روی تخت‌های دیگر بیمارستان، نمی‌خندند. مادرشان کنارشان نشسته و بهانه رفتن به خانه خودشان را می‌گیرند. امیرمحمد اما روی تخت بیمارستان، شادتر از کپری است که به عنوان خانه در آن تا نزدیک مرگ رفته و به جز آب، تریاک، شربت متادون و البته دود شیشه و موادهای صنعتی، چیز دیگری به او نرسیده است.

دور تخت او، چند جوان جمع شده‌اند و با محبتی تمام، قربان صدقه‌اش می‌روند. یکی از آن‌ها می‌گوید:«چند روز پیش خیلی حالش بدتر بود. دردهای خیلی شدیدی داشت. حالا هم با تزریق مورفین آرام شده است. وقتی بچه‌ها معتاد باشند، آرام کردن دردهایشان سخت و وحشتناک است.» امیرمحمد، چهار سال و هفت ماه است که اعتیاد دارد. البته حتی بیشتر از این، او پیش از متولد شدنش هم در بدن مادری معتاد، با اعتیاد درگیر شده، از شیر زنی معتاد تغذیه کرده و بعدها برای آرام کردن گریه‌ها و بی‌قراری‌هایش از تریاک استفاده کرده‌اند. وقتی هم که تریاک نتوانسته زجر دردهایش را آرام کند، شربت متادون به او خورانده‌اند. حالا با جسمی که از سوءتغذیه، چیزی جز استخوان و پوست ندارد، روی تختی بیمارستانی افتاده و دکترها هنوز نتوانسته‌اند تشخیص دهند غده‌های بزرگ بدنش برای چیست. اما چشم‌هایش، بر خلاف بقیه کودکان بیمار، از شادی کوچکترین توجهی، می‌خندد.

اعتیاد کودکان در ایران چقدر جدی است؟

حوالی پایتخت، بعد از شهریار، در نزدیکی معدن شن و یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌های لبنیاتی ایران، مهاجرهایی از زابل در استان سیستان و بلوچستان کنار هم جمع شده‌اند و در کپرهایی حلبی، روزگار می‌گذرانند. آن‌ها بخشی از جمعیت ۱۱ میلیون حاشیه‌نشینی را تشکیل می‌دهند که وزیر کشور در آماری رسمی از وجودشان خبر داده است.

جمعیت دانشجویی امام علی(ع) سازمان مردم نهادی است که دراین حاشیه‌ها حضور دارد و برای کودکان آن‌جا برنامه‌های آموزشی برگزار می‌کند.یکی از اعضای این جمعیت درباره حاشیه‌ای نزدیک به شهریار در استان تهران می‌گوید:«اوضاع این منطقه خیلی وحشتناک است. تقریبا همه خانواده‌ها معتاد هستند. اعتیاد در بین بچه‌ها هم زیاد است. بعضی‌هایشان از دود مصرف پدر و مادر به شکل بخوری معتاد شده‌‌اند و بعضی‌هایشان را هم خود خانواده‌ها معتاد کرده‌اند.»

امیرمحمد هم در یکی از خانه‌های این منطقه با پدر و مادری که با تکدی‌گری هزینه موادشان را تأمین می‌کنند، به حال مرگ افتاده بوده است. بدن نحیف او را که از درد خماری جیغ می‌زده است، همین دانشجوهایی که داوطلبانه در مناطق حاشیه‌ای فعالیت می‌کنند، از شهریار به تهران رسانده و به بیمارستان برده‌اند. البته آن‌ها می‌گویند مرکز تخصصی درمانی برای کودکان معتاد وجود ندارد. بیمارستان لقمان، تنها آن‌هایی را پذیرش می‌کند که اوردوز کرده باشند، مرکز درمانی طیبه نیز که حالا امیرمحمد در آن بستری است، به خاطر غده‌های بدنش او را پذیرش کرده است.

آمار دقیقی از تعداد کودکان معتاد وجود ندارد و بیشتر از آنکه برای شناخت وضعیت آن‌ها تلاش شود، سعی به انکار وجود این پدیده‌ه‌هاست. علیرضا جزینی، قائم‌مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر سال گذشته گفته بود تنها ۴ یا ۵ نفر کودک معتاد در تهران وجود دارد. فاطمه دانشور، رئیس کمیسیون حاکمیت شرکتی و مسئولیت اجتماعی بنگاه‌های اتاق ایران به تازگی آمار جدیدی را ارائه داده است. بر اساس تحقیقات او در شورای شهر تهران، در ۵ بیمارستان، ۱۵۰ کودک مبتلا به اعتیاد بوده‌اند. مصطفی هادی‌زاده، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر در استان اصفهان نیز می‌گوید:«در اصفهان  هر هفته سه نوزاد معتاد متولد می‌شود که این آمار به صورت سالانه ۱۵۰ نوزاد است.»

اندازه بازار مواد مخدر چقدر است؟

اداره مواد مخدر و جرائم سازمان ملل متحد، گزارشی را از وضعیت بازار مواد مخدر در سال ۲۰۱۵ ارائه داده است که در این گزارش ۱۶۲ صفحه‌ای، ۱۶ بار نام ایران تکرار شده است. بر اساس این گزارش، سازمان ملل ایران را در دسته کشورهایی می‌داند که بازار جهانی مواد مخدر در آن ریشه دارد و به خاطر نزدیکی به کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان، به محل عبوری برای مواد مخدر و تجارت آن تبدیل شده است.

جنجالی‌ترین آمارها را درباره اندازه بازار مواد مخدر در ایران، علی هاشمی ارائه داده است. رئیس کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام،گردش مالی مواد مخدر را سالانه در دنیا ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد دلار برآورد می‌کند و درباره وضعیت ایران چنین روایت می‌کند:«به جرات می‌توانم بگویم که از اول انقلاب تا الان حتی یک درصد هم به اقتصاد مافیای مواد مخدر در کشور خسارت وارد نشده و روزانه 110 میلیارد تومان از پول مردم در راه مواد مخدر از بین می‌رود.» تحقیقات جامع و دقیقی در ایران صورت نگرفته است. بر اساس آخرین تحقیقات در سال ١٣٨٣، میزان خسارت اقتصادی واردشده به کشور به خاطر مواد مخدر ١٢‌ میلیارددلار بوده است؛ به‌این‌ترتیب سالانه ٤٥‌ هزار ‌میلیاردتومان از اقتصاد کشور از طریق موادمخدر دود می‌شود و بی‌هیچ مرز سنی و جنسیتی، در چشم مردم می‌رود. البته آمارهای مسئولان مختلف با هم متفاوت است. علی جزینی، قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر حجم تجارت مواد مخدر را در دنیا ۶۰۰ میلیارد دلار عنوان می‌کند و سهم ایران را ۳ میلیارد دلار می‌داند که با احتساب دلار سه هزار تومانی، با 9 هزار میلیارد تومان برابر است. او هم‌چنین 21 درصد جامعه کارگری و صنعتی کشور را مصرف‌کننده مواد مخدر اعلام می‌کند. همه بررسی‌ها نشان می‌دهد هنوز در ایران درباره اندازه بازار مواد مخدر و میزان مصرف‌کنندگان آن، وفاقی وجود ندارد.

 البته نهادهای بین‌المللی آمارهایی را ارائه کرده‌اند. بنیاد هریتیج، که یک نهاد مطالعاتی در آمریکاست، حجم اقتصاد سایه‌ای ایران را ۱۹ درصد برآورد کرده و نوشته است:«دخالت‌های شدید و چکشی دولت ایران باعث شده اقصاد رسمی در رکود باقی مانده باشد، در حالی که فعالیت‌های اقتصادی غیررسمی در حال گسترش است. آخرین برنامه‌های توسعه 5 ساله برای حرکت ایران به سمت بازارگرایی برنامه‌ریزی کرده‌اند، اما تغییرات واقعی اندکی ایجاد شده است.»

در حاشیه‌های شهرهای مختلف، بچه‌ها به اعتیاد دچار می‌شوند و با چشم‌‌هایی که حالت خنده‌هایش هم با درد خماری عجین است، روزگار می‌گذرانند. امیرمحمد، روی تخت بیمارستانی شبیه به موجودی نیمه جان افتاده و هر روز برای تسکین دردهایش، مورفین به او تزریق می‌کنند و اگر سوء تغذیه‌اش یک درجه قوی‌تر بود، به مرگ می‌رسید. همان سرنوشتی که چند هفته پیش، رویا، نوزاد 4ماهه، دچار آن شد و روی تخت بیمارستان، به خاطر اعتیاد با تمام رویاهایی که حتی فرصت نشده بود ابری بالای سرش شود، جان سپرد.در این شرایط، حتی آمار دقیق و تحقیق کاملی نیز از وضعیت آن‌ها وجود ندارد. یکی از بچه‌های جمعیت امام علی(ع) می‌گوید:«ما برای همایش مادرانگی و اعتیاد به سازمان‌های مسئول مختلفی مراجعه کردیم. تقریبا هیچ کدام نه تنها آمار و اطلاعاتی نداشتند، حتی برایشان عجیب بود که کودک معتاد هم وجود دارد و اصلا از وجود چنین مسائلی در همین شهر تهران خبر نداشتند. حتی خیلی‌ها صحبت از چنین مسائلی را محکوم به سیاه‌نمایی می‌کنند.»

در همین رابطه