مسئولیت اجتماعی فعالان و بنگاههای اقتصادی (Corporate Social Responsibility) تعبیر جدیدی در ایران است که طی سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته و فعالان این عرصه درصدد پیوند زدن مسائل اقتصادی و اجتماعی هستند. درگیر شدن 23 استان از 31 استان کشور در سیل اخیر، بحرانی است که بار دیگر حضور بخش خصوصی و بنگاههای اقتصادی را در کمک به آسیبدیدگان به دنبال داشت.
«علیاصغر سعیدی» مدیر گروه برنامهریزی و رفاه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتوگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» با تاکید بر این نکته که مدل مسئولیت اجتماعی در ایران باید بر این اساس تدوین شود که بخش خصوصی خلاء حضور دولت در نظام رفاهی کشور را پر کند، میگوید: مدل مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی بیشتر با توسعه یک نظام اقتصادی شکل میگیرد و هر کشوری هم مدل خاص خود را تولید میکند. برای مثال در حال حاضر بنیادهایی که از سوی افراد سرشناسی مانند بیل گیتس در آمریکا تأسیسشدهاند همگی چون از دل نظام سرمایهداری بیرون میآیند بنابراین مدلی شبه دولت-رفاهی دارند، اما همین مدل در کشورهای توسعهیافته دیده نمیشود؛ بنابراین نمیتوان یک مدل واحد را از یک کشور وام گرفت و در دیگر کشورها پیاده کرد.
***
از ابتدای سال جاری که کشور درگیر سیل و آسیبهای ناشی از آن است، نقش بخش خصوصی در کنار دولت و NGOهای مردمی برای کمک به مناطق سیلزده بیشازپیش موردتوجه قرارگرفته است. مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی در شرایط فعلی را چطور تعریف میکنید؟
پیش از پرداختن به این موضوع باید به این نکته اشاره کرد که این خطرات و بهاصطلاح ریسکهای خارجی، از عصر روشنگری به اینسو ایجاد شده است. عصری که علم باهدف کنترل و مقابله با حوادث رشد کرد؛ همانطور که مارکس میگوید: «فلاسفه فقط بهزعم خود جهان را تعبیر کردهاند؛ مسئله، دگرگونی آن است». همانطور که مارکس هم تأکید کرده معنی این دگرگونی چیزی جز مقابله با خطراتی که از بیرون به ما تحمیل میشود، نیست. علم جدید، علم کنترل است و پیشبینی؛ بر این اساس باید اظهار تأسف کرد که درجایی از توسعه قرار داریم که حتی از کنترل سادهترین ریسکهای طبیعی هم عاجز هستیم.
اما در رابطه با نقش و مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی، همه نهادها بهویژه بخش خصوصی که نقش اصلی سرمایهگذاری را دارد باید بتواند که پیشبینیهای لازم را داشته باشد و اقداماتی انجام دهد که برای سایرین الگو شود. جلیل خسروشاهی را کمتر کسی است که نشناسد؛ مردی که قبل از انقلاب اموالش مصادره شد و پس از انقلاب اقدام به ساخت 400 مدرسه مقاوم در برابر زلزله و سیل در نقاط مختلف کشور کرد و امروز میبینیم که مدارسی که آن زمان و به دست این مرد ساخته شد، مقر پایگاههای امدادرسانی شده است؛ بنابراین مسئولیت اجتماعی بخش خصوصی نهتنها در زمان یا بعد از وقوع ریسکهای خارجی، بلکه قبل از بروز حادثه مهم است و باید اساس پیشبینیها و انجام امور خیریهای بهدرستی صورت گیرد. شکی نیست که این کار قبل از هر چیز به نفع بخش خصوصی است؛ چرا که نیروی کار بنگاههای اقتصادی به مناطقی تعلق دارد که در زمان وقوع حوادث طبیعی، بیشترین آسیب را میبینند یا به نحوی با این مناطق درگیر هستند.
نقش بخش خصوصی در حین و پس از وقوع حوادث چطور تعریف میشود؟
برنامهریزی امدادی در کشور ما به این صورت است زمانی که بحرانی در کشور اتفاق میافتد در فاز اول امدادی دولت وارد میشود. بهمرور که از عمق حادثه کم میشود و نیاز به خدمات رفاهی بیشتر احساس میشود، نقش سایر نهادهای غیردولتی به خصوص بخش خصوصی پررنگتر میشود. تجربه نشان داده است معمولاً نمایندگان بخش خصوصی در زمان وقوع حوادث، منسجمتر از سازمانهای امدادی دولتی عمل میکنند. در خصوص سیل اخیر، نمایندگان بخش خصوصی بهخصوص اعضای اتاقهای بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران میتوانند با تشکیل کارگروهی واحد، برای مناطق آسیبدیده هدفگذاری دقیقی را پیشبینی و با توجه به انسجامی که دارند برنامه عملیاتی خود را پیش ببرند.
با توجه به توضیحاتی که ارائه دادید، آیا مدل تعریفشدهای در کشورهای توسعهیافته بهمنظور ایفای مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی وجود دارد؟ در ایران این مدل به چه شکل است یا باید باشد؟
مدل مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی بیشتر با توسعه یک نظام اقتصادی شکل میگیرد و هر کشوری هم مدل خاص خود را تولید میکند. برای مثال در حال حاضر بنیادهایی که توسط افراد سرشناس مانند بیل گیتس در آمریکا تأسیسشدهاند همگی چون از دل نظام سرمایهداری بیرون میآیند، مدلی شبه دولت-رفاهی دارند؛ اما همین مدل در کشورهای توسعهیافته دیده نمیشود. بنابراین به نظر من نمیتوان یک مدل واحد را به صرف اینکه چون موفق است از یک کشور وام گرفت و در ایران پیاده کرد.
از طرفی هدف از ایجاد و پیادهسازی مدل مسئولیت اجتماعی، کاهش شکاف بین سرمایه و نیروی کار در نبود نظام رفاهی در کشور است. قبل از انقلاب که شرکتهای بزرگ در حال شکلگیری بودند، بنیادهای خیریهای به عنوان متولی مسئولیت اجتماعی این شرکتها، همزمان ایجاد میشدند. برای نمونه بنیاد لاجوردی ،خانه بزرگ ایروانی یا خانه خیامیها از نمونه مراکزی بودند که با هدف تحقق مسئولیت اجتماعی به موازات انباشت سرمایه شکل گرفتند.
در حال حاضر مدل مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی بر مبنای همان مدل خیریهای است که از قدیم دنبال میشود و با رشد این مراکز تلاش میشود تا مسئولیت اجتماعی هم تقوبت شود. اما دو نکته را در این مدل باید در نظر گرفت؛ اول از همه منابع است. نمیتوانیم بگوییم چون بنیاد فورد به آفریقا کمک میکند ما هم باید این کار انجام دهیم. در صورتی که منابع ما کفاف این کار نمیدهد و مراکز خیریه ای نباید جایگزین دولت یا شبه دولت شود. دوم اینکه پیگیری این مدل از سوی بخش خصوصی کمی سخت است.
بر همین مبنا، امروز نیازمند تعریف یک مدل مسئولیت اجتماعی با بررسی دقیق نظام رفاهی ایران در حوزههای مختلف هستیم؛ مدلی که تعیین کننده حضور بخش خصوصی در آن بخش از نظام رفاهی باشد که بخش دولتی نقش کمرنگتری ایفا میکند و از طرفی خدماتی ارایه دهد که مستقیما بر تولیدش هم اثر مثبت بگذارد. برای نمونه بنگاه اقتصادی که نیروی کارش از وضعیت داخلی بنگاه راضی نیست، نباید اقدام به ارایه خدمات خارج از بنگاه کند.