از فروردین سال 1398 اصلاح ساختار بودجه در دستور کار سازمان برنامهوبودجه قرار گرفته است؛ مقام معظم رهبری هم در آبان ماه سال 1397 به این مسئله تاکید کردهاند. علی ربیعی، سخنگوی دولت هفته گذشته خبر از برخی تغییرات در ساختار بودجه سال ۱۳۹۹ داد. محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامهوبودجه هم درباره حذف درآمد نفت از بودجه جاری گفته است: «یارانههای پنهان و آشکار حدود ۱۳۰۰ هزار میلیارد تومان است که بخشی از آن را جایگزین درآمد نفت خواهیم کرد.»
اگرچه اصلاح ساختار بودجه یک خواست تاریخی است اما شرایط بینالملل هم به اجرایی شدن این آرمان به تعویق افتاده کمک میکند. آمریکا تلاش کرده است با تحریم نفت ایران صادرات نفت را به صفر برساند؛ دولت ترامپ نتوانسته این برنامه را عملیاتی کند اما توانسته با اعمال فشار به کشورها، سطح صادرات و درآمد نفتی ایران را کاهش دهد. حالا اقتصاددانها این گذر را فرصتی تاریخی برای ایران میدانند تا به آرزوی دیرینه اقتصادی خود جامه عمل بپوشاند و بودجه و اقتصاد کشور از دام طلای سیاه رها کند. اما لازمه تحقق هدف «بودجه بدون نفت» چیست؟
«مهدی پازوکی»، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» میگوید: اگر قرار است اصلاحات اساسی و زیربنایی در نظام برنامهوبودجه کشور انجام شود باید نظام درآمدهای پایدار دولت و مخارج آن اصلاح شود.
پازوکی میگوید: دهههاست که درآمد نفتی در حوزه بودجه جاری دولت هزینه میشودکه تحت تأثیر شرایط بینالمللی میزان و حجم آن تغییر میکند و درنهایت در بازار جهانی این قیمتها به نفع ایران تعیین نمیشود. اما آنچه باید در دستور کار دولتها قرار بگیرد، قطع وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی است.
او میگوید: برای قطع وابستگی بودجه به نفت باید به سمت تعیین ساختار منسجم و درست برای اخذ درآمدهای ثابت برای دولت برویم. در کشورهای توسعهیافته درآمد پایدار دولت از محل مالیات و عوارض تعیین میشود اما در ایران فرار و معافیت مالیاتی خیلی بالاست.
او ادامه میدهد: درصورتیکه اگر بودجه جاری دولت را از محل مالیات و عوارض به دست بیاوریم و وابستگی به نفت به سمت صفر برود هم منابع درآمدی دولت پایدار میشود و هم اینکه نظام کشورداری به سمت ثبات و توجه به عدالت اجتماعی و جامعهمحوری پیش میرود.
او درباره اصلاح ساختار بودجه معتقد است: بخشی از اصلاح ساختاری نظام بودجه به این بستگی دارد که مخارج غیرضروری دولت و نهادهای دیگر کاهش یابد و بودجه سازمانها و نهادها براساس عملکرد آن سازمانها تعیین شود؛ در این صورت است که میتوانیم انتظار داشته باشیم پول نفت صرف هزینه عمرانی و سرمایههای بین نسلی شود.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به شرایط جنگ اقتصادی و تحریم و کم شدن درآمدهای نفتی میگوید: اینکه نفت ایران تحریم شده و درآمدهای نفتی به کمترین حد خود رسیده است، تهدیدی است که باید به فرصت طلایی برای کشور تبدیل شود. اما این فرصتسازی بدون همکاری مجموعه حکومت یعنی قوه مجریه، مقننه و قضاییه ممکن نیست؛ همه ارکان حاکمیت باید خواهان اصلاحات ساختاری بودجه باشند و دولت بهتنهایی نمیتواند کاری انجام دهد.
به گفته پازوکی باید سعی کنیم با استفاده از دانش بشری، فناوری اطلاعات و تجربه کشورهای توسعهیافته سیستم وصول مالیاتی کشور را سامان دهیم. مثلاً ارتباط مودیان مالیاتی با کارکنان مالیاتی کمتر شود که جلوی تخلفها گرفته شود. باید براساس تراکنش مالی افراد میزان مالیات پرداختی افراد مشخص شود و چندین روش دیگر که در کشورهای توسعهیافته به آن تأسی میجویند.
او تاکید میکند: جلوگیری از فرار مالیاتی نوعی عدالت مالیاتی است. شفافیت اطلاعات و آمار میتواند به گسترده شدن چتر مالیاتی کمک کند. عدم شفافیت یکی از بهانههای پولشویی در همه کشورهای دنیا است. اگر اطلاعات شفاف باشد و هرکسی بهموجب قانون، مالیات بر درآمد پرداخت کند، میتوان به عدالت اجتماعی و و رفع فقر در جامعه امیدوار بود.
پازوکی تاکید میکند: به روش و مدیریت سنتی نمیتوان نظام مدرن کشورداری را آرزو کرد. نظام مدرن کشورداری باید سیستم مالیاتی شفافی داشته باشد که در آن معافیت و فرار مالیاتی به عددی نزدیک به صفر نزدیک خواهد بود نه اینکه بالاتر از 40 درصد اقتصاد آن مالیات پرداخت نکند.
به گفته پازوکی در شرایط حاضر و با توجه به شرایط اقتصادی کشور ما هیچ راهی جز اخذ مالیات با تکیهبر اصل عدالت مالیاتی نداریم.