رادیو مجازی اتاق ایران - 12 آبان 1403

مرکز پژوهش‌های اتاق ایران بروشور اقتصادی شماره 46 را منتشر کرد

پیچیدگی اقتصادی و مسیر توسعه

مرکز پژوهش‌های اتاق ایران در چهل و ششمین شماره بروشور «اقتصاد به زبان ساده» به موضوع «پیچیدگی اقتصادی» پرداخته است. بررسی پیچیدگی اقتصادی، روشی است که پژوهشگر را از آنچه یک کشور می‌سازد به آنچه آن کشور می‌داند رهنمون می‌کند و تداعی‌گر دانشی است که این کشور برای تولید محصولات در اختیار دارد.

08 تیر 1399
کد خبر : 33681
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

به‌منظور آشنایی هرچه بیشتر علاقه‌مندان با مفاهیم اقتصادی و به‌کارگیری صحیح این موارد در تحلیل‌های اقتصادی، ایده تهیه و ارائه بروشورهایی با عنوان «اقتصاد به زبان ساده» در معاونت اقتصادی اتاق ایران مطرح شده و توسط مرکز پژوهش‌های اتاق ایران به اجرا درآمده است. در شماره چهل‌وششم این مجموعه، به موضوع «پیچیدگی اقتصادی» پرداخته شده است.

در این گزارش با تشریح مفهوم پیچیدگی اقتصادی آمده است: پیچیدگی اقتصادی مفهومی است که امروزه برای بیان میزان توانایی کشورها در تولید کالاهای پیچیده از طریق فراهم ‌ کردن ساختارهای مناسب برای تعامل افراد در راستای تجمیع دانش‌های پراکنده و متنوع و نیز کاربردی کردن آن به کار می‌رود. به‌عبارتی‌دیگر، پیچیدگی اقتصادی دلالت بر دانش و مهارت انباشت شده در یک جامعه دارد که از طریق محصولات تولیدشده در آن جامعه نشان داده می‌شود. منظور از دانش در این رویکرد همان دانش آشکار یا صریح است که می‌توان آن را با استفاده از مراکز آموزشی مانند دانشگاه‌ها اندازه‌گیری ‌ کرد. درحالی‌که مهارت، دانش ضمنی و نهفته در لایه‌های مختلف اقتصاد است و اندازه‌گیری آن دشوار است.

پیچیدگی یک اقتصاد به کثرت میزان دانش مفیدی که در آن کشور انباشت شده، بستگی دارد. برای وجود یک جامعه پیچیده و نیز ادامه بقای آن، مردمی که درباره طراحی، بازاریابی، تأمین مالی، فناوری، مدیریت منابع انسانی و حقوق تجاری و ... دانش دارند باید قادر به تعامل با یکدیگر و آمیختن دانش خود در راستای تولید محصولات باشند. این محصولات نمی‌توانند در کشورهایی تولید شوند که برخی از این مجموعه قابلیت‌ها را ندارند.

به‌این‌ترتیب اقتصادهای پیچیده، اقتصادهایی هستند که قادرند حجم زیادی از دانش و مهارت مرتبط را در قالب شبکه-های وسیعی از افراد تجمیع ‌ کرده و مجموعه‌ای متنوع از کالاهای دانش بر را تولید نمایند. این در حالی است که اقتصادهای با پیچیدگی کم، دارای انباشت ضعیفی از دانـش و مهارت بـوده و دارای تنوع محصولات تولیدی کمتری هستند؛ به‌طوری‌که محصولات کمتر و ساده‌تری تولید می‌کنند که نیازمند شبکه‌های کوچک‌تر برای تعامل و تبادل است.

درنهایت می‌توان گفت پیچیدگی اقتصادی، روشی است که ما را از آنچه یک کشور می‌سازد به آنچه یک کشور می‌داند رهنمون می‌کند، زیرا اگر ساخت یک محصول نیازمند نوع خاصی از ترکیب دانش باشد، آنگاه کشورهایی که این محصول را تولید می‌کنند، تداعی‌گر در اختیار داشتن دانش موردنیاز برای تولید آن می‌باشند.

اهمیت دست یافتن به یک اقتصاد پیچیده

در طول دو قرن اخیر میزان دانش مفید و مولد در جهان به‌طور فزاینده‌ای افزایش یافته است. این افزایش نه یک پدیده فردی بلکه یک حرکت عظیم مبتنی بر تلاش و اراده جمعی بوده است؛ اما این افزایش دانش مدرن، یک مسئله جهانی نیست؛ بلکه فقط در بعضی از کشورها رخ داده و بیش از نیمی از کشورهای دنیا شامل آن نمی‌شوند. در کشورهایی که این اتفاق رخ داده، نه‌تنها میزان رفاه و استانداردهای زندگی افزایش یافته بلکه این کشورها موفق به تثبیت و تضمین نقش مؤثر خود در عرصه بین‌المللی و سیاست جهانی نیز شده‌اند.

به‌این‌ترتیب می‌توان گفت هر چه سبد صادراتی کشوری متنوع‌تر و البته دربردارنده کالاهای پیچیده‌تری باشد، آن کشور از قدرت بیشتری در عرصه تعاملات اقتصادی بین‌المللی برخوردار و به تعبیری بهتر، ازلحاظ اقتصادی مقاوم‌تر خواهد بود. این در حالی است که یک اقتصاد تک‌محصولی و وابسته علاوه بر اینکه اقتصاد کشور را به‌شدت آسیب‌پذیر می‌کند، زمینه دخالت، سلطه و تحکم سایر کشورها در امور داخلی آن کشور را نیز فراهم می‌نماید.

شاخص پیچیدگی اقتصادی

پیچیدگی اقتصادی با استفاده از شاخصی تحت عنوان شاخص پیچیدگی اقتصادی (ECI) به اندازه‌گیری دانش مولد موجود در یک اقتصاد می‌پردازد. در محاسبه این شاخص از داده‌های جهانی صادرات استفاده می‌شود، این شاخص مقیاسی نسبی است و عددی بین ۳+ و ۳- است. کشورها و محصولات پیچیده عدد مثبت بالاتری را به خود اختصاص خواهند داد و بالعکس شاخص پیچیدگی کشورها و محصولات با پیچیدگی پایین، اعداد منفی بیشتری خواهد بود.

در محاسبه شاخص پیچیدگی اقتصادی از دو مفهوم تنوع و فراگیری استفاده می‌شود. به‌این‌ترتیب که حجم دانشی که یک کشور در اختیار دارد، در تنوع و فراگیری محصولات تولیدی آن کشور تجلی می‌یابد. کشورهایی که افراد یا سازمان‌های آنها دانش کاربردی بیشتری در اختیار دارند، از این امکان بهره‌مند هستند که مجموعه متنوع‌تری از کالاها را تولید کنند. محصولاتی هم که نیازمند حجم زیادی از دانش هستند در جاهای محدودی که تمام ملزومات دانش در دسترس باشد، تولید می‌شوند؛ بنابراین، فراگیری به‌عنوان تعداد کشورهایی که یک محصول را تولید می‌کنند تعریف می‌شود. ازاین‌رو، اقتصادهایی که محصولات متنوع‌تر با فراگیری کمتر را تولید می‌کنند، اقتصادهای پیچیده‌تری هستند.

به‌عنوان‌مثال، بررسی تولیدات سه کشور هلند، آرژانتین و غنا نشان می‌دهد کشور هلند با تولید 5 محصول، از بیشترین تنوع در تولید برخوردار است درحالی‌که این رقم در آرژانتین 3 و در غنا فقط یک محصول است. همچنین در هلند محصولاتی با فراگیری کمتر همچون دستگاه اشعه ایکس و دارو تولید می‌شود که دو کشور دیگر قادر به تولید آن‌ها نمی‌باشند، ازاین‌رو، گفته می‌شود اقتصاد هلند نسبت به دو کشور دیگر پیچیده‌تر است. بر اساس همین منطق باید گفت که اقتصاد آرژانتین نیز پیچیده‌تر از اقتصاد غنا است.

تولیدات سه کشور هلند، آرژانتین و غنا

چهل و ششمین شماره بروشور «اقتصاد به زبان ساده» با موضوع «پیچیدگی اقتصادی»را از اینجا مشاهده کنید.

در همین رابطه