اقتصاد آمریکا در وضعیت بسیار عجیبی قرار گرفته است؛ اگرچه آمارهای رسمی از کاهش چشمگیر نرخ بیکاری حکایت دارد، اما طولانی شدن دوران همهگیری ویروس کرونا باعث شده است که بازار کار در آمریکا همچنان با خطرات جدی مواجه باشد.
آمریکا اکنون درگیر دو رکود اقتصادی همزمان است؛ یکی رکود کوتاهمدت ناشی از شیوع ویروس کرونا و رکود دیگری که بیشتر شبیه رکودهای سنتی است و بهتازگی آغاز شده است. آمارهای بیکاری در آمریکا حاکی از این است که طی دو ماه اخیر نرخ بیکاری تعدیلشده با سرعتی بیشتر از نرخ بیکاری تعدیل نشده کاهش یافته است و این نشانهای است از آنچه در بازار کار این کشور در حال رخ دادن است. بسیاری از کارفرمایان در آمریکا به شیوهای که اقتصاددانان از آن بهعنوان احتکار نیروی کار (labor hoarding) نام میبردند، روی آوردهاند. در واقع آنها کارگران خود را در خانه نگاه داشتهاند تا پس از عبور از شوک کرونا، آنها را به کار بازگردانند. برخی از این کارگران در تمام این مدت چک دستمزد دریافت میکردهاند و این دسته جزو اولین کسانی بودهاند که دوباره به کار فراخوانده شدهاند. به همین دلیل است که نرخ بیکاری تعدیلشده سریعتر از نرخ بیکاری تعدیلنشده کاهش یافته است.
در این میان، برخی کسبوکارها مشخصاً یک رابطه کاری غیررسمی را با کارگران اخراجشده خود حفظ کردهاند. این کارگران لزوماً دستمزدی دریافت نمیکنند اما این تصور در بین آنها وجود دارد که هرگاه شغلی برایشان وجود داشته باشد، دوباره به استخدام شرکت در خواهند آمد. استخدام مجدد این کارگران احتمالاً بیشترین تأثیر را بر کاهش چشمگیر نرخ بیکاری تعدیلنشده خواهد داشت. همانطور که احتکار نیروی کار از سوی تولیدکنندگان بزرگ در اواسط قرن بیستم به کوتاهتر شدن دوران رکود کمک میکرد، احتکار نیروی کار در جریان بحران کرونا نیز به آغاز روند بهبود سریع اقتصاد کمک میکند.
اما اینک با توجه به آغاز موج تازهای از شیوع ویروس کرونا در ایالتهای جنوبی و غربی آمریکا به نظر میرسد که روند بهبود اقتصاد این کشور با اختلال جدی مواجه خواهد شد. ترس از ویروس کرونا و تأثیرات اقتصادی آن بار دیگر به آمریکا بازگشته است و این ترس احتمالاً به تشدید احتکار نیروی کار منجر خواهد شد. شرکتها از کارگرانشان خواهند خواست که یک یا دو ماه دیگر –با دستمزد یا بدون دستمزد- در خانه بمانند. این اختلال ناگهانی باعث میشود که اقتصاد آمریکا برای مدت بیشتری در حالت نیمهفلج باقی بماند.
اما اقتصاد آمریکا احتمالاً با پیدا شدن راهکاری برای درمان بیماری کووید-19 (احتمالاً در فصل پاییز) از این رکود عبور خواهد کرد و کسبوکارها بار دیگر کارگران خود را به کار فرا خواهند خواند. اما این بدان معنا نیست که اقتصاد آمریکا توان از دست رفته خود را کاملاً بازیابی خواهد کرد. در واقع یک رکود عمیقتر و طولانیتر در حال شکلگیری است؛ رکودی که شدت رکود ناشی از شیوع ویروس کرونا را نخواهد داشت، اما بسیار طولانیتر از آن خواهد بود.
یکی از دلایل این رکود به تعطیلی کسبوکارها مربوط میشود. نبود تقاضای کافی در دوران شیوع ویروس کرونا و حتی پس از آن باعث از بین رفتن کسبوکارهای زیادی خواهد شد. حتی اگر تقاضا برای کالاها و خدمات به حالت عادی بازگردد، باز هم مدتی طول خواهد کشید کسبوکارهای جدید آغاز به کار کنند و جای کسبوکارهایی که در این مدت از بین رفتهاند را بگیرند. در این فاصله زمانی، کارگران بیکار خواهند ماند و این باعث بروز یک شوک تقاضای سنتی کینزی خواهد شد، زیرا کارگرانی که بیکار ماندهاند، پول کمتری برای خرج کردن خواهند داشت.
دلیل دیگر این رکود، افزایش چشمگیر بدبینی به آینده اقتصاد آمریکاست. وقتی سرمایهگذاران و مصرفکنندگان شاهد تعطیلی یا اختلال در کلیه بخشهای اقتصاد هستند و این وضعیت به مدت چند ماه ادامه پیدا میکند، سرکوب تقاضا کاملاً محتمل خواهد بود. سومین عامل این رکود نیز به تغییرات در ترکیب صنایع فعال در اقتصاد آمریکا بازمیگردد. کسبوکارهایی مانند سینماها ممکن است خیلی سریع زمینگیر شوند و بسیار از دانشگاهها و کالجها نیز چنین وضعیتی خواهند داشت. البته این یک دلیل نرمال برای ایجاد رکود نیست، اما میتواند یک شوک عرضه ایجاد کند؛ شوکی که اگرچه انقباض قیمتها بر اثر کاهش تقاضا را تا حدی مهار خواهد کرد، اما در عین حال باعث افزایش نرخ بیکاری نیز خواهد شد. قدرت این شوک عرضه احتمالاً برای اینکه اقتصاد آمریکا را درگیر یک رکود تورمی مشابه رکود تورمی دهه 1970 کند، کافی نخواهد بود اما دستکم باعث میشود که فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) در سیاستهای پولی انبساطی خود محتاطانهتر عمل کند.
این الگوها اکنون در بازار کار آمریکا قابل مشاهده هستند. بر اساس آخرین آمارهای رسمی، تعداد بیکاران موقت در حال کاهش است، اما روند صعودی تعداد بیکاران دائم همچنان ادامه دارد. این رکود که به آرامی و بهصورت پنهانی در حال شکل گرفتن است، بسیار خطرناکتر از رکود ناشی از شیوع ویروس کرونا خواهد بود. وقتی بیکاری موقت و خسارات شدید همهگیری ویروس کرونا مهار شود، ممکن است سیاستگذاران تصور کنند که مأموریت دولت برای حمایت از اقتصاد به پایان رسیده است. در حالی که اگر بیکاری دائم هر ماه تنها نیم واحد درصد افزایش یابد، در پایان سال نرخ بیکاری به سطحی برابر با نرخ بیکاری در رکود بزرگ دهه 1930 میلادی خواهد رسید.
البته در خصوص رکودهای سنتی یک مسئله امیدوارکننده وجود دارد؛ اینکه دولتها بهتر میدانند که چگونه با این نوع رکود مقابله کنند. اما بحث آمادگی برای مقابله با رکود همچنان مطرح است.