رادیو مجازی اتاق ایران - 12 آبان 1403

کمال اطهاری در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران

دولت و روشنفکران، الگوی توسعه قانع‌کننده به جامعه عرضه کنند

کمال اطهاری، پژوهشگر توسعه می‌گوید: برای داشتن اقتصاد و جامعه‌توسعه یافته باید از امور انتزاعی عبور کرد؛ نخبگان سیاسی، روشنفکران و اقتصاددان‌ها باید الگوی توسعه برای جامعه ارائه دهند وگرنه شکاف در جامعه جدی است.

15 دی 1399
کد خبر : 36228
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

این روزها خیلی‌ها از شکاف‌های اجتماعی، اقتصادی و تبعات آن در جامعه ایرانی می‌گویند. کمال اطهاری، پژوهشگر توسعه به «پایگاه خبری اتاق ایران» می‌گوید: دوقطبی شدن یا حتی چندقطبی شدن گفتمانی در جامعه عینیت آشکاری پیداکرده است. نیروها، طبقات و اقشاری که گمان می‌کردند در این دوره امیدی برای پیدا کردن راه توسعه یا بهبود وضع زندگی توده مردم حاصل خواهد شد، به‌تدریج ناامید شده‌اند. فقر، ناامیدی، تحریم و درنهایت بیمار کرونا در کنار انحصارطلبی و فساد به جامعه آسیب جدی زده است.

اطهاری می‌گوید: فقر کارد را به استخوان مردم رسانده است. اما جامعه ایران یک طبقه متوسط بسیار آگاه و متمایزی حتی از کشورهای اروپایی در زمانی که فاشیسم حاکم شد، دارد. ما در دولت قبل این مسئله را دیدیم که طبقه متوسط ایران، طبقه کارگر را قانع کرد که از پوپولیسم دور شود؛ چون اگر این‌گونه نمی‌کرد، خطر جدی‌تری در کمین بود.

او می‌گوید: طبقه متوسط ایرانی نمی‌گذارد این شکاف‌ها رخ بدهد و کل این نظام بر شانه طبقه متوسط کار می‌کند و استوار است. فرهنگی که این جامعه داشته است و تجربه تاریخی که به‌خصوص از دوره مشروطه به این‌سو حمل کرده وحدت ملی را با سنجیدگی نگه می‌دارد.

اطهاری ادامه می‌دهد: ولی از آنجاکه نه این دولت توانسته است یک دولت توسعه‌بخش باشد و جامعه را به یک الگوی توسعه‌بخشی قانع کند،مشکلات بیشتر شده است. البته دولت اصلاً الگویی نداشته است.

او درباره وضعیت روشنفکران جامعه می‌گوید: روشنفکران جامعه مدنی هم نتوانستند یک الگوی توسعه قانع‌کننده را به جامعه عرضه کنند؛ بنابراین خطر بالقوه برای فعال شدن این گسل‌ها وجود دارد که جامعه به سمت چندقطبی شدن برود.

این پژوهشگر توسعه ادامه می‌دهد: عوامل خارجی هم به‌سرعت از این رخنه‌ها عبور می‌کنند و همچون گرگ‌های گرسنه پیرامون ما هستند. اما همچنان معتقدم که جامعه ایران بافرهنگ‌تر و عاقل‌تر است. در حوزه سیاسی از آنجا که منبع درآمد دولت که نفت باشد، کم شده است، جو سبغانه‌ای برای انحصار قدرت و ثروت به وجود آمده است و من بیشتر مشکلات را در این مسئله می‌بینم. به گفته اطهاری بزرگترین مشکل جامعه نبود الگوی توسعه است نه مشکلات دیگر؛ اینکه بخواهیم تعارضات اجتماعی خود را حل کنیم، نیازمند الگویی هستیم که مبتنی بر کثرت‌گرایی، شفافیت و عقل است. البته برخی توسعه را در نسبت به سیاست جست‌وجو می‌کنند. ولی این‌ مسائل بسیار انتزاعی و سیاست‌زده است. دولت‌هایی که روی کار آمدند نتوانستند حد درخوری برای جامعه داشته باشند و اعتماد جامعه را جلب کنند.

به گفته او، شرط ابتدایی تشکیل دولت توسعه‌بخش، دموکراسی به معنایی که گفته می‌شود نیست.

این پژوهشگر توسعه می‌گوید: در آمریکا دموکراسی در حال شکل‌گیری است؛ شرط انتظام‌بخشی جامعه ایجاد دولت توسعه‌بخش و داشتن یک برنامه توسعه است که در درجه اول روشنفکران، نخبگان و گرداننده‌های اصلی اقتصاد و سیاست نسبت به آن توافق داشته باشند و این جریان است که می‌تواند راه توسعه را برود. در ایران ‌هم همین اتفاق می‌افتد.

اطهاری تاکید می‌کند: وقتی تفکر نظام‌مند وجود ندارد و اصول توسعه تقلیل پیدا می‌کند به حرف‌های انتزاعی، مثل آزادی، عدالت، دموکراسی و غیره، یعنی حرف قانع‌کننده‌ای برای جامعه نداریم. در این صورت فقط عقل سلیم جامعه است که آن را نگه می‌دارد.

او ادامه می‌دهد: دموکراسی به‌خودی‌خود عقلانیت نمی‌آورد. این نکته را باید به دوستانی گفت که مدام از دموکراسی می‌گویند. این نوع تقلیل‌گرایی‌ها ایدئولوژی اولیه است. برای توسعه باید الگوی توسعه داشت. من باز هم تاکید می‌کنم وظیفه اصلی روشنفکر ارائه این الگو است نه حرف‌های انتزاعی ایدئولوژی اولیه، باید عقل ممیز را به جامعه بدهد و منتظر دولت یا دموکراسی نباشد. اگر این کار را نکند، روشنفکر به چه درد جامعه خود می‌خورد؟

اطهاری می‌گوید: روشنفکران ایران بسیار تلاش و فداکاری کرده‌اند؛ اما این رویکرد ناقص به توسعه و اتکا به شعارهای انتزاعی آفتی شده است برای جامعه ایران، طبقه متوسط را دارد فرسوده می‌کند و به دنبال آن جامعه را. باید برای جامعه ایرانی الگویی توسعه ارائه داد.

در همین رابطه