هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

علی وکیلی در گفت‌وگوی تفصیلی با پایگاه خبری اتاق ایران خبر داد

ازدیاد برداشت نفت در ایران اصلی‌ترین مسئله برای توسعه است

علی وکیلی، رئیس انجمن اینترپور ایران و مدیرعامل شرکت بهینه‌سازی مصرف انرژی معتقد است حلقه شرکت‌های سرمایه‌گذاری، مدیریت مالی بانکی و پوشش بیمه‌ای برای انجام پروژه‌های بزرگ در ایران کامل نیست.

نسیم بنایی

خبرنگار
23 آبان 1395
کد خبر : 5313
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

«نخستین کنفرانس بین‌المللی ازدیاد برداشت نفت در ایران در راه است.» این خبر را دکتر علی وکیلی رئیس انجمن اینترپور ایران و مدیرعامل شرکت بهینه‌سازی مصرف انرژی ایران می‌دهد. این کنفرانس قرار است دوم تا چهارم اردیبهشت‌ماه 1396 با همکاری فدراسیون صنعت نفت ایران برگزار خواهد شد.

رأس ساعت مقرر پشت میزِ مرتبش، آماده نشسته‌است تا در زمینه انجمن اینترپور و نخستین کنفرانس بین‌المللی ازدیاد برداشت نفت در ایران گفت‌وگو کند. محکم و قاطعانه و از موضع علمی سخن می‌گوید. از مباحث علمی شروع می‌کند اما از چند و چون مدیریت اجرایی آن مباحث هم آگاهی کامل دارد. در گفت‌وگویی که با خبرنگار پایگاه خبری اتاق ایران دارد از علمِ محیط‌های متخلخل به مرحله عملی و اجرایی آن در صنعت نفت ایران می‌رسد. به همگرایی و کار گروهی علاقه دارد و از همه دعوت می‌کند در این کنفرانس همکاری کنند تا قدمی اساسی در زمینه توسعه صنعت نفت برداشته شود. در صحبت‌هایش به یک گروه متحد ژاپنی اشاره می‌کند که از شرکت‌های بزرگ و نامی ژاپنی مانند میتسوبیشی و تویوتا در کنار بانک‌ها و بیمه‌های بزرگ این کشور تشکیل شده و اکنون پروژه‌های بزرگ را در دنیا می‌پذیرند و بین خود تقسیم می‌کنند. معتقد است بخش خصوصی ایران تنها در صورتی می‌تواند موفق باشد که با چنین گروه‌های متحدی در کنار بانک‌ها و بیمه‌های بزرگ دست به کار شود. اما طبق گفته او بخش خصوصی در زمینه سرمایه‌گذاری بسیار ضعیف عمل می‌کند، بانک‌ها به جای مدیریت مالی نقش حسابداری را بازی می‌کنند و بیمه‌ها توافق پوشش‌های بیمه‌ای بزرگ را ندارند. به این ترتیب انجام پروژه‌های بزرگ تنها زمانی محقق خواهد شد که این حلق کامل شود.

از نخستین کنفرانس بین‌المللی ازدیاد برداشت نفت در ایران بگویید. جرقه این کنفرانس از کجا زده شد؟

ابتدا باید در مورد انجمن اینترپور (InterPore) توضیح بدهم. اینترپور به بحث porous medium یا محیط‌های متخلخل مربوط می‌شود. این بحث به حوزه بین‌المللی مربوط می‌شود و ما جزو ساختار آن هستیم که شعبه ایران به شمار می‌آییم. محیط‌های متخلخل در مباحث مختلف از جغرافیا گرفته تا شیمی و حتی مصالح ساختمانی برای سبک کردنِ آن‌ها، به صورت‌های مختلفی مطرح می‌شود. به این ترتیب مبحث محیط‌های متخلخل بسیار مفصل است. یکی از محیط‌های متخلخلی که کاربرد زیادی در دنیا دارد، محیط‌هایی هستند که منابع هیدروکربوری را در خود جای داده‌اند. نفت و گاز معمولاً در محیط‌هایی که تخلل دارند ذخیره می‌شود. نفت از جایی که تشکیل می‌شود به سمت بالا مهاجرت می‌کند و در یک نقطه‌ای به تله می‌افتد و به این ترتیب مخازن نفت و گاز را تشکیل می‌دهد. چگونگی ساختار محیط‌های متخلخل و رفتار سیالات جزو مباحث مفصل علمی است. برخی از این محیط‌ها به صورت مصنوعی تشکیل می‌شوند مثل کاتالیست‌ها که از طریق به هم دوخته شدن ذرات نانویی‌شکل ایجاد می‌شوند. پس یا این محیط‌ها به صورت طبیعی وجود دارند و یا ما به صورت مصنوعی این محیط را ایجاد می‌کنیم تا بتوانیم چیزی را در آن ذخیره کنیم.

حالا در مورد مخازن نفت، این محیط‌ها به صورت متخلخل نفت و گاز را در خود دارند. اما بعد از گذشت مدتی، بر اثر خارج شدنِ گاز همراه و همچنین آب، فشار داخل مخزن کاهش پیدا می‌کند و زمانی‌که این اتفاق افتاده اصطلاحاً می‌گویند آسفالتین گرفته‌است یا ماسیده شده‌است. پس وقتی فشار داخل مخزن افت می‌کند ما باید دوباره فشار داخل مخزن را ایجاد کنیم. برای اینکه این محیط دوباره ایجاد شود، شناخت رفتار هیدروکربور و ساختار محیط‌های متخلخل که نفت و گاز در آن وجود دارد، امری ضروری است. به این ترتیب بحث IOR (افزایش ضریب برداشت) و EOR که هر دو برای ازدیاد برداشت نفت خام است (البته برای گاز هم استفاده می‌شود) مستلزم شناخت محیطی است که قرار است ما در آن این کار را انجام بدهیم. به این ترتیب بهترین جا برای این بحث همین انجمن اینترپور است که به صورت علمی روی آن کار کرده‌است. به این ترتیب انجمن اینترپور ایران تصمیم گرفت که این کار را انجام بدهد چرا که اینجا بهترین نقطه برای کمک به ازدیاد برداشت نفت است.

وقتی این بحث از سوی اینترپور به میان آمد، شرکت‌هایی برای کمک به ماجرا انتخاب شدند که همان شرکت‌های فعال در عرصه نفت و گاز هستند. شاید مهم‌ترین آن‌ها شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب، شرکت فلات قاره، شرکت نفت مرکزی که منابع نفت و گاز را در خود جای داده‌اند و همچنین نفت و گاز پارس به دلیل برخورداری از محیط‌های گازی متخلخل جزو این شرکت‌ها هستند. به لحاظ تحقیقاتی نیز دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی بزرگ که در رأس آن‌ها پردیس بالادستی پژوهشگاه صنعت نفت است که پروژه‌های پژوهشی بزرگ و زیادی در این زمینه انجام داده‌اند. به این ترتیب همه این مراکز برای شکل‌گیری این کنفرانس همکاری کرده‌اند و به همین خاطر این کنفرانس بسیار مهمی است. وزارت نفت و در رأس آن وزیر محترم نفت هم تأکید بسیار زیادی بر این قضیه دارند. اگر بتوانیم فقط چند درصد Recovery نفت و گاز را افزایش بدهیم قطعاً میلیاردها بشکه نفت به ذخایر استراتژیک ما افزوده خواهد شد. این مسئله هم می‌تواند قدرت ما را در اوپک افزایش بدهد، و هم می‌تواند به لحاظ استراتژیک جایگاه ما را در دنیا ارتقا ببخشد.

استانداردهای جهانی در این زمینه (IOR) به چه صورت است و ایران چه رتبه‌ای دارد؟

محیط‌های متخلخل تقریباً دو نوع بیشتر نیستند. یا اصطلاحاً ماسه‌سنگ‌ها هستند که در جهان نیز به طور متعارف وجود دارند. مخازن متعارف دنیا بیشتر از این‌ها تشکیل شده‌است. مخازن ماسه‌سنگی، مخازنی هستند که یکپارچه هستند. رفتار سیال داخل این سنگ‌ها کاملاً قابل بررسی است. چون یکنواخت است، می‌توان بازیافت خوبی را از آن‌ها داشت. مخزن بزرگ ما در اهواز ماسه‌سنگی است. اما دسته دیگری از مخازن وجود دارند که مخازن کربُناته هستند. شاید بتوان گفت در دنیا بزرگ‌ترین مخازن کربُناته، مخازن ایران است. شکستگی‌ها و گسل‌های داخل این سنگ‌ها بسیار زیاد است به همین خاطر رفتار هیدرولیکی حرکت سیال در آن‌ها دچار مشکل است و در خیلی از نقاط وقتی به این شکاف می‌رسیم فشار به کلی افت می‌کند. به این ترتیب استحصال در این سنگ‌ها به اندازه مخازن ماسه‌سنگی نیست.

به این ترتیب متوسط ضریب بازیافت مخازن ما نسبت به متوسط جهانی عقب‌تر است. در دنیا خیلی از مخازن ماسه‌سنگی در حال حاضر راندمان‌های تا 65درصد و بالاتر و بازیافت بالای 65درصد را داشته‌اند. در واقع آن‌ها به خاطر رفتار کاملاً مشخص حرکتِ سیال، بازیافت را به خوبی انجام می‌دهند. اما حتی برای فشارافزایی هم به خاطر شکاف‌هایی که در سنگ‌های کربوناته یا آهکی وجود دارد، رفتارهای خاص آن شکل می‌گیرد که مستلزم شناخت است. به همین دلیل شاید در مخازن آهکی کمتر بتوان از سیالاتی مثل آب برای افزایش بازیافت استفاده کرد. اما در مورد سنگ‌های ماسه‌سنگی به راحتی می‌توان از آب استفاده کرد که ارزان‌تر هم خواهد بود و البته در دسترس‌تر است. این‌ها مشکلاتی هستند که در این قضیه داریم. بهتر است که روی بازیافت سنگ‌های آهکی کار کنیم و رفتارهای سیالات را در آن‌ها شناسایی کنیم. در دنیا عمدتاً توانسته‌اند مشکلات خود را حل کنند که این به خاطر نوع سنگ‌های‌شان و البته تکنولوژی‌شان بوده‌است. ما هم باید خودمان تکنولوژی‌های مربوط به شرایط خودمان را داشته باشیم. تکنولوژی که برای بازیافت در مخازن دیگر وجود دارد با تکنولوژی مورد نیاز ما قدری متفاوت است. اگر بتوانیم تکنولوژی‌های مخصوص خودمان را با ساختار خودش داشته باشیم یا ایجاد کنیم قطعاً موثر خواهد بود.

توسعه صنعت نفت در سال‌هایی که گذشته عقب‌ماندگی‌هایی داشته‌است. این مسئله بحث ازدیاد برداشت نفت را تا چه اندازه تحت‌الشعاع خودش قرار داده‌است؟ تحریم‌ها و سایر مسائلی که بوده چقدر روی این مسئله اثر گذاشته‌است؟

مهم‌ترین عاملی که ما در این زمینه با آن مواجه هستیم، فناوری است. ما در این سال‌ها از دسترسی به فناوری‌های نوین دنیا محروم بوده‌ایم. در هیچ‌جای دنیا یک سازمان نمی‌تواند به تنهایی کار علمی را جلو ببرد. لازم است که انستیتوها و دانشگاه‌های مختلف دور هم جمع شوند و روی یک قضیه کار کنند. در خیلی از اوقات تقسیم کار صورت می‌گیرد و یک گروه تحقیقاتی، زمینه‌هایی را مشخص می‌کند و هر کدام را به یک بخش می‌سپارند. مثلاً در همین بحث محیط‌های متخلخل، ساختار محیط خودش یک جزئی از کار است. هیدرولیک یا رفتار هیدروکربور بخش‌های دیگری هستند که به ازدیاد برداشت مربوط می‌شوند. ما از این قضیه محروم بوده‌ایم. دسترسی ما به مطالعات مراکز نفتی و مهندس‌ها و مشاورهای بزرگ نفتی در دنیا بسیار کم بوده‌است. قطعاً با این اتفاقات خوبی که افتاده، دسترسی ما به این منابع بیشتر خواهد بود؛ به ویژه می‌توانیم فضا را برای پروژه‌های مشترک ایجاد کنیم.

بخش خصوصی ایران در زمینه ازدیاد برداشت چه کاری می‌تواند انجام دهد؟

اگر بخش خصوصی را دو بخش کنیم؛ یکی بخش خصوصیِ مطالعاتی و تحقیقاتی، و دیگری هم پیمانکاران و مشاورهای بخش خصوصی؛ قطعاً هر دو این‌ها می‌توانند نقش بسیار مهمی در این زمینه داشته باشند. ما به علت قانون اساسی شاید نتوانیم منابع هیدروکربوری را دست بخش خصوصی بدهیم. البته در خیلی از کشورهای دنیا این‌ها در اختیار شرکت‌های بخش خصوصی قرار دارد و آن‌ها به صورت بلندمدت در این زمینه سرمایه‌گذاری می‌کنند و در نتیجه کار بیشتری هم در این زمینه انجام می‌دهند. دولتی‌ها هم هستند اما در همه‌جای دنیا راندمان دولتی‌ها از خصوصی‌ها کمتر است. این قطعی است و شکی در آن نیست. پس ما باید بتوانیم روش‌های تلفیقی به وجود آوریم که از طریق آن بخش خصوصی را وارد بخش بهره‌برداری کنیم. باید به آن‌ها انگیزه بدهیم که سرمایه‌گذاری کنند. مهم‌ترین مسئله در توسعه مخازن و ازدیاد برداشت که در حال حاضر گرفتار آن هستیم، سرمایه‌گذاری است. این سرمایه‌گذاری بهتر است که از طریق بخش خصوصی صورت بگیرد.

به لحاظ علمی قطعاً حضور ده مرکز تحقیقاتی خصوصی و حتی عمومی در کنار دولتی‌ها یک هم‌افزایی برای ارتقای بخش علمی آن ایجاد می‌کند. در این رابطه که چطور بازگشت سرمایه وجود داشته باشد هم قطعاً شرکت ملی نفت ایران فکرهایی دارد و من در این زمینه صاحب طلاحیت نیستم که اعلام نظر کنم. اما قطعاً بخش خصوصی می‌تواند با هم‌افزایی در کنار دولتی‌ها کارهای خیلی بزرگی انجام بدهد. نکته مهمی که وجود دارد این است که بخش خصوصی ما متأسفانه در بخش سرمایه‌گذاری بسیار ضعیف عمل می‌کند. اصولاً ما بخش خصوصی جامع نداریم. همه در شکل پیمانکاری فعالیت می‌کنند. به صورت کلی ضعیف هستیم که چند علت دارد. یکی از آن‌ها به ساختارهای مالی ما مربوط می‌َشود که به درستی شکل نگرفته‌اند. بانک‌های ما بانک نیستند، موسسه‌های مالی در بخش فاینانس بسیار ضعیف هستند. به جای سیستم مالی، سیستم حسابداری حاکم است. یعنی مدیریت مالی حاکم نیست. بیمه‌ها هم بسیار ضعیف هستند. یعنی اگر بخواهیم یک بانکی داشته باشیم (که البته پیدا نمی‌شود) که بخواهد یک میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کند، هیچ بیمه‌ای در ایران قادر نیست برای این رقم پوشش بیمه‌ای ایجاد کند. حتی بیمه مرکزی هم قادر نیست. در دنیا اصولاً هیچ سرمایه‌گذاری انجام نمی‌شود مگر اینکه یک بیمه معتبر این پوشش را انجام بدهد. اما متأسفانه در ایران این مسئله بسیار ضعیف است.

اگر بخواهیم بخش خصوصی را تعریف کنیم، بخش خصوصی متشکل از یک مجموعه عوامل است؛ ما تا می‌گوییم بخش خصوصی، یک پیمانکار در ذهن‌مان شکل می‌گیرد که می‌آید و پول را می‌گیرد. البته خوشبختانه اکنون بحث‌های EPC در ایران جا افتاده‌است اما به صورت کلی در این زمینه ضعیف هستیم. بخش خصوصی واقعی، بخشی است که باید بتواند و توان مالی را از ابتدا داشته باشد که یک پروژه را فاینانس کند. در همه‌جای دنیا اینطوری کار می‌کنند. سیستم کمونیستی یا سوسیالیستی که نداریم. روش‌های مختلف قراردادی داریم که بخش خصوصی در آن‌ها ضعیف است. در کنار این‌ها مدیریت مالی و بیمه باعث می‌شود که مجموعه ضعیفی داشته باشیم. اگر دولت واقعاً می‌خواهد سرمایه‌گذاری صورت بگیرد، چاره‌ای ندارد جز اینکه این‌ها را به وجود بیاورد و حلقه‌ها را کامل کند. وگرنه تا 100سال دیگر بخش خصوصی می‌نشیند و می‌گوید توجه نمی‌کنند و کار هم صورت نمی‌گیرد. اگر سازنده‌ها و سیستم مالی همه به درستی دور هم جمع شوند و یک پروژه را بگیرند، کار انجام می‌شود چرا که این حلقه کامل می‌شود. این مشکل اساسی کشور ما است. ما در بخش فناوری پیشرفت کرده‌ایم اما در بخش مالی هنوز ضعیف هستیم. حالا اگر فدراسیون نفت بتواند موسسه‌های مالی را تقویت کند، به سیستم خودش وارد کند و بیمه را هم به حلقه خودش بیاورد قطعاً موفق می‌شود. اما اگر چهار تا سازنده مهم را با چند کارخانه و پیمانکار و مجتمع تولیدی را کنار هم بگذاریم اما داخل آن چند بانک و بیمه قوی نداشته باشیم، امکان ندارد موفق شویم. اخیراً دولت ژاپن از طرف وزارت تجارت، اقتصاد و انرژی به عنوان قوی‌ترین بخش یک گروهی درست کرده‌است. چند شرکت اساسی و نامی ژاپن مثل میتسوبیشی با تمام گروه‌هایش، سومی‌تومو، کاوازاکی و تویوتا در کنار چندین بانک بزرگ ژاپنی و چندین شرکت بزرگ سرمایه‌گذاری همه دور هم شریک شده‌اند. تصور کنید میتسوبیشی با آن عظمت تنها یکی از اعضای این گروه بزرگ است. این گروه را همان وزارتخانه ژاپن تشکیل داده و اکنون این‌ها به صورت یک‌جا پروژه‌های بزرگ را در دنیا می‌گیرند و با هم پیش می‌برند. بانک پوشش مالی را می‌دهد، بیمه پوشش بیمه‌ای را می‌دهد و شرکت‌های بزرگ سرمایه‌گذاری، پوشش‌های سرمایه‌گذاری را انجام می‌دهند. در کنار این‌ها مهندس‌ها و مشاورها هم هستند که مسئله را بین هم حل می‌کنند و پروژه را انجام می‌دهند و در بخش‌های مختلف وارد می‌َشوند. اگر ما هم می‌خواهیم موفق شویم باید اینطور باشیم. فدراسیون نفت باید چندمنظوره باشد. ما جزو کشورهایی هستیم که دارای نقدینگی بالا است، این نقدینگی کجاست؟ بخش خصوصی باید این‌ها را جمع کند و بیاورد. بخش خصوصی باید این کار انجام شود.

در حوزه نفت و گاز یک چندگانگی داریم، برخی مدیرها می‌گویند گاز را صادر کنیم یا به صورت ال‌ان‌جی صادر کنیم که تثبیت قدرت شود که بیشتر یک نگاه امنیتی-سیاسی است. برخی هم می‌گویند از گاز برای افزایش ضریب بازیافت مخازن استفاده کنیم. نوعی واگرایی در این زمینه داریم و هر کسی روی ایده خودش پافشاری می‌کند. هر کدام طرفدار خودشان را دارند. با توجه به اینکه مخازن ما در نیمه دوم عمرشان هستند به نظر شما کدام کار صحیح‌تر است؟

به نظر من غلط‌ترین تفکر این است که گاز را وارد مخازن نفت کنیم که نفت بیشتری را استحصال کنیم. گاهی ارزش ذاتی گاز بیشتر از نفت است. ما وسط دریا در 120کیلومتری ساحل، گاز را می‌آوریم، تصفیه می‌کنیم و آن را برای استحصال استفاده می‌کنیم. روش‌های نوین ازدیاد برداشت لزوماً به معنای اینکه گاز را شیرین کنیم و برای ازدیاد برداشت از آن استفاده کنیم، نیست. گاز خودش ارزش دارد و می‌تواند در پتروشیمی‌ها به مواد پتروشیمیایی تبدیل شود که ارزش افزوده بسیار بالایی دارد. اما ما آن را تزریق می‌کنیم که نفت خام به دست بیاوریم؛ این کار غلطی است. گاهی می‌توانیم از روش‌هایی غیر از تزریق گاز این کار را انجام بدهیم. می‌توانیم از تزریق هیدروژن استفاده کنیم. البته این باید مطالعه شود؛ هر مخزنی سیستم خاص خودش را دارد اما در بخش‌ها و مخازنی که می‌شود باید این کار را انجام بدهیم. یک جایی با آب و جایی با آنزیم‌های حاصل از باکتری می‌توانیم این کار را انجام بدهیم. همیشه نیازی نیست که گاز را از دل دریا بیاوریم تا نفت را استحصال کنیم. گاهی می‌توانیم نیتروژن را از هوا بگیریم و تزریق کنیم. بحث دوم در مورد صادرات گاز، هیچ ارتباطی ندارد. ما در زمینه چشم‌انداز انرژی در موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی کار کرده‌ایم که به کارفرمایی برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران این کار را انجام داده‌ایم و سند مهمی برای برنامه‌ریزی انرژی کشور است؛ در این سند گفته می‌شود که اگر ما نگاه بهینه‌سازی نسبت به مصرف انرژی داشته باشیم در سال 1399 حدود 300میلیون مترمکعب در روز گاز اضافی خواهیم داشت. ما آمده‌ایم پتروشیمی را در حد اعلای خودش گذاشته‌ایم، با این حال اگر بهینه‌سازی کنیم حدود 300 و اگر نکنیم بیش از 100میلیون مترمکعب در روز گاز اضافی خواهیم داشت. یعنی ما پتروشیمی را در حد اعلای خودش هم دیده‌ایم اما باز هم این را اضافی داریم و این را دوستان توجه نمی‌کنند. بالاخره ما سال‌ها عقب مانده‌ایم و بازار تجارت گاز از دست‌مان رفته‌است. بازار اشباع شده‌است. ما به لحاظ ژئوپولیتیکی جایی قرار گرفته‌ایم که می‌توانیم از این موقعیت برای اتصال انرژی به سیستم گاز استفاده کنیم. گاز مازاد را می‌توانیم صادر کنیم. باید بازارهای دیگری را ببینیم. اگر ماکزیمم تزریق و ماکزیمم پتروشیمی را ببینیم باز هم گاز مازاد داریم که باید به دنبال بازار برای آن باشیم. البته بحث انتقال گاز به مناطق روستایی هم وجود دارد که آن هم خوب است، هرچند در برخی نقاط نیازی نیست خط لوله برای ده خانوار کشیده شود؛ برخی نقاط دورافتاده را باید گاز ال‌ان‌جی، گاز مایع یا انواع دیگر را بدهیم. باید به لحاظ اقتصادی بررسی کنیم.

اگر در پایان جمع‌بندی دارید بفرمایید.

از همه دوستان‌مان در دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی، شرکت‌های تولیدی هیدروکربوری و بخش‌های خصوصی خواهش می‌کنیم که در این کنفرانس شرکت کنند. خواهش می‌کنم که همکاری کنند و مشارکت داشته باشند تا بتوانیم در بخشی که مربوط به ما است و ایجاد یک جریان علمی در ازدیاد برداشت که شاید مهم‌ترین مولفه توسعه صنعت نفت ما است، ان‌شاالله کار اساسی انجام بدهیم و گام قوی برداریم.

در همین رابطه