مرکز پژوهشهای اتاق ایران گزارش «گذرگاه بینالمللی شمال جنوب: فرصتها، موانع و چشماندازها» را منتشر کرد؛ این گزارش وضعت گذرگاههاهای بینالمللی شمال و جنوب در فضای سیاسی و رسانهای کشور، ژئوپلیتیک گذرگاه و ژئواکونومی آن در سایهٔ حجم مبادلات کشورهای عضو را بررسی کرده و در پایان توصیههای سیاستگذاری ارائه کرده است.
برخی از مهمترین نکات مطرحشده در این گزارش شامل موارد ذیل است:
-گذرگاه ترانزیتی بینالمللی شمال-جنوب یکی از مهمترین پروژههای ارتباطی کشور به شمار میرود که پس از گذشت حدود بیست سال از موافقتنامههای صورت گرفته در مورد آن، هنوز هم با ظرفیت کامل اجرایی نشده است و مهمتر اینکه ارزیابی دقیقی از ابعاد مختلف ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی آن وجود ندارد.
-در نگاه موجود در فضای رسانهای و سیاستگذاری، رویکرد ژئوپلیتیکی غالب است و حتی در مورد آنهم آسیبها بهطور مشخصی به بحث گذاشته نمیشود و به تکرار پتانسیلهای آن اکتفا میشود.
-بهطورکلی، عمدهترین مزیت گذرگاه، کاهش زمان و هزینهٔ ترانزیت از هند به روسیه و آسیای مرکزی است. مسیر معمول از کانال سوئز و دریای بالتیک 11000 کیلومتر است، ولی گذرگاه شمالجنوب کوتاهتر است (7200 کیلومتر) که جابهجایی کالا از طریق آن حدود 18 روز طول میکشد. همچنین، به لحاظ هزینه، مطالعات انجامشده نشان داده است که انتقال هر کانتینر 15 تنی از این مسیر، 2500 دلار ارزانتر از مسیر استاندارد از بمبئی به مسکو تمام میشود. انتقال کالا از طریق گذرگاه شمالجنوب 30 درصد ارزانتر و 40 درصد سریعتر از مسیر عادی است.
-به لحاظ ژئوپلیتیکی، گذرگاه یک واقعیت ژئوپلیتیکی است که پتانسیلهایی را برای کشور به دنبال دارد و بهویژه در رابطهٔ ایران با هند و روسیه و نیز در رابطهٔ ایران با ترتیبات امنیتی منطقهای از قبیل شورای همکاری خلیجفارس، اتحادیهٔ اقتصادی اوراسیایی و پیمان همکاریهای شانگهای قابلتوجه خواهد بود. بااینحال، آسیبهایی از قبیل وابستگی به جمهوری آذربایجان، خطر بزرگنمایی مزیتهای ژئوپلیتیکی و غلبهٔ هزینههای اقتصادی-زیرساختی بر مزیتهای ژئوپلیتیکی قابلتوجه است.
-در حال حاضر بحران اوکراین پیشران اصلی تسریع سرعت رشد پروژه از سوی هند و بهویژه روسیه است. ضمن اینکه این فرصت طلایی باید مورد بهرهبرداری قرار بگیرد، همچنین باید توجه داشت که در میانمدت و درصورتیکه تنش روابط روسیه و غرب بهسوی سازش بهپیش برود، به همان نسبت نیز از اهمیت این گذرگاه برای روسیه کاسته خواهد شد. درواقع، این گذرگاه وابسته به روسیه، منافع و نیتهای این کشور است و اینیکی از نقاط ضعف جدی آن به شمار میآید.
-این گذرگاه یکی از گذرگاههای زمینی در منطقهای محسوب میشود که سهم ناچیزی در اقتصاد جهانی دارد. عمده نقلوانتقال کالا در جهان از مسیرهای دریایی صورت میگیرد و سهم مسیرهای زمینی تنها 10 درصد است. از این میان سهم گذرگاههای منطقه اوراسیا اندک است. بهعبارتدیگر اغلب کشورهای عضو این گذرگاه نقش قابلتوجهی در اقتصاد جهانی ندارند و حجم تجارت آنان با یکدیگر چندان بالا نیست.
-بخش اعظم تجارت کشورهای آسیای مرکزی با چین و روسیه و نیز با یکدیگر صورت میگیرد. چین به شریک اول و مهمترین شریک تجاری روسیه تبدیلشده است. بخش اعظم صادرات روسیه را نفت و مواد خام تشکیل میدهد که اصولاً از مسیرهای دریایی حملونقل پیدا میکند و گذرگاه شمال-جنوب ظرفیت انتقال آنها را ندارد. از دیگر سو هند بهعنوان بزرگترین اقتصاد عضو این گذرگاه روابط تجاری اندکی با روسیه و کشورهای آسیای مرکزی دارد.
-بیتوجهی به زیرساختهای نرم نیز ازجملهٔ دیگر مشکلات جدی و پردامنهٔ گذرگاه شمال جنوب است. زیرساخت «نرم» یا نهادی گذرگاههای زمینی به توافقات قانونی، مقررات، استانداردها و شیوههای اداری اشاره دارد که حرکت کارآمد و مؤثر افراد، کالاها، سرمایهها و اطلاعات را در میان مرزها تسهیل میکند.
متن کامل گزارش «گذرگاه بینالمللی شمال جنوب: فرصتها، موانع و چشماندازها» را از اینجا بخوانید.