نشست سرمایههای فراموششده از سلسله نشستهای سرمایه اجتماعی و محیط کسبوکار به همت مرکز پژوهشهای اتاق ایران با همکاری انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد. در این نشست جایگاه و نقش کلیدی سرمایه اجتماعی در مسیر توسعه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس آنچه در این جلسه تأکید شد، سرمایه اجتماعی پایه کلیدی و مهمی در روند توسعه است که متأسفانه فراموش شده است.
در ابتدای این نشست محمد قاسمی، رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران هدف و انگیزه از برگزاری این سلسله نشستها را توجه به تحولات و وضعیت اقتصادی ایران و مقایسه آنها با دیگر کشورها عنوان کرد و گفت: با توجه به روندهایی که در مسیر توسعه اقتصادی طی شدند، میبینیم دانش اقتصاد در طول سالها تغییر کرده و بسیاری از دیدگاههایی که شاید یک روز مورد وثوق همگان بودند، دیگر اعتباری ندارند.
به باور او در دنیای امروز تحولات کشورهای نوظهور را نمیتوان با رویکردهای اقتصاد نئوکلاسیک تحلیل کرد پس در دو دهه اخیر شاهد بودیم که نظریههای مرتبط با مسیر توسعه اقتصادی، تغییر کرده و مباحثی که کمتر به آنها توجه میشد، امروز بسیار مؤثر دیده میشوند.
قاسمی ادامه داد: در ایران با وضعیت پیچیدهای درباره سرمایه اجتماعی و اثرگذاری آن بر اقتصاد روبهرو هستیم. با وجود اینکه این مفهوم در روند توسعه بسیار اهمیت دارد، توجهها به آن در حد مناسب نبوده است. هرچند امروز به نقطهای رسیدیم که در محیط کار، متخصصانی حضور پیدا میکنند، با کارمندان گفتوگو کرده و با ارتباط مؤثر خود، قدرت هضم پدیدههای جاری و حاکم بر کشور را در بین این افراد بالا میبرند. در واقع صاحبان بنگاههای اقتصادی این درک را پیدا کردند که برای توسعه فعالیت خود باید به سرمایه اجتماعی توجه ویژه داشته باشند.
بر اساس اظهارات رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران، در حال حاضر، اعتماد مردم به وعدههای مسئولان به شدت کاهش پیدا کرده است. این در شرایطی است که نیازمند اصلاحات هستیم اما برای ورود به این بخش دولت باید نسبت به حمایت از طرف مردم مطمئن باشد که چنین اطمینانی وجود ندارد و برای همین دولت نمیتواند دست به اصلاحات بزند چون سرمایه اجتماعی لازم را در اختیار ندارد.
او بازنگری و اصلاح در حوزه انرژی را یکی از موارد ضروری خواند که متأسفانه روی زمین باقی مانده و دولت جسارت ورود به روند اصلاحات این بخش را ندارد، چون نسبت به اعتماد و سرمایه اجتماعی که باید حامی او باشد، مطمئن نیست.
مفاهیم کلیدی برای بهبود محیط کسبوکار کدامند؟
سمیه توحیدلو، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه سرمایه اجتماعی دربرگیرنده مجموعهای از مفاهیم است که همگی در محیط کسبوکار اثر دارند، تأکید کرد: پژوهشهای اخیر نشان میدهند که اعتماد کسبوکارها و جامعه به نهادهای دولت در کشور کاهش پیدا کرده است. برای همین باید به دنبال راهکارهایی باشیم تا سطح اعتماد در جامعه را بالا ببریم و مسیر توسعه را هموارتر کنیم.
او ادامه داد: در این نشست به دنبال پیدا کردن مفاهیمی هستیم که برای افزایش میزان اعتماد و تقویت سرمایه اجتماعی باید به آنها بیندیشیم. پس امروز به دنبال راهکار نیستیم بلکه میخواهیم وضعیت حاکم را بهتر و دقیقتر درک کنیم و آنچه موردنیاز است که بشناسیم.
نگاه تکبعدی به توسعه نداشته باشیم
در ادامه روحالله نصرتی، جامعهشناس اقتصادی و توسعه با انتقاد از نگاه تکبعدی به توسعه و بیتوجهی به سرمایههایی که در مسیر توسعهیافتگی مهم هستند، گفت: از سال 1394 مطالعات متنوعی درباره سرمایه اجتماعی در کشور انجام شده چون در کنار سایر سرمایهها به گفتمان سرمایه اجتماعی نیاز مبرم داریم. در این مطالعات سعی شده با نشان دادن آفتهای ناشی از نگاه تکبعدی به توسعه این سرمایه که دچار اختلال شده است را بهتر بشناسیم و اثرات آن را در حوزههای مختلف بررسی کنیم.
او معتقد است: برای یک بنگاه اقتصادی، رشد اهمیت بالایی دارد. در ادامه مسیر، پیشرفت مورد توجه قرار میگیرد که روی بهتر شدن کیفیت تولیدات تمرکز دارد. در ادامه تحول و تکامل مورد تأکید است و برای این چهار مرحله توسعه به سرمایه مالی، نیروی کار ماهر، سرمایه اجتماعی و فرهنگی نیاز داریم. پس باید اذعان داشت که یکی از لازمههای تحقق توسعه، توجه ویژه به سرمایه اجتماعی است.
نصرتی ادامه داد: در حوزه سرمایه اجتماعی عملکرد خوبی نداشتیم و وضعیت آن بر اساس آمارهای ارائه شده مانند وضعیتی است که بر شاخص محیط کسبوکار حاکم است. این شرایط نشان میدهد که این دو با هم ارتباط مستقیم دارند، یعنی هرگاه سرمایه اجتماعی تقویت میشود، محیط کسبوکار هم بهبود مییابد.
از نگاه این جامعهشناس اقتصادی، سئوال اینجاست که امروز و با توجه به وضعیت حاکم بر ایران، چه باید بکنیم؟ به طور عمومی پاسخ به سئوال این بوده که باید از توسعه چشمپوشی کنیم. به دلیل وابستگی دولت به درآمدهای نفت، ک نهادها و تنظیمگران رفتار جامعه، کیفیت لازم را ندارند پس زمینه برای توسعه مهیا نیست؛ اما باید توجه داشت که این نگاه، تکبعدی است و تنها از یک زاویه به ماجرا مینگرد.
به اعتقاد او درباره سرمایه اجتماعی، بخش خصوصی و نهاد بازار به عنوان بزرگترین کنشگران توسعه، نقش مهمی دارند و نتیجه اقدامات آنها میتواند سرمایه اجتماعی را تقویت یا تخریب کند.
نصرتی با نگاه به شرایط جاری کشور گفت: امروز شاهد اختلال ارتباطی بین بنگاهها و مردم، اختلال ارتباطی بین بخش خصوصی و دولت و از سویی بیتوجهی به شرایط گذار از سنت به مدرنیته هستیم. بنابراین با شناختی که از این شرایط پیدا کریم، باید دارویی پیدا کنیم که به رفع این اختلالهای آسیبزا کمک کند.
میزهای گفتوگو را ایجاد کنیم
در بخش دیگری از این نشست مشکات اسدی، جامعهشناس سیاسی، با نگاهی متفاوت به موضوع سرمایههای فراموش شده، این سئوال را مطرح کرد که آیا همین نهادهای مدنی که در ایران شکل گرفتند و به عنوان حلقه واصل بین مردم و دولت فعالیت میکند با هم صحبت کردند؟
او پاسخ این پرسش را منفی دانست و گفت: در واقع چالش اصلی از همین جا شروع میشود. متأسفانه گفتمان لازم بین همین نهادهای مدنی هم شکل نگرفته است و از طرفی تجار و صنعتگران کشور و بدنه اقتصادی روی انواع سرمایهها توجه نداشته و عدم تبدیل این سرمایهها به یکدیگر چالش جدی است که وجود دارد؛ بنابراین توصیه اصلی این است که باید میزهای گفتوگو بین این بخشها شکل بگیرد.
اسدی در ادامه درباره ضرورت هوشمندسازی و تحولات دیجیتال در صنایع صحبت کرد و از بیتوجهی صنایع و واحدهای تولیدی به آن انتقاد کرد. از نگاه او متأسفانه همچنان بخشهای اقتصادی، به اثرگذاری واقعی تحولات دیجیتال، واقف نیستند.
بر اساس اظهارات این جامعهشناس سیاسی در یک تجربه به خوبی شاهد بودیم که هیچ گفتمان و ارتباطی بین شرکتهای دانشبنیان و صنایع وجود ندارد و برای همین نمیتوانند انتظارات یکدیگر را پاسخ دهند. باید فرصتی فراهم کنیم تا دو طرف با هم صحبت کنند و یکدیگر و دغدغههای هم را بشناسند. از سوی دیگر همین وضعیت را در ارتباط بین مردم و نهادهای دولتی شاهد هستیم. در اینجا شاید نهادی مانند اتاق ایران بتواند زمینه شکلگیری این گفتمان را مهیا کند.
تعاونیها و تشکلها به رشد سرمایه اجتماعی کمک میکنند
رضا صفری شالی، عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی نیز به اهمیت مقوله سرمایه اجتماعی در توسعه اشاره و تصریح کرد: احساس امنیت و داشتن اعتماد در تولید، جذب سرمایهگذاری و دیگر شاخصهای اقتصادی را بهبود میبخشد.
از نگاه او در ایران مقالههای علمی بیشماری تدوین میشود؛ اما این مقالهها به تنهایی زمینه توسعه را فراهم نمیکنند. از طرف دیگر ظرفیتها و منابع متعددی در کشور وجود دارند که متأسفانه در مسیر توسعه قرار نگرفتند.
این جامعهشناس در توصیف شرایط حاکم بر ایران گفت: بخشهای تعاونی و بخش خصوصی در ارتباط با نهادهای دولتی، اذیت میشوند و این رویکرد موجب شده تا اعتمادها از بین برود چون فعالیت در قالب شخصیت حقوقی، پیچیده، غیرجذاب و سخت است. در حقیقت امروز، نهادها و دستگاهها از نگاه مردم، مردود هستند چون تلاشی برای پاسخ دادن به نیازهای جامعه نمیکنند و در نتیجه حاکمیت، خسارت ناشی از ناکارآمدی دستگاهها را میپردازد. در این بین هیچ سیستم پایش و نظارتی هم دیده نشده تا سطح اعتماد در جامعه را بسنجد و برای رفع اختلالات آن قدمی بردارد.
صفری شالی با توجه به شرایط حاکم، تقویت تعاونیها و تشکلها را راهکاری برای ارتقای سطح اعتماد جامعه دانست و گفت: اگر قرار باشد تشکلها و تعاونیها کارکرد واقعی خود را داشته باشند، دولت نباید در ماهیت آنها دخالت کند و فقط باید به عنوان ناظر نقشآفرین باشد. تعاونیها و تشکلها برای رشد سرمایه اجتماعی نیاز واقعی هستند. چون آنها از جنس جامعه بوده و درک بهتری از آنها دارند و در عین حال هم منافع شخصی را میبینند و هم منافع جمع را در نظر میگیرند.
او تأکید کرد: چنانچه تشکل و تعاونیها با کارکرد واقعی خود بتوانند شکل بگیرند، دولت هم میتواند با تمرکز بر حفظ عدالت، ایجاد برابری در دسترسی به منابع و فرصتها، شایستگی محوری و حمایت، برنامهریزی کند.