بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، پنج برنامه توسعه نوشته و اجرا شده است ولی منتقدان وضعیت موجود توسعه در ایران، به همه این برنامهها نقد واحدی دارند؛ هیچکدام از برنامههای توسعه به اهداف تعیینشده خود، به طور کامل نرسیدهاند جز برنامه سوم توسعه. دلیل این ناکامی چیست؟ اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران طرح منطقهبندی هفتگانه را برای رهایی از این ناکامی پیشنهاد میکند.
محمدرضا بهرامن، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران، در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران میگوید: «هیچ استراتژی، برنامه راهبردی و برنامه توسعهای بدون نگاه به آمایش آن سرزمین به سرمقصد منزل نمیرسد.»
بهرامن میگوید: «زمانی استراتژی قابل اجراست که به فرصتها و تهدیدها منطقه توجه شود؛ در ایران که هر کدام از مناطق و استانها ویژگی و مشخصه خاصی دارد باید به آن ظرفیتها و تهدیدها توجه شود؛ اما این کار نیاز به الزاماتی دارد.» به گفته بهرامن، برای رهایی از هر ناکامی و توسعهنیافتگی باید دلایل آن به صورت دقیق، علمی و کارشناسی بررسی شود؛ آوردن برنامه جدید بدون مطالعه دقیق و بدون توجه به آمایش سرزمین به نتیجه درستی نمیرسد.
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید: «ما برای آمایش سرزمین و شناخت مناطق باید مطالعه جدی و کارشناسی داشته باشیم؛ ما نمیتوانیم منطقهبندی، طرحریزی و برنامهریزی را بدون مطالعه انجام دهیم.»
بهرامن در تعریف آمایش سرزمین میگوید: «آمایش سرزمین به معنای بهرهبرداری بهینه از امکانات در راستای بهبود وضعیت مادی و معنوی و در قلمرو جغرافیایی خاص است. در این طرح مزیتهای فضای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی، ساماندهی و نظامبخشی میشود. این کار با هدف ایجاد رابطه منطقی بین توزیع جمعیت و انجام فعالیتها در پهنه سرزمین با توجه به ویژگیهای فضایی مناطق است.»
به گفته بهرامن، در آمایش سرزمین سیاستی به کار به کار میرود که در چارچوب جغرافیایی معین در پی بهترین توزیع نتیجه بر حسب منابع طبیعی و فعالیتهای اقتصادی است. او اشاره میکند: «اما کدام برنامه ما توانسته به این اهداف تعیین شده و واقعی خود برسد؟»
بهرامن میگوید: «قبل از برنامهریزی باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا برنامههای توسعه در ایران به اهداف تعیین شده خود نمیرسد و خلأ وجودی کدام مسئله باعث میشد که برنامههای توسعه در نهایت به اهداف واقعی خود نمیرسد؟»
به گفته بهرامن، به جای تهیه طرح جدید و طرحریزیهای متعدد، باید برنامههای قبلی را ارزیابی کنیم و شکاف میان هدف گذاری و اجرا را دقیق مشخص کنیم و بعد طرح یا برنامه دیگری تهیه کنیم.
آمایش سرزمین قبل از منطقهبندی
ایران به لحاظ محدودههای جغرافیایی، شرایط اقلیمی، مرزهای آبی و خاکی و ناهمواریهای گسترده دارای شرایط متنوعی است بنابراین هر منطقه توانمندیهای مخصوص به خود را دارد. بهرامن میگوید: «راهبردهای آمایش سرزمین براساس اولویتبندیها، نقشپذیری و قابلیتسنجی هر یک از مناطق، محصولات مشخص مناسب برای هر منطقه را معین میکند.» به گفته بهرامن اگر برنامههای ما در عمل به نتیجه مورد انتظار نرسیده، برای این است که در آن نگاهی به روشها و اصول جغرافیایی کشور نداشتیم.
به گفته بهرامن، این خلأ هم در برنامههای توسعه اقتصادی دیده میشود و هم در برنامه توسعه بخش اجتماعی و فرهنگی. او میگوید: «معیارهای تصمیمگیری در کشورمان با الگوی مرکز ـ پیرامونی صورت گرفته است و بیشترین امکانات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در شهرهای بزرگ و بهخصوص تهران متمرکزشده است، در مقابل به توسعه مناطق دیگر توجهی نشده است. در برنامههای توسعه در کشور ما میتوان دریافت که به ابعاد جغرافیایی فرهنگ کمتوجهی شده است.»
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران معتقد است: «برای اینکه طرح منطقه بندی به نتیجه خوبی برسد، باید قبل از آن به آمایش سرزمین توجه شود و این نیاز به بررسی کارشناسی و همهجانبه دارد. باید در طرحهای توسعهای نگاه سرمایهگذاری و هزینهای توأمان دیده شود. بدون آمایش سرزمین هیچکدام از این طرحها به نتیجه نمیرسد.» او به هشت طرح بزرگ فولادی در کشور اشاره میکند که شش طرح از اینها طرح موفقی نیستند؛ چون به فرصتهای منطقه و تهدیدهای ممکن توجه نشده است.